ویرگول
ورودثبت نام
Saye_dar_tariki
Saye_dar_tariki
خواندن ۱ دقیقه·۵ سال پیش

بى تو

نواي آرام صبح را شنيدم و گريستم

بارالهي هيچ داني كه دلتنگ كيستم

ديدمت و اميد به نگاه تو داشتم

نگاهيم نميكني گويي كه اينجا نيستم

بيا كه خلا نبودت مرا تا عدم كشانيده

بي تو هيچ ندانم چرا هستم و چيستم

شعرادبياتدلنوشتهبيتوشعركوتاه
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید