پارادایم رهبری آگاهانه رو در نوشتههای زیر کمی معرفی کردم
حالا یه مساله ای اینجا هست اول مساله رو میگم بعد راهحل
رهبری آگاهانه مخاطبش رو تشویق میکنه به گشودگی و یادگیری در برابر بستهبودن و خودمحقپنداری و راهکاری که برای گذار از بستهبودن به گشودگی پیشنهاد میدهد نه از جنس تغییر بلکه از جنس تحول است. این نوع نگاه، بر خلاف اغلب روشهایی که روانکاوان، روانشناسان و تراپیستها به کار میگیرند، یعنی کنار گذاشتن همه عادتها و سوگیریها و در واقع کل سیمپیچی شکلگرفته در مغزمون و پذیرش پارادایم جدید به طوری که به عمل در بیاریم و برامون ملکه بشه.
یه همچین کاری یعنی قبل از هر چیز یه پذیرش فوق العاده ای نیازه که داشته باشیم. این پذیرش از نظر من چیزی بیشتر از گشودگیه؛ این خودش اقلا پذیرش تمام و کمال صفت گشوده بودنه.
این پذیرش یعنی وقتی مواجه میشیم با رویکرد متحولانه رهبری آگاهانه نگیم:
البته بعضیا هم برای اینکه آخه نگند یه کلمه دیگه ای رو جایگزینش میکنن اما منظورشون همونه؛ ما یه سری عایدیها از روش زندگیای که الان داریم برای خودمون متصوریم و میپرسیم که نمیشه رهبری آگاهانه داشته باشیم و اون عایدیها هم از دست ندیم؟ جواب اینه که نه نمیشه!
میخوام اینجا مدل ذهنیای رو که چند سالیه ازش استفاده میکنم باهاتون در میون بذارم.
سالها پیش با جمله ای مواجه شدم که برام خیلی ارزشمند بود. این رو موقعی شنیدم که اغلب افراد اطرافم در جامعه به نوعی اهل شنیدن نبودن میشنیدن اما اون بخشی رو که میخواستن یا هنوز حرف تمام نشده با باورهاشون چک میکردن و مخالفت میکردن. اون جمله به من کمک کرد تا مدل دو دایرهایم رو اجرا کنم
توی مدل دو دایرهای، دایره اول جاییه که باورها جا داره؛ خب این دایره اول رو همه دارند و وقتی با موضوعات جدید مواجه میشن، خیلیا با باورهاشون یا فیلتر میکنن یا رد. دایره دوم شبیه اتاق نشیمنه که به عنوان میزبان در خدمت کسی که داره حرف میزنه قرار میگیرم و تلاش میکنم تا همه حرفای مهمانم رو گوش بدم تا وقتی که مهمانم هست. بعد که تموم شد آن چیزی رو که یاد گرفتم و به نظرم خیلی خوب میرسه میبرم به سمت دایره اول و قرار دادن آن در کنار بقیه باورها؛ بدون هیچ مانعی. مشخصا در اون تشخیص باورها دخالت دارند اما نه برای فیلتر کردن و نه متاثر از سوگیری بلکه برای درک و بهتر شدن.
این مدل دو دایرهای کمک کرد تا وقتی با موضوع رهبری آگاهانه مواجه شدم به جای اینکه دنبال گیر و گوراش باشم تلاش کنم تا زندگیش کنم و نتیجه هم داد.
من شکل دیگری از پذیرش سراغ ندارم که بتونه جواب بده شما اگه سراغ دارید و جواب داده ممنون میشم در میون بذارید.
پ.ن: اون جملهای که عرض کردم بنای مدل دو دایره ای شد ترجمه آیهای از قرآن هستش درباره کسانی که همه حرفا رو میشنون و بهترین آنها را انتخاب میکنن