حمیدرضا کشاورز
حمیدرضا کشاورز
خواندن ۲ دقیقه·۴ سال پیش

بلند بلند فکر کنید .

موقع نوشتن لازم نیست جلوی دهن خودمون رو بگیریم گاهی حرف زدن با خود یا روخونی بلند از رو متن ؛ خیلی به آزاد سازی ذهن و برداشتن فشار نوشتن کمک می کنه و یه برداشت دوباره ای از کل متن میده

ما موقع صحبت کردن با دوستامون یا خودمون در مقابل آینه احساس امنیت بیشتری میکنیم و گاهی حرف زدن درباره یک موضوع راحت تر و خلاصه تر از نوشتن همونه

لپ کلامم اینه که نفستو حبس نکن

یا به قول شاعر گفتنی

مهمان گرچه عزیز است ولی همچون نفس؛ خفه می سازد اگر آید و بیرون نرود.

نمیدونم شما هم مثل من باشید یا نه

خیلی از داستان ها یا نوشته هایی که از من میخونید حاصل درد و دل های خودم با خودم در خلوت تنهایی خودمه

این رو از اندرو استنسون ( فیلمنامه نویس انیمیشن های محبوبی مثل داستان اسباب بازی ، در جستجوی نمو ) در یه سخنرانی روی استیج تد شنیدم که میگه داستان گفتن مثل جک گفتن هست و نویسنده موفق میدونه ،داستان چجوری شروع میشه و چطور به پایان میرسه و‌ ما این مسیر رو مینویسیم.

(لینک ویدیو پایین متن هست زیرنویس فارسیش هم قابل قبوله . پیشنهاد میکنم حتما ببینید . )

منظورم از این نقل و قول چیه ؟!

اینکه ما میدونیم چی تو ذهنمونه و میخوایم بنویسیم و حتما تو‌ ذهنمون چیز جالبی بوده که اعتماد به نفس دنبال کردن ایده رو بهمون داده

ولی ما وسط راه اعتماد به نفسمون ممکنه کم شه یا حتی از دست بره

دلیلش هم گم کردن همون اول و آخر داستانه ( چرایی ، پیام ، داستان کلی )

اینکه ما سعی میکنیم متن رو مدام جذاب تر کنیم و کمالگرایی ، دستمون رو موقع توضیح دادن اینکه چرا این داستان جذابه ، میبنده متن رو هم با یه نقل قول دیگه تموم میکنم که اسمش یادم نیست (خودتون کامنت کنید اگه یادتونه) :

من اینقدر وقت ندارم تا نامه هایم را کوتاه بنویسم .
https://www.ted.com/talks/andrew_stanton_the_clues_to_a_great_story



نوشتنفکرکمال‌گراییداستاناعتماد به نفس
فعلا دارم رو استوری تلینگ خودم تمرین میکنم و نوشته های این صفحه هم شاملش میشه تا بعدا پادکست خودم رو بسازم .
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید