پارسال پیشبینی کردم که امسال اتفاقات قشنگ و هیجانانگیزی قراره برام اتفاق بیافته. افتاد!
سال ۹۹ خیلی سریع گذشت. برای من اینطور بود که چند ماهی زودتر از چیزی که انتظارش رو میکشیدم تموم شد. طبق روال یکی دو سال گذشته، امسال هم تصمیم گرفتم که از بهترینهای سالَم بنویسم. نمیدونم چرا ولی امسال جناب دستانداز بیخیال این ژانر خوب شدن و دیگه نه بهترینهاشون رو برای ما نوشتن و نه از ما خواستن بنویسیم. من که مینویسم و شما هم اگه دوست داشتید از بهترینهای سالتون بنویسید. مطلب قشنگی میشه.
امسال دو تا اتفاق کلهگنده برای من افتاد. مزدوج شدم و سرباز.
شاید بگید سربازی کجاش بهترینه که باید بگم اونجاش.
در حال حاضر دارم کتاب «سه سال» از چخوف رو میخونم ولی اگه بخوام بهترین کتاب امسالم رو معرفی کنم، اشاره میکنم به «پیرمرد و دریا» از ارنست همینگوی. توی این پست دربارهش نوشتم.
انتخاب خیلی سخته. فیلمهای خوبی مثل «Parasite»، «Soul» و «1917» رو امسال دیدم و لذت بردم. ولی انتخابم فیلم «The Platform» هست.
تنها سریال و قاعدتا بهترین سریالی که امسال دیدم سریال «Breaking Bad» هست که دیگه نیازی به معرفی نداره. والتر وایت کچل رو ببینید و لذت دنیا رو ببرید.
از امسال این آهنگ رو میذارم یادگاری بمونه.
از نظر خودم پست «هیچ سیبی نباید روی زمین بیافتد» داستان خوبی از آب دراومد.
از نظر آماری هم نوشته «نیم فاصله یا نیمفاصله» بهترین آمار رو داشته.
امسال یاد گرفتم با فلاتر برنامهنویسی کنم که خیلی توی زمینه کار و پیشرفت شغلیم موثر خواهد بود. با فلاتر میشه برای گوشیهای موبایل، وبسایت و اپلیکیشنهای دسکتاپ به صورت همزمان برنامه نوشت.
توی دل این روزهای گاهاً تکراری و حوصلهسربر خیلی از آدمها دارن همه داراییهاشون رو فدا میکنند تا ما احساس روزمرگی داشته باشیم. با هم مهربون باشیم، همدیگه رو درک کنیم و نذاریم خستگی روی دوش آدما باقی بمونه.
امیدوارم سال ۱۴۰۰ سال بهتری باشه و بیشتر بخندیم.