محمدرضا قراغانی
محمدرضا قراغانی
خواندن ۶ دقیقه·۱ سال پیش

جستار چیست و چرا باید جستار بنویسیم؟

شاید تعریف کردن یک چیزی سخت ترین بخش از اون چیز باشه بزارید یک مثال بزنم؛ می خوایم میز رو تعریف کنیم واقعا میز چیه؟

یک جسم چهار پایه؟ خب طبق این تعریف اگر میزی سه پایه داشته باشه دیگه میز نیست

جسمی برای قرار دادن جسم های دیگه روی اون؟ خب ما روی مبل،صندلی و OPENهم وسایلی رو قرار می دیم اما هیچ کدوم از ما به مبل و صندلی و OPEN میز نمی گه

پس واقعا میز چی است و چجور می تونیم میز رو تعریف کنیم که داخل این تعریف تمام میز های جهان رو داخل خودش جا داده باشیم و تمام صندلی ها و قفسه و ... جهان رو از اون تعریف خارج کرده باشیم(تو فلسفه به این موضوع بحران تعریف می گن)

خب بریم سراغ موضوع خودمون اگر بخواهیم جستار رو تعریف کنیم دقیقا به مشکل بالا بر می خوریم و اگر هم بعد از چند ساعت تلاش بالاخره بتونیم یه تعریف تقریبا خوب از جستار ارائه بدیم احتمالا برای ماهایی که تازه می خوایم با جستار اشنا شیم هیچ فایده،کاربرد و معنایی نخواهد داشت.

پس بیایم جستار رو نه با تعریف جستار که با تفاوتش با باقی چیز ها مثل داستان و مقاله علمی مشخص کنیم و از این طریق به این که جستار چی هست و چی نیست برسیم

خب اول از همه باید بگم جستار داستان نیست چرا؟

چون داستان کارکتر،فضا و خیلی چیز های دیگه داره که می خواد یک روایتی رو برای ما پیش ببره حالا می تونه اون روایت پایان باز یا بسته باشه یا دارای نکته اخلاقی باشه یا نباشه اما جستار نه کارکتر داره نه فضا.

از طرفی در داستان،نویسنده معمولا جایی در داستان خودش نداره یعنی شما وقتی رمان جای خالی سلوچ رو می خونید هیچ جای رمان حضور و وجود نویسنده رمان یعنی محمود دولت ابادی رو حس نمی کنید و اگر هم رمانی اول شخص باشه نویسنده نه با نام و شخصیت واقعی خود بلکه از زبان یکی از کارکتر های داستانش داره داستان رو روایت می کنه؛به طور کلی اگر بخوام خلاصه حرفم رو بگم میشه در داستان نویسنده از داستانش جدا است.

پس اولین نکته جستار رو فهیمیدیم اونم این که جستار کارکتر نداره، فضا و دنیایی که ساخته ذهن نویسنده باشه رو نداره و این که جستار نه تنها از خود نویسنده جدا و یا دور نیست بلکه جستار اغشته و مملوء از نویسنده است

جستار مقاله علمی هم نیست.چرا؟

برای این که فرق جستار با مقاله علمی رو درک کنیم باید اول مقاله علمی رو بشناسیم.مقاله علمی یک کار پژوهشی با استاندارد های سخت گیرانه خاص خودشه و این که مخاطبش عموم مردم نیست و برای عده خاصی که بهش اجتماع علمی می گن نوشته شده.

در یک مقاله علمی تنها چیزی که هیچ ارزشی نداره نویسنده و نظرات شخصی اونه یک مقاله علمی خوب باید بر اساس تحقیقات و ازمایش ها نوشته بشه و نویسنده به تمام تحقیقات و ازمایش هایی که اون روبه این نتیجه ای که گرفته رسونده باید ارجاع بده و این که نظر شخصی نویسنده درباره موضوع مقاله چیه هیچ اهمیتی نداره

نکته بعد این که در مقاله نویسنده صرفا باید از قدرت استدلال و عقلش استفاده کنه.اگر نویسنده درباره مسئله نسبیت خاص در فیزیک به جای استدلال و تحلیل، حرف های ذوقی و ادبی بزنه این حرف ها نه مقاله محسوب میشه و نه هیچ مجله ای حاضر به انتشار این حرف های چرت و بی ربط برای علم میشه (از نگاه علم چرت و بی ربط)

اما جستار بر خلاف مقاله است اولا باز باید بگم بر خلاف مقاله که در ان مهم نیست چه کسی این مقاله رو نوشته در جستار بسیار مهم است چون در مقاله منیت اون شخص جایی در مقاله او ندارد یا حداقل نباید داشته باشد در حالی که جستار از منیت نویسنده شکل می گیره

جستار بر خلاف مقاله علمی هیچ استانداردی نداره مثلا این که باید به این شکل نوشته شه یا با این زبان نوشته شه و یا از این کلمات در اون استفاده بشه یا نشه؛اصلا در جستار نیست.جستار ازاده ازاد از تمام محدودیت های نوشتن و این موضوع جستار رو جذاب و مورد نیاز برای زندگی های امروز ما می کنه

از طرفی بر خلاف مقاله که یک بیان استدلالی و تحلیلی است جستار در این موضوع هم ازادی دارد یک جستار می تونه صرفا عاطفی و شاعرانه باشه و یا این که مثل مقاله علمی استدلالی و تحلیلی باشه و یا این که ترکیب از هر دو باشه در عین حال که حرف های تحلیل رو در خودش داره حرف عاطفی و شاعرانه ای هم مطرح می کنه

تفاوت دیگه جستار با مقاله هم در اینه که مقاله معمولا پایان بسته ای داره یعنی کار نویسنده در مقاله بررسی و تحلیل یک موضوعه و در پایان مقاله پاسخی به موضوع داده شده در حالی که جستار نباید حتما پایان بسته ای داشته باشه؛جستار می تونه بدون دادن هیچ پاسخی به موضوع جستار تمام بشه. بزارید یه مثال بزنم

به جای این که یک مقاله علمی در حوزه روان شناسی درباره تاثیر مرگ یک عزیز بر بازماندگان بنویسم یک روایت شخصی ،انسانی،عاطفی و احساسی در عین حال عقلانی و منطقی درباره مواجه خودمون با مرگ یک عزیز می نوسیم. (شخصی بودن این مواجه اصل جستار شدن یک متن است)

به موضوع جستار بالا دقت کنید سراسر جستار منیت نویسنