وای از این بارون که وقتی میباره حس دلتنگی اوج میگیره
هر قطره که به شیشه میزنه
با اشک های قلبم سر میخوره و جمع میشه توی گودال دلتنگیم، اونم سریع پر میشه و سر ریز میکنه و همه جا رو آب با بوی دلتنگی برمیداره
مگه میشه نفس کشید؟!
خفقان محض...
الان هم که داره سیل میاد، دیگه خیلی سخت شده
آروم آروم جانم به لب میرسه توی سیلاب دلتنگی...