امیرمحمد·۴ سال پیشانارِ مَلَس (قسمت دوم: آن عصر کذایی)نمیدانم در آن لحظه به چه چیزی فکر میکردم ولی فقط این را میدانم آنقدر عصبانی بودم که همین چند تا حرف خاله زنکی، خونم را به جوش آورد. در آن…