شاید برای شما هم پیش آمده باشد که در محل کارتان بنا به دلایلی از اظهار نظر، بیان ایده و یا حتی ابراز مخالفت خود در مورد مسائل سازمان خودداری کرده و سکوت اختیار کنید. این پدیده سکوت سازمانی نامیده می شود که در حال حاضر گریبانگیر بسیاری از سازمان ها می باشد.
احساس ترس و نا امنی از ابراز عقاید و نظرات در کارکنان یک سازمان مهمترین دلیل سکوت سازمانی تلقی می گردد. سکوت سازمانی به عنوان یک علامت مهم در بیماری و پیری یک سازمان در نظر گرفته می شود که مانع پیشرفت و توسعه یک سازمان میگردد لذا ضروریست در چنین شرایطی مدیران در صدد شناسایی و رفع عامل آن بر آیند. در غیر اینصورت بی توجهی به این موضوع ممکن است به مرگ سازمان بیانجامد.
سم والتون بنیانگذار فروشگاههای زنجیره ای والمارت و یکی از ثروتمند ترین افراد دنیا، به هنگام مرگش در پاسخ به این سوال که راز سازمانهای موفق چیست؟ بیان کرد: "انسان کلید موفقیت است". فناوری می تواند خریداری و یا نسخه برداری شود اما ویژگی انسان ها در منحصر بفرد بودنشان است. مزیت رقابتی سازمانهای امروزی سرمایه ای انسانی آن ها هستند. کارکنان منبع اصلی تغییر، خلاقیت، نوآوری و یادگیری هستند و نقش کلیدی در موفقیت سازمانها ایفا میکنند.
در دنیای پر رقابت امروزی بهره مندی از نظرات، پیشنهادات و ایده های بدیع و خلاقانه ای کارکنان یکی از عوامل موثر در پیشرفت و شکوفایی سازمان ها به شمار میرود. حال آنکه برخی سازمان ها با بوجود آوردن شرایطی مانع از مشارکت کارکنان و احساس ارزشمندی در آنان میشوند لذا در چنین محیطی کارکنان ترجیح می دهند سکوت پیشه کنند. این احساس نا امنی موجب میشود کارکنان اغلب به صورت ناخودآگاه یا خودآگاه تصمیم به سکوت بگیرند و زمانیکه اطلاعات مهمی برای به اشتراک گذاری دارند از این کار منصرف شوند.
دلایل متعددی برای سکوت سازمانی وجود دارد که در ذیل به برخی از آن ها اشاره میشود:
· یکی از مهمترین دلایلی که در سازمان ها چنین شرایطی بوجود میآید به دلیل ترس مدیران از بازخوردهای منفی از سوی کارمندان از بیم به خطر افتادن منافع و موقعیتشان میباشد.
· ترس از عواقب اظهار نظرها توسط کارکنان یکی دیگر از دلایل سکوت سازمانی می باشد کارکنان به دلیل ترس از برکناری از سمت و پست سازمانی، بی نصیب بودن از امتیازات و پاداش ها، عدم ترفیع و ... سکوت میکنند
· در برخی موارد بدون پاداش گذاشتن ایده هایی که در گذشته مفید واقع شده اند منجر به سکوت سازمانی میگردد
از دیگر عوامل ایجاد کننده سکوت سازمانی میتوان به سبک رهبری، ساختار سازمانی، فقدان مهارت های سیاسی و ارتباطی، روابط اجتماعی ضعیف، فرهنگ سازمانی و ... اشاره کرد که در پژوهش های سالهای اخیر به آن پرداخته شده است
· سکوت تدافعی (خاموش):
سکوت خاموش یعنی امتناع از بیان نظرات و ایده ها به دلیل ترس و به منظور حفظ خود. در این نوع سکوت عدم مشارکت عمدی میباشد. انگیزه این نوع سکوت احساس ترس در فرد از ارائه اطلاعات و نظرات است.
· سکوت مطیع (بی فایده):
در این نوع سکوت کارکنان به این دلیل سخن نمیگویند که معتقدند مدیران نه خواهان نظرات آنان بوده و نه برای نظرات آنان ارزش قائلند. سکوت مطیع نشان دهنده یک رفتار بی اعتنایی از طرف کارکنان میباشد که امید به بهبودی در آنها از بین رفته است.
· سکوت نوع دوستانه:
سکوت نوع دوستانه امتناع از بیان ایده ها، نظرات و اطلاعات با هدف نفع رسانی به سازمان یا کارکنان بر مبنای انگیزه های نوع دوستی و مشارکت است. این افراد رابطه نزدیکی را بین سکوت نوع دوستانه و روحیه جوانمردی ذکر می کنند.
· سکوت فرصت طلبانه:
علاوه بر سکوت نوع دوستانه، کارکنان در بعضی مواقع برای نفع رسانی به خودشان از بیان اطلاعات خودداری میکنند. امتناع از بیان اطلاعات برای کارکنان در مواقعی که نخواهند قدرت و موقعیت خود را از دست بدهند و یا بخواهند از فشار کاری فرار کنند میتواند موثر باشد.
· سکوت محجوب:
این سکوت به دلیل فقدان اعتماد به نفس است در این بعد از سکوت فرد به دلیل تردید داشتن نسبت به خود یا تردید داشتن نسبت به آنچه میخواهد بگوید سکوت می کند. این سکوت ممکن است با سکوت تدافعی همپوشانی داشته باشد ولی ماهیت پیامدهای منفی درون خود فرد متمرکز است.
سکوت سازمانی خسارات زیادی را برای سازمان ها به بار می آورد. سکوت سازمانی باعث کاهش کیفیت تصمیمات سازمانی میگردد. سکوت سازمانی مانع رشد و پیشرفت و توسعه سازمان می شود و از نوآوری و خلاقیت آن می کاهد.
در شرایط سکوت سازمانی کیفیت کار کارکنان کاهش مییابد وفاداری در بین آنان از بین میرود و همچنین منجر به کاهش مشارکت آنان در بیان ایده ها و نظرات می گردد. سکوت سازمانی باعث می شود به اشتراک گذاشتن اطلاعاتی که برای سازمان مفید است در بین کارکنان کاهش پیدا کند. سکوت سازمانی باعث ایجاد استرس، بدبینی، عدم رضایت شغلی و در نهایت ترک سازمان توسط کارکنان می شود.
اهمیت هوش هیجانی در ارتباطات امروزی به لطف تحقیقات انجام گرفته به اثبات رسیده است بنابراین در نظر گرفتن احساسات کارکنان در محیط کار از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
· ایجاد محیطی که در آن به ایده ها و نظرات کارکنان اهمیت داده شود و صدای آنان به عنوان عضوی از سازمان شنیده شود
· ایجاد اعتماد و امنیت روانی و شغلی تا کارکنان به طور آزادانه بتوانند عقاید خود را بیان کنند
· تشویق ارائه بازخورد به شیوه درست
· ایجاد سیستمی به منظور ارج نهادن به ایده ها و نظرات موثر کارکنان
· تغییر فرهنگ سازمان ها در جهت سازمان های یادگیرنده و چابک
و ...
شاید دنیا بیشتر مدیون کسانی بوده است که یک روزی، یک جایی ایستاده اند و نه گفته اند!
وقت آن رسیده که این سکوت نیز شکسته شود!