ویرگول
ورودثبت نام
AMIR
AMIR
خواندن ۱۰ دقیقه·۳ سال پیش

اجازه ندهید نقاط ضعفتان جلوی نقاط قوتتان را بگیرند

همه ما نقاط قوت و ضعفی داریم! بعضی کارها را به راحتی انجام میدهیم، در بعضی کارها با اندکی چالش و دشواری روبرو میشویم و بعضی کارها را هنوز قادر به انجام دادنشان نیستیم.

نکته اینجاست که باید بین نقاط قوت و ضعفمان یک توازن ایجاد کنیم و اجازه ندهیم نقاط ضعفمان جلوی نقاط قوتمان قد علم کنند و باعث شوند کارهایی که به راحتی انجام میدهیم فدای کارهایی شوند که قادر به انجامشان نیستیم.

به عنوان مثال تصور کنید به شما وظیفه ی چیدن میوه های یک درخت را داده اند. چند میوه از درخت را به راحتی میچینید تا اینکه چشمتان به میوه ای در بالای درخت می افتد. هرچه تقلا میکنید دستتان به میوه نمیرسد. مایوس میشوید و دست از کار میکشید در حالی که کلی میوه ی دیگر روی درخت است که به راحتی میتوانید آن ها را بچینید. هنگام رسیدن موعد تحویل میوه ها صحاب کارتان نتیجه کار را از شما میخواهد ولی بهانه شما چیست؟ اینکه به خاطر یک یا چند میوه که دستتان به آن ها نرسیده است، تمام میوه های دیگر را رها کرده اید در حالی که میتوانستید همه ی آن میوه ها را چیده و سر فرصت به سراغ چند میوه ی باقی مانده بروید.

یا مثلا تصور کنید مسیر سخت و ناهمواری را که پر از سنگ و مانع های ریز و درشت است را طی میکنید. ناگهان به یک سنگ بزرگ برمیخورید که جلوی حرکتتان را گرفته است. میتوانید به راحتی از کنار آن عبور کرده و به مسیر خود ادامه دهید ولی غرورتان اجازه نمیدهد و میخواهید کلا آن سنگ را از جلوی راحتان بردارید. متاسفانه توان و تجهیزات کافی برای خرد کردن یا جابجایی سنگ را ندارید و بعد از کمی تقلا نا امید میشوید و دیگر مسیر خود را ادامه نمیدهید. این درحالی است که میتوانستید به راحتی این مانع بزرگ را نادیده بگیرید، از کنار آن عبور کرده و به مسیر خود ادامه دهید.

شاید در این دو مورد جزئی اکثر ما تصمیم درست را بگیریم، ولی در شغل و حرفه مان به خصوص در کارهایی که به ریزبینی خاصی نیاز دارند، احتمال اینکه در این تله گرفتار شویم بسیار زیاد است. در این مواقع کارهایی که نمیتوانیم انجام دهیم جلوی کارهایی که میتوانیم انجام دهیم را میگیرند و باعث می شوند ساعت ها در انجام کار درجا بزنیم و شاید کلا از انجام آن منصرف شویم.

چقدر برایتان پیش آمده که به خاطر یاد نگرفتن یک یا چند مبحث سخت در ریاضیات، کلا از آن درس نا امید شده و به خود برچسب خنگی زده اید؟ یا تصمیم گرفتید مقاله یا داستانی را بنویسید ولی به خاطر اینکه نتوانستید برخی جملات را آنطور که باید تمام کنید یا در برخی موضوعات اطلاعات کافی نداشته اید، کلا قید نویسندگی را زده اید. یا یک برنامه ورزشی را شروع کرده اید ولی چون تعدادی از حرکات برایتان سخت و طاقت فرسا بوده، از ادامه ورزش منصرف شده اید. این ها همه مثال های است که نشان میدهد چقدر ما انسان ها به نقاط ضعف مان اهمیت میدهیم و به آن ها اجازه میدهیم مسیر زندگی مان را تعیین کنند.

