Abditory·۶ سال پیشمجموعه ی دشت پارسوا از مریم عزیزیپشت جلد :سایه ی روباه صورت تیغ را از رگ نازک گلوی نوزاد دور کرد و با پشت دست پر مویش خونی که کاسه ی چشم راستش را پر کرده بود پاک کرد، چند لحظه به چشمان سبز درخشان زن خیره ماند و بعد اهسته نوزاد را به طرف او دراز کرد:(( خیلی خب، اجازه داری تا اخر عمر همراه فرزندت باشی.)) با یه دست نوزاد را در اغوش زن گذاشت و با دست دیگر تیغه ی داس را بر...
Abditory·۶ سال پیشخانه ای در تاریکی نوشته سیامک گلشیریپشت کتاب:خیلی وقت پیش ها کنار یک جنگل، تو یه خونه ی خیلی بزرگ،یه خونواده زندگی میکردن.یه شب یه اتفاقی میافته، یه اتفاقی که زندگی اون ادم ها رو عوض میکنه.طرف های نیمه شب، وقتی همشون خواب بودن، یهو صدای زنگ در خونه بلند میشه. از پشت در صدای یه دختری رو میشنون که خواهش میکنه درو باز کنن..دختره تعریف میکنه ک...
Abditory·۶ سال پیشمجموعه رایلی ادامسوننوشته ی پشت کتاب:اسم من رایلی است. با تعقیب نشانه ها گمشده ها را پیدا میکنم. وقتی بچه ها مفقود میشوند و ادم ها هیچ سرنخی از آن ها ندارند به سراغ من میآیند.من اخرین امیدشانم. کسانی را نجات میدهم که آنها از عهده نجاتش برنمی آیند.اف بی ای به دنبالم است. بهترین دوستم یک جادوگر است و به جای هر سگ یا هر حیوان...