شرکتها و تیمهای بزرگ اغلب به مرور زمان دچار رکود میشوند و سپس از بین میروند. این چیزهایی است که در این روند میشنویم:
«من خیلی مهمتر از آن هستم که به حرف مشتریها گوش کنم. آنها را به مرکز تماس ارجاع بدهید.»
«وقتی این ایده را اجرا کردیم بد نبود، پس حالا هم بد نیست.»
«رئیسم به من اجازه نمیدهد.»
«بخش فناوری اطلاعات گفت نمیتوانیم آن را تغییر دهیم.»
«تمرکز ما روی کاهش هزینههاست، نه افزایش ارزش برای مشتری.»
«هیچکس متوجه نمیشود.»
«این را به پرونده اضافه میکنم.»
«من فقط دارم کارم را انجام میدهم.»
«آنقدر به من حقوق نمیدهند که اهمیت بدهم.»
«آنقدر به من حقوق میدهند که اهمیت ندهم.»
مسئله درباره «تحت شرایط» این است که اعضای تیم خود همان شرایط هستند. شما فقط در ترافیک گیر نکردهاید، شما خود ترافیک هستید.
لینک مرجع: https://seths.blog/2024/12/listening-to-organizational-decline/