روی نقاط قوتتان تمرکز کنید و خط فکری خود را نگهدارید

بنابراین به جای اینکه مدام وقت خود را صرف کارهایی کنید که در آن ها ضعف دارید و نمیتوانید به خوبی و به سرعت آن ها را انجام دهید، تمرکزتان را روی نقاط قوت و کارهایی کنید که به راحتی از پس آن ها برمی آیید و پس از به اتمام رساندن آن ها، زمانی را به کسب مهارت و برطرف کردن نقاط ضعف تان اختصاص دهید.

در ادامه با تعدادی از تکنیک هایی که میتوان با کمک آن ها این استراتژی را در زندگی به کار برد، عنوان میکنیم:

  • مدتی ذهن نقاد خود را خاموش کنید. سعی کنید هنگام شروع کار برای مدتی ذهن نقاد و تحلیل گر خود را خاموش کنید و با ذهن آزاد و خلاق خود کار را پیش ببرید. ذهن نقاد مانند یک مانع مدام سعی میکند شما را از انجام کار و ادامه حرکت منصرف کند و دنبال راه هایی است که کارهایی که انجام داده اید را بی ارزش جلوه دهد.
  • مدام به خود شک نکنید. این مشکل در کمال گرایان و افراد وسواسی بیشتر خود را نشان میدهد طوری که حتی اگر در کاری مهارت داشته باشند و بتوانند به خوبی آن را انجام دهند، باز به خود شک میکنند و سعی میکنند آن را به شکل متفاوت یا بهتری انجام دهند. این موضوع باعث می شود که حتی راحت ترین کارها هم برای افراد کمال گرا، سخت و طاقت فرسا به نظر برسد.
  • با غرورتان مبارزه کنید. یکی از قانون های نانوشته باشگاه های ورزشی اینست که "غرورتان را پشت در رها کنید". اگر به مسئله ای برخورد کردید که نتوانستید آن را حل کنید، فکر نکنید تا آن را انجام ندهید دیگر قادر به انجام هیچ کاری نیستید. همانطور که گفته شد، کارهایی که میتوانید انجام دهید را در اولویت قرار دهید و کارهایی که هنوز قادر به انجامشان نیستید را به زمان مناسب تری موکول کنید.
  • برنامه ریزی کنید. اگر کاری که میخواهید انجام دهید کمی پیچیده است و بالا و پایین های زیادی دارد، بهترین ابزاری که در اختیار دارید، برنامه ریزی است. ابتدا مشخص کنید چه کارهایی را باید انجام دهید، سپس آن ها را به دو دسته کارهای راحت و کارهای دشوار تقسیم کنید. برای انجام کارهایتان یک ضرب العجل تعیین کنید تا مانع از این شود که برای انجام یک وظیفه راحت، ناخواسته ساعت ها وقت هدر دهید.
غرورتان را پشت در رها کنید
غرورتان را پشت در رها کنید

چه کارهایی را نمیتوانیم انجام دهیم؟

شاید تشخیص نقاط ضعف و کارهایی که نمیتوانیم انجام دهیم کمی برایمان دشوار باشد که باعث میشود ساعت ها روی کاری وقت بگذاریم که ارزشش را نداشته است. عموما عدم توانایی در انجام یک کار به عوامل زیر بستگی دارد:

  • زمان: ممکن است زمان کافی برای انجام آن کار نداشته باشیم. مثلا قرار است تا نیم ساعت دیگه برایمان مهمان برسد و ما باید در این نیم ساعت هم خونه را مرتب کنیم، هم غذا درست کنیم و هم میوه و خوراکی بخریم. در این حالت نمیتوانیم تمام خونه را زیر و رو کنیم و همه جای خونه را برق بیندازیم و مجبوریم به ضروریات بسنده کنیم.
  • عدم مهارت: ممکن است در انجام کار تجربه و علم کافی نداشته باشیم و دقیقا نمیدانیم چطور باید آن را انجام دهیم. این مورد در برنامه نویسی بسیار برای من اتفاق می افتد و مدام به مسائلی برخورد میکنم که توانایی انجام آن ها را ندارم و همین مسائل باعث میشوند ساعت ها درجا بزنم و حتی از انجام پروژه منصرف شوم.
  • پول و سرمایه: ممکن است برای انجام کاری پول و سرمایه کافی نداشته باشیم. در این هنگام بهتر است توقع مان را پایین بیاوریم و از نمونه های ارزان و مقرون به صرفه تر استفاده کنیم.
  • منابع و تجهیزات: ممکن است تجهیزات لازم برای انجام کاری را نداشته باشیم. مثلا به شخصه در نوجوانی دوست داشتم وارد صنعت انیمیشن سازی سه بعدی شوم ولی چون سیستمم برای رندرگیری های سنگین مناسب نبود کلا از انجام آن منصرف شدم و به کار دیگری رو آوردم.
  • مخالفت دیگران: ممکن است موانع سر راحتان افراد دیگر باشند. این افراد با مخلافت و یک دندگی چه از سر دوستی و چه از سر دشمنی مانع از این میشوند که در مسیر هدف خود حرکت کنید و مدام شما را از انجام کار منصرف میکنند. اگر حضور این افراد در زندگی تان ضروری است، باید سعی کنید آن ها را توجیه کنید و اگر ضروری نیست، تا جای ممکن از آن ها فاصله بگیرید و حتی رابطه تان را با آن ها قطع کنید.
  • معلولیت جسمی: ممکن است نقطه ضعفتان ضعف جسمانی، مریضی یا فقدان یک یا چند از اعضای بدن باشد. کنار آمدن با معلولیت ساده نیست ولی آنطور که مدام از داستان های موفقیت افراد معلول میشنویم، قطعا میتوان با معلولیت هم در مسیر اهداف بسیار بزرگ قدم برداشت و به آن ها رسید.
  • شرایط روحی: گاهی اوقات شرایط روحی فرد باعث میشود که حتی راحت ترین کارها را هم نتواند انجام دهد. مثلا احساس خستگی، بی حوصلگی، بی حالی، افسردگی، استرس، ترس، خشم و ... خلل بزرگی در انجام کارها بوجود می آورند و انگیزه فرد را برای انجام کار از بین میبرند. بهترین راه ادامه دادن در شرایط روحی سخت اینست که یاد بگیریم آن ها را کنترل کنیم و بپذیریم که این احساسات بخشی از زندگی هستند و تجربه کردن آن ها کاملا طبیعی است.

آنطور که تجربیات 30 سال گذشته به من نشان داده، حتی در بدترین شرایط، اگر تمام موارد بالا نیز صادق باشند، باز میتوان کاری را برای انجام دادن پیدا کرد که ما را به هدفمان نزدیک میکند. مشکل اصلی زمانی بوجود می آید که ما از این شرایط برای توجیه کم کاری و فرار از مسئولیت های مان استفاده میکنیم. مثلا نبود پول و سرمایه یا شرایط روحی را بهانه میکنیم که کارهایی را که همچنان قادر به انجامشان هستیم را انجام ندهیم و به سمت عادت های مخربمان بازگردیم.

تغییر عادت ها

همانطور که میدانید ذهن شدیدا به کارهایی علاقه دارد که به راحتی و با صرف کمترین انرژی آن ها را انجام میدهد. این کارها عموما نیاز شدیدی به تجزیه و تحلیل و وارد شدن به جزئیات را ندارند به همین دلیل ذهن میتواند در حالت اتوپایلوت قرار گرفته و بدون تلاش به انجام آن کار ادامه دهد.

برای همین است که میتوانید ساعت ها پای تلویزیون بنشینید، در اینستاگرام بچرخید، بازی کنید، وبگردی کنید، رمان بخونید بدون اینکه ذره ای بهتان احساس خستگی دست دهد، زیرا این فعالیت ها طوری طراحی شده اند که کمترین فشار را به مغز وارد میکنند و در عین حال به انسان این حس را القا میکنند که دارد کار مفیدی انجام میدهد.

حال تصور کنید که بتوانید از این خاصیت مغز برای انجام کاری که واقعا برایتان مهم است استفاده کنید. در این حال به جای اینکه ساعت ها وقت خود را پای اینستاگرام یا بازی هدر دهید، میتوانید هر روز مهارت جدیدی یاد بگیرید، در درس هایتان پیشرفت کنید، خلاقیت به خرج دهید و چیزهای جدیدی خلق کنید، پول بیشتری دربیارید، با افراد و موقعیت های جدید آشنا شوید و در کل کارهایی انجام دهید که شما را به موفقیت نزدیک میکنند.

فقط کافی است یاد بگیرید هنگام انجام کار، روی نقاط قوتتان تمرکز کنید و بیشتر زمان خود را صرف کارهایی کنید که در آن ها مهارت دارید و به راحتی و با کمترین انرژی میتوانید آن ها را انجام دهید. هر زمان به مانع یا مشکلی برخوردید که انجام آن برایتان دشوار بود، از آن عبور کرده و در آینده به حساب آن برسید.

این دلیل نمی شود که مدام کارهای راحت را انجام دهید

دیر یا زود همه به این نتیجه میرسند که زندگی با چالش هایش قشنگ است. هرچند آنطور که در این مقاله عنوان شد بهتر است اکثر وقتمان را روی نقاط قوت خود تمرکز کنیم و کارهایی که از قدرتمان خارجند را به آینده موکول کنیم ولی این آینده باید روزی فرا برسد و نمیتوانیم مدام از انجام کارهای سخت طفره برویم.

حتما باید زمانی را به برطرف کردن نقاط ضعف مان بپردازیم و با ترس هایمان روبرو شویم. مقابله با ترس ها و سختی های زندگی گاهی اوقات آنقدر مشکل است که باید کلا دیدمان را نسبت به آن ها دگرگون کنیم. در این مورد مقاله ای با عنوان تغییر نگرش نسبت به رنج ها و سختی های زندگی نوشته ام که میتواند برایتان مفید باشد.

کلام پایانی

این بود تکنیکی دیگر جهت مدیریت زمان و انجام به موقع کارها و پروژه ها. در مقاله قبلی در مورد اولویت قرار دادن کارهای ضروری پیش از کارهای بالقوه صحبت کردیم که این مقاله میتواند مکمل آن باشد.

همانطور که در ابتدای مقاله گفته شد سعی کنید بین نقاط قوت و ضعف تان یک توازن برقرار کنید. ابتدا با اتکا به نقاط قوت خود تمامی کارهایی که میتوانید به راحتی انجام دهید را به پایان برسانید، سپس مدت زمان باقی مانده را به برطرف کردن ضعف ها و انجام کارهایی که هنوز قادر به انجامشان نیستید بپردازید.

با این تکنیک به نقاط ضعف تان اجازه نمیدهید که مانع انجام دادن کارهایی شوند که به راحتی آن ها را انجام میدهید. زیرا همه ما نواقصی داریم و هرچقدر هم کامل باشیم باز کارهایی هستند که هنوز قادر به انجامشان نیستیم و یا انجامشان بسیار برایمان سخت و زمانبر است. اگر اجازه دهیم این نواقص ما را کنترل کنند، هیچگاه نمیتوانیم آنطور که باید روی کارمان تمرکز کنیم و به سرعت مطلوب برای تکمیل وظایف و پروژه هایمان برسیم.

همانطور که کلنل ساندرز موسس رستوران KFC تا سن پیری هیچ موفقیت قابل توجهی کسب نکرد و به یک باره تصمیم گرفت کاری را انجام دهد که در آن مهارت دارد و در عرض مدت کوتاهی به یک کارآفرین مولتی میلیونر تبدیل شد، شما نیز مانند او تمرکزتان روی نقاط قوتتان معطوف کنید و غیر ممکن ها را ممکن کنید.

مقاله را با جمله ای از جان وودن (یک مربی بسکتبال) که ایده این مقاله با جمله او به ذهنم رسید، تمام میکنم:

Do not let what you cannot do interfere with what you can do.
- John Wooden
اجازه ندهید کاری که نمیتوانید انجام دهید مانع از کاری شود که میتوانید انجام دهید.
- جان وودن
مدیریت زمانکمال گراییبهره وریروانشناسی
If you like results, first love the process
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید