نواي آرام صبح را شنيدم و گريستم
بارالهي هيچ داني كه دلتنگ كيستم
ديدمت و اميد به نگاه تو داشتم
نگاهيم نميكني گويي كه اينجا نيستم
بيا كه خلا نبودت مرا تا عدم كشانيده
بي تو هيچ ندانم چرا هستم و چيستم