امیرعلی بلورچیان
امیرعلی بلورچیان
خواندن ۵ دقیقه·۴ سال پیش

در آغاز مسیر یادگیری تولید محتوا و سئو

وقتی زمان ماجراجویی فرا برسد دیگر تمام فکر و خیال های قبل از آن بی اهمیت جلوه می‌کند و تو فقط باید در مسیری که آن را به سختی یافته‌ای پیش بروی.

ده روز از زمان کارآموزش ما در آکادمی وبسیما به همین زودی گذشت! پیش از شروع آن و در تمام مدت گذراندن آزمون‌ها و مصاحبه، هزار جور فکر و خیال از ذهنم می‌گذشت. اما از اولین روز کاری همه چیز کم کم شکل عوض کرد و چشم انداز جدیدی از حرفه تولید محتوا برایم نمایان شد. در این مدت فهمیدم این کار بیشتر از چیزی که فکرش را می کنم زیر و بم دارد.

شاید ده روز در مقابل بازه‌های زمانی که ما در طول یکسال هدر می‌دهیم یا به درستی از آن استفاده نمی‌کنیم دیده نشود و به حساب نیاید، ولی من در این دهه کلی مطلب جدید درباره نوشتن یک مقاله استاندارد و اصولی یاد گرفتم.

هفته اول؛ شروع ماجراجویی

اولین روز را به خوبی یادم است، مثل شروع هر چیز جدیدی اندکی سخت و کند پیش رفت، حس می‌کردم چیزی را که دارم یاد می‌گیرم به درستی پیاده نمی‌کنم.

برای اولین روز قرار بود یادداشتی درباره خودمان، سابقه کاری و چشم اندازی که برای دو ماه کارآموزش داریم بنویسیم. اما من چنان هنگ کرده بودم که نگو! حتی برای نوشتن یک جمله در حد " بابا نان داد" مغزم یاری نمی‌کرد! خدا را شکر که بعد از یک ساعت موتورم روشن شد.
اولین یادداشت من برای دوره کارآموزش را که درباره من؛ در جستجوی راه نام دارد اگر دوست داشتید بخوانید، قول میدهم خیلی حوصله‌ سر بر نیست!

بعد از اولین روز کاری اوضاع بهتر شد. منابع آموزشی مختلفی مثل مقاله‌ها و ویدئو کارگاه‌های آموزشی ( از سئو تا تولید محتوا) بصورت رایگان در اختیار ما قرار گرفت. کم کم با جنبه‌های گوناگون این کار و جزیئات خیلی جالبی آشنا شدم.

چالش اصلی که حس می‌کردم هماهنگی بین مطالبی که یاد می‌گرفتم و اجرای آنها در نوشتن مقاله‌ها بود. نکته‌ای که در طی این روز به خودم گوشزد می‌کردم حفظ تمرکزم در طول ساعت کاری بود.
نتیجه دومین روز کاری من شد مقاله نکاتی از 2 منبع آموزشی آکادمی وبسیما که اگر دوست داشتید مطالعه کنید.
روزهای پرچالش‌تر از راه رسیدند

سومین روز تبدیل شد به یکی از پرچالشترین روزها! سومین مقاله من که درباره چند نکته مهم درباره تولید محتوا بود حسابی من را به زحمت انداخت! نه برای نوشتنش، برای این که آن چیزی که می‌خواستم در نمی‌آمد. اینطور بود که در ذهنم یکجور تصور می‌کردم و در عمل کاری دیگری را انجام می‌دادم! اندکی خود درگیری!

اما روز چهارم! بنظرم یک نقطه عطف بود. از روز چهارم انرژیم رفت بالا! اعتماد به نفسم شارژ شد و با قدرت برگشتم به میدان!

فکر نکنید در این روز یک مقاله بی نقض نوشتم، نه! اتفاقا مقاله‌ای که برای تولید محتوای با کیفیت‌تر نوشتم فقط یک مشکلش نداشتن خط داستانی و ارتباط بین جزیره‌های محتوایی متن بود. ولی انرژی که از این روز گرفتم تا الان هم باقی مانده است. سعی کردم از تجربه‌ی اشتباه آن روز بعنوان پله‌ای برای ادامه مسیر استفاده کنم.

اما هیجان ماجرا از روز پنجم بالاتر رفت. رسیدیم به جستجو در مباحث مختلف و پیدا کردن موضوع برای نوشتن مقاله؛ گردشگری!

من رفتم سراغ زیباترین جزیره‌های ایران. نوشتن این مقاله با اینکه چالش جدیدی حساب میشد به من حس خیلی خوبی منتقل کرد و از آن لحظاتی بود که با خودت میگفتی دارم در مسیر درستی گام بر میدارم.

پایان اولین هفته کارآموزش برای من خیلی شیرین و پر از حس کنجکاوی نسب به روزهای آینده را داشت.

کاملا حس می‌کردم دارم بهتر می‌شوم و این پیشرفت هرچند جزئی خیلی برایم مهم و جذاب بود.



هفته دوم؛ یادگیری بیشتر

هفته دوم با مباحث جدیدی‌تری شروع شد. اهیمت تصاویر و چگونه بکار بردن آنها در مقاله دریچه جدیدی بود که روی من باز شد. نوشتن از جزیره‌ها و حالا عکس‌های مناسب برای مقاله پیدا کردن جالب بود.
اما نکته دیگر این حجم مطالب آموزشی بود که فراتر از انتظارم بود و کمی من را نگران کرد که بین درسی که می‌گیریم و مقاله‌هایی که می‌نویسیم آیا می‌توانم هماهنگی ایجاد کنم یا نه؟ باید منتظر می‌ماندم تا روزهای آینده تا عملکرد خودم را بسنجم.

دریچه‌های تازه

یک روز تازه دیگر و دریچه جدیدی که باز شد! نوشتن برای شبکه‌های اجتماعی شاید در نگاه اول چیز جدی و مهمی نیاد. یک دلیلش برخورد هر روزه ما با این نوع از محتوا است. تو اینستاگرام بارها به کپشن‌هایی بر می‌خوریم که اگر از 4-5 خط بیشتر باشند معمولا نادیده می‌گیریم و ردش می‌کنیم.

تو روز هفتم کارآموزش اصول اولیه نوشتن برای شبکه‌های اجتماعی را یاد گرفتیم. اگه خواستید کپشن کوتاه من برای مقاله‌ام در لینکدین را بخوانید.

احتمالا یکی از جذابیت‌ها و البته چالش‌های تولید محتوا چرخیدن در حوزه‌های مختلف است. فرض کنید شما اصلا هیچ مطالعه‌ای درباره محصولات آرایشی بهداشتی ندارید ولی قرار باشد یک مقاله درباره فواید استفاده از کرم ضد آفتاب بنویسید!
در این روز رفتم به سراغ دنیای ارزهای دیجیتال. برای شروع واقعا گیج بودم! ولی هرچه گذشت بیشتر درگیر موضوع انتخابی خودم شدم و با سماجت برای نوشتن یک مقاله استاندارد جلو رفتم. قبل از آن هیچ چیز زیادی درباره بیت کوین و مابقی ارزها نمی دانستم ولی در آخر مقاله به فکر سرمایه گذاری در این بازار بودم!

خواندن یک مقاله که برای آشنایی با بهترین ارزهای دیجیتال از دید کسی که تازه با این حوزه آشنا شده خیلی خالی از لطف نیست!

روز نهم روز خاطره بازی شد! برای موضوع تکنولوژی تاریخچه کنسول بازی PlayStation را انتخاب کردم. فکر می‌کردم خیلی چیزها را از قبل درباره این کنسول می‌دانم ولی اینطور نبود و همین دلیل نوشتن این مقاله را برای من لذت بخش‌تر هم کرد. برای اولین بار از ویدئو ( هرچند کوتاه‌) در محتوای متنی خودم استفاده کردم و سعی کردم در لینک سازی‌ها بهتر عمل کنم.
در واقع آرام آرام مطالبی که طی این چند روز یاد گرفتم بصورت ناخودآگاه به ذهنم می‌آمد تا در طول متن از آنها استفاده کنم. روز نهم فکر کنم بهترین روز کارآموزش تا الان برای من بوده است.



روز آزمون

خب! امتحان دادن معمولا چیز جذبی نیست! امروز آزمون را پشت‌سر گذاشتیم و حالا در مرحله انتطار کشیدن هستیم! که انتظار هم چیز خوبی نیست! یاد ایام مدرسه و دانشگاه بخیر.


در هر صورت برنده‌ایم!

این که نتیجه آزمون چه خواهد بود و آیا من جزء 6 نفر مرحله بعد هستم یا نه باید منتظر ماند و دید! حتما استرس نتیجه را دارم چون برایم بسیار اهمیت دارد.

اما به این فکر می‌کنم هر کدام از ما تا الان نیز مطالب بسیار خوبی را یاد گرفته ایم و دید خیلی بهتری نسب به قبل به این حوزه داریم. فارغ از نتیجه آزمون، این دو هفته یک تجربه عالی و مفید برای ما بود.
البته که رفتن به مرحله بعد عمق بیشتری به این تجربه و کیفیت آن خواهد داد...

تولید محتواآموزش سئوآکادمی وبسیمانوشتن
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید