ویرگول
ورودثبت نام
عسل راد
عسل راد
خواندن ۴ دقیقه·۱ سال پیش

جنگ تن به تن با ترس از نوشتن

تا حالا شده قصد انجام کاری رو داشته باشی اما از انجام اون بترسی؟ من نوشتن رو دوست دارم و تو خیلی زمینه‌ها بهم کمک می‌کنه، چه کاری چه شخصی. نوشتن برای من یک نوع ارتباط با دنیای خارج از ذهنم محسوب میشه. گاهی مخاطب این ارتباط افراد دیگه هستند و گاهی حتی ارتباط با ناخودآگاه خودم. نوشتن باعث میشه سعی کنم افکارم رو منسجم کنم و در نهایت بتونم پیام مورد نظر رو به سمت دیگه مخابره کنم. مدت‌هاست قصد دارم دوباره بنویسم اما متوجه شدم در کنار همه مزایا و اشتیاقی که دارم از نوشتن می‌ترسم. به پیشنهاد دوستی سعی کردم ریشه این ترس‌ها رو پیدا کنم و اولین نوشته من، تجربه مواجهه‌ام با این ترسه. با شما به اشتراک می‌ذارم که اگه شما هم با این نوع ترس‌ها حالا چه نوشتن باشه چه این ریشه‌ها رو تو ترس‌های دیگه می‌بینی، بدونی تنها نیستی و شاید به شما هم کمک کنه.


وقتی به ریشه دلایلی که نمی‌نویسم فکر می‌کردم به چند تا مورد جدی رسیدم. با این که نوشتن برای دل خودت با نوشتن یه مطلب تخصصی از نظر ماهیت تفاوت‌هایی دارند اما از خیلی ابعاد می‌تونند شبیه باشند.

مورد اول ترس از اشتباه بود. وقتی چند سالی بیشتر از خدا عمر می‌گیری و به دایره تجربیاتت اضافه میشه، وقتی می‌خونی و سعی می‌کنی دانشت رو بالا ببری، هر چی بیشتر پیش میری متوجه میشی نسبت حجم معرفت و شناختی که از مسائل داری به نسبت کل مسئله فاصله می‌گیره. مثل کسری که تو صورت دانش و تجربه خودت قرار داره و در یک سیر معمول این عدد با شیب کم یا زیاد در حال افزایشه اما مخرج کسر برآوردت از حجم اطلاعات اون حوزه است که مدام می‌بینی از تخمین قبلیت بیشتر و بیشتر میشه. تو دنیای امروز که منابع کسب تجربه گسترده‌تر شده و اگه در مواجهه مستقیم با لبه دانش باشی، درک می‌کنی که متاسفانه سرعت رشد مخرج کسر اینقدر بالاست که صورت کسر رو تو خودش می‌بلعه.

مورد قبلی وقتی تشدید میشه که با یه نگاه انتقادی امروز رو با مثلا ده سال پیشت مقایسه می‌کنی و می‌بینی اون موقع چقدر نظرات خامی داشتی و چقدر دیدگاهت فرق کرده و جاهایی حتی متوجه میشی اشتباه می‌کردی. نوشتن یه جورایی مکتوب کردن این فرآیند تحوله. حالا این جا این نکته مهم میشه که نگاهت به گذشته حس غرور و افتخار بهت بده که تونستی ورژن بهتری از خودت رو بسازی و پیشرفت کنی یا از اشتباهاتی که اون موقع داشتی حس حماقت و از دست رفتن زمان داشته باشی.

بعد همین نگرانی به سمت مخاطب هم کشیده میشه و ترس از قضاوت به سراغت میاد. نگاه شخصی بدون هیچ پشتوانه آماری و مستندی این رو نشون میده که ما در برخورد با آدم‌ها چه اقدامات درستشون چه اشتباهاتشون در قضاوت بی‌رحم‌تر شدیم. این تصور که بخوای طوری رفتار کنی طوری بنویسی که هیچ آدمی قضاوتت نکنه و بهت خرده نگیره یه خیال خام و غیرواقعیه. این جایی برای من مشخص شد که روی انسانی‌ترین رفتاری که تو دلم داشتم تحسینش می‌کردم دیدم افرادی هستند که بتونید حتی روی ساده‌ترین رفتار انسانی قضاوت‌های سخت و تندی داشته باشند. شاید حکایت خرسواری ملانصرالدین مصداق تاریخی خوبی باشه که ما در هر صورت قضاوت خواهیم شد.

در آخر، اولین نوشته سخت‌ترینشه. همون طور که اولین برخورد از نظر خیلی‌ها مهمترین تاثیر رو در قضاوت آدم‌ها میذاره، تو اولین نوشته هم این نگرانی وجود داره که چه تصویری می‌سازی و این جاست که سعی می‌کنی بهترین رو خلق کنی و این حلقه مشهور کمال‌گراهاست که تعداد زیادی هیچ وقت از این حلقه تلاش برای بهتر کردن بیرون نیومدند.

حالا از این ترس‌ها که رد بشیم چالش‌ها و موانع دیگه‌ای هم ممکنه تو مسیر باشه، مثلا پیدا کردن موضوع مناسب، اختصاص زمان، ویرایش مطلب برای جلوگیری از ایرادات نگارشی و املایی، ابزار نوشتن که کاغد و قلم باشه، رو سیستم لوکال تایپ بشه یا تو همون ویرایشگر نهایی تایپ بشه، انتخاب عنوان و دسته‌بندی، ابزار نشر مطلب، کانال‌های اطلاع‌رسانی مطلب جدید و ... که این لیست شاید نقطه پایانی نداشته باشه و یه کمال‌گرا می‌تونه رو تک‌تک این موارد حساس باشه و حتی همین جزئیات دم دستی و بعضا غیرمهم مانع انجامش بشه.

از تمام مشکلات، موانع و ترس‌ها صحبت کردیم. حالا راهکار چیه؟ خیلی ساده است. شجاع باش و فقط انجامش بده. همین.
اگه تا اینجای مطلب رو خوندی حتما متوجه شدی این متن هم اولین شجاعت من برای شروع دوباره نوشتن بود. پس از وسط میدون وقتی خودم هم انجامش دادم میگم، انجامش بده و همه ترس‌هایی که داری رو بذار رو طاقچه و از اونا برای بهبود و پیشرفت کارهای بعدی استفاده کن.

اگه این مطلب رو خوندی و اولین مطلب خودت رو نوشتی یا هر ترس دیگه‌ای که باهاش رودررو شدی و انجامش دادی خوشحال میشم با من به اشتراک بذاری ?

نوشتنشروع نوشتناولین نوشتهترساولین قدم
کاتالیزور تحول دیجیتال و راهبر کسب‌وکارها. با نگاهی نو به چالش‌ها، تیم‌ها را به سوی موفقیت هدایت می‌کنم. همراه شوید تا آینده را بسازیم.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید