"کبوتری برای تأمل در باب هستی روی شاخه نشست"،این واقعاً اسم فیلمه؟
بله،اسم فیلمه ولی ترجمه های دیگه ای از اسم فیلمم وجود داره.
خُب،چه فیلمیه؟
یک فیلم کمدی سورئال تا قسمتی رئالِ تلخ و گزنده.
کارگردانش کیه؟
روی اندرشون
کجاییه؟
سوئدی
اسمشو تا حالا نشنیدم؟
الان می شنوی و بعد از دیدن این فیلم دیگه هیچ وقت فراموشش نمی کنی.
این فیلم تا حالا جایزه ام گرفته؟
آره.شیر طلایی ونیز.
فیلم ساخت چه سالیه؟
دو هزار و چهارده
فیلم چی می خواد بگه؟
به نظرم می خواد بگه اگه حواستون نباشه دیر یا زود همه تون زامبی می شید!
فیلم مربوط به زامبی هاست؟
نه هیچ ربطی به زامبی ها نداره.ولی داخل فیلم انسانهایی رو می بینی که اینقدر سرد و بی روح و بی رمق هستند که چیزی نمونده به یه زامبی تمام عیار تبدیل بشن.
کیا باید فیلم رو ببینن؟
ای کاش همه مردم دنیا این فیلم رو می دیدن.فیلم پر از کنایه های تامل برانگیزه.ای کاش لااقل ما ایرانی ها که در این وضعیت اقتصادی بعضی هامون داریم با کارهایی مثل دلّالی و احتکار - به قدر وسعمون-خون همدیگه رو می مکیم،فیلم رو می دیدیم.
همه این فیلم رو می پسندند؟
نه!کسانی که به ژانر اکشن و کمدی های پر سر و صدا و بعضاً لوس علاقه دارن اصلاً این فیلم رو نمی پسندن.چون دیدن این فیلم نیازمند صبر و تحمّل و دقّت روی تک تک صحنه های کُند و دیالوگ های اندک فیلمه.
سکانس های خوب چی؟
سکانس هایی داره که هیچ وقت نمی تونید فراموششون کنید.سکانس هایی که می تونن چند روز و حتی چند ماه شما رو به فکر فرو ببرن.
مثلاً؟
دو مرد فروشنده که از شخصیت های اصلی فیلمن به یه رستوران می رن تا جنس های مضحک و عجیب و غریبشون رو بفروشن.یهویی یه لشکر سواره نظام از اون جا رد می شن.پادشاه با اسبش داخل رستوران می شه و به جوان پُشت پیشخوان رستوران می گه که باید بره به جنگ و بجنگه.پادشاه و سواره نظاماش جوری وانمود می کنند که با غرور و افتخار به جنگ می رن و قراره پیروزی های بزرگی رو به دست بیارن.پادشاه به حدّی مغروره که حاضر نیست حتی مستقیم با کسی حرف بزنه.حرفاش رو به دستیارش می گه و دستیارش هم به بقیه.در چند سکانس بعد.پادشاه مغرور و سواره نظام های مغرورترش در حالی که شکست خوردن و خرد و خمیر شدن برمی گردن.این دفعه پادشاه مستقیم که حرفاش رو می زنه هیچ،مجبور می شه برای رفتن به دستشویی توی صفم وایسه!
دیگه؟
سکانسی که چند تا سرباز،تعدادی مرد و زن و بچه سیاهپوست رو به زور داخل یه ماشین بزرگ که از دور تا دورش شیپور بیرون زده، می کنند و بعدش زیر اون ماشین آتیش روشن می کنن و یه عالمه سکانس های عجیب دیگه که باید خودتون ببینید.
نکته تامل برانگیز فیلم؟
صورت تمام آدمای توی فیلم مملو از پودرهای سفید کننده آرایشی هست که اونها رو شبیه مرده های متحرّک کرده و این کار کارگردان کاملاً هدفمند انجام شده.
دیگه؟
بیشترین جمله ای که توی این فیلم می شنوید اینه:"خوشحالم می شنوم حالت خوبه"اونم از دهن آدمای سرد و بی روحی که هیچ نشانی از خوشحالی در اونها مشاهده نمی شه و خیلی نکته های دیگه.
فیلم صحنه هم داره؟
نه اونقدری که نشه کنار خونواده دید.
کیا فیلم رو نبینن؟
کسانی که از افسردگی رنج می برن.
مگه کمدی نیست؟
کمدی هست ولی نه مثل فیلم کمدی"احمق و احمق تر"که جیم کری توش بازی کرده بود!
قبلاً هم فیلم معرفی کردی؟
کاری نداری؟
نه!قربون شما.
نکته:
اسم سوئدی و اسم اصلی فیلم: En duva satt på en gren och funderade på tillvaron
اسم انگلیسی فیلم: A Pigeon Sat on a Branch Reflecting on Existence
دو مطلب قبلیم:
جدیدترین مطلب های منتشر شده در چالش"حال خوبتو با من تقسیم کن":
هیچ نبشته ای نیست که به یکبار خواندن نیرزد.(ابوالفضل بیهقی)