م.ا·۳ سال پیشیوسف در ته چاهنمي دانم يوسفم يا ادريس اما در ته چاهي عميق نشسته ام و مدام در حال دوختنم ... تكه هاي بي معني را بهم مي دوزم تا شايد از وصل آنها معنايي پدي…
اميرمحمد حقيقی·۳ سال پیشمن ً، ترس و 'تو'لستوي"كه آدمي زاد به هر كثافتي عادت ميكند " درست گفته بود تولستوي ،عادت كرديم ، به ترس !دوست دارم اينجا در كنار روزمرگي ها و به اشتراك گذاشتن لح…
رضا كردي·۴ سال پیشدماغ...!انگشتش را در نان فرو کرد و چیزی را بیرون کشید-یک دماغ بود! از تعجب زبانش بند آمده بود. چشمانش را مالید و دوباره آن چیز را لمس کرد.
علی حیدری·۴ سال پیشاین ۱۵ کتاب را بخوان و خود را خانم یا آقای نویسنده صدا بزن!بهترین کتاب‌های آموزش نویسندگی همین ۱۵ کتاب هستند.
Yazdan Einolghozzat·۴ سال پیشسيري در انديشه سعديمنتشر شده در نشريه دانشجويي وقايع اتفاقيه به صاحب امتيازي سازمان دانشجويان جهاد دانشگاهي خراسان رضوياگر روزی بنا باشد انگشت شماری از مفاخر…
