تا کودک و معصوم هستیم و دهانمان هیچ دندان و یا سنگی ندارد، قادر به رنجاندن کسی نیستیم. دهانی که بوی شیر مادر را میدهد هنوز آمادهی تبدیل شدن به گور نیست!
وقتی دندانهای شیری و یا آن بیست سنگ موقت در میآیند، همچنان پاک و زلال و صادق هستیم و دهانمان و بیست سنگ سست آن، به هیچ وجه توانایی تبدیل شدن به گوری سفت و سخت را ندارند!
امّا:
وقتی بیست دندان شیری ما جای خود را به سی و دو دندان دائمی میدهند، به لطف خانواده، مدرسه، جامعه، فضای مجازی و ... دروغ گفتن، فحش، تهمت، غیبت، دوز و کلک و نیرنگ و ریا را یاد میگیریم و این یادگیری، آغازی است برای تبدیل شدن دهانمان به یک گور تمام عیار با سی و دو سنگ!
گوری با سی و دو سنگ که هم میتواند گوری انفرادی برای خودمان باشد و هم گوری دستهجمعی برای دهها، صدها، هزاران و یا میلیونها انسان دیگر و حتی گوری برای جهان!
قبر ما از دهانمان آغاز میشود. درِ قبر هر کدام از ما از دهانمان باز میشود. ما با بلعیدن هر چیزی، در حقیقت بخشی از جهان را میبلعیم. ما میتوانیم با حرف زدن، خودمان و دیگران را در دهانمان زندهبهگور کنیم!
دهان هر انسانی گورش نیز است. نه تنها گور خودش، بلکه گوری برای دیگر انسانهای ساکن جهان و کلّ جهان!
گور ما بر روی زمین کنده نمیشود. گور ما پیش از اینکه پا به دنیا بگذاریم و به محض شکلگیری صورتمان در رحم مادر، کنده شده است!
روزی سه بار و حتی بیشتر، سی و دو سنگ قبر دهانمان را میشوییم تا بوی خودمان و کسانی که آن دفن کردهایم به هوا بلند نشود!
هشت میلیارد گور متحرّک در جهان وجود دارد که قرار است برخی فقط گوری انفرادی برای صاحبانشان و بخشی از جهان باشند و برخی گوری دستهجمعی برای دیگران و جهان!
هشت میلیارد گور که قرار است جهان را در خود دفن کنند. هشت میلیارد گور در جهان و جهانی مدفون در هشت میلیارد گور! عجیب نیست؟
کرهی زمین، قبرستانی است با هشت میلیارد قبر! قبرهایی که قرار است قبرستانشان را مانند یک کوفته قلقلی قورت بدهند! ترسناک نیست؟!