اضطراب چیه؟ خیلی از ماها معنای دقیق اضطراب رو نمیدونیم.اضطراب رو باید اول از استرس جدا کرد. استرس یک واکنش طبیعی هیجانی در برابر یک محرک یا عامل بیرونی بحساب میاد. اما اضطراب یک واکنش هیجانی در برابر محرک درونی هست. یعنی هیچ عامل بیرونی استرس زایی وجود نداره و همه چیز در ذهن شما میگذره. انگار ذهن در داستان های خودش غرق میشه و کارکرد خودش رو از دست میده و حتی در بعضی شرایط اضطرابی مغز کاملا خالی میشه زمان و مکان از دست میره و دید تار میشه و تکلم بهم میخوره و سیستم عصبی بدن درست کار نمیکنه. حالا برای رهایی ازین وضعیت باید چکار کرد؟ اولین نکته اینه که بدونیم اضطراب هم مثل هر عامل روانی دیگه ای یک طیف بحساب میاد و در هر فرد نمود های متفاوت خودش رو داره و نمیشه برای همه ی افراد یک نسخه ی درمانی و مقابله ی پیچید. اما با توجه به تعریف اضطراب که میشه واکنش هیجانی بدن و شرایط دلهره آور و ترس و هیجانات شدید در بدن بدون وجود هیچ عامل خارجی،میشه گفت در مقابله با اضطراب میشه چندتا کار کرد. اول اینکه اضطراب رو شناخت و رد یابی کرد. هروقت احساس اضطراب به شما دست داد سعی کنید اون رو حس کنید و در بدنتون لمسش کنید حس کنید در کجای بدنتون این اضطراب داره اتفاق میفته؟!اینطوری به شناخت دقیق تر از سطح اضطراب میرسید. حالا چرا شناخت مهمه؟که اگر دچار اضطراب شدید در همان مراحل اول بتونید جلوش رو بگیرید و نذارید خیلی شدید بشه. اما چطور میشه با اضطراب مقابله کرد؟ خب بهترین راه اینه که در فضای امنی قرار بگیرید(تاحد امکان).برید در یک فضایی که احساس امنیت میکنید و سعی کنید کل فضا رو چندین بار بررسی کنید همه چیز رو به دقت بررسی کنید ببینید آیا عامل استرس زایی وجود دارد؟ بعد از خودتون بپرسید دقیقا چه چیزی الان به شما اضطراب میده؟ و جوابش رو روی کاغذ بنویسید. فکر کنید دارید ببه تراپیست توضیح میدید که الان چی به شما اضطراب میده؟ دقت کنید حرکات کششی و آب خوردن و راه رفتن و تغییر فضا و مدیتیشن و ذهن آگاهی همگی تکنیک های کاهش اضطرابند اما من چیزی رو گفتم که خودم تجربه کردم. شما میتونید از مدیتیشن و ذهن آگاهی هم استفاده کنید اما من در موقع اضطراب اصلا نتونستم ذهن آگاهی و مدیتیشن بکنم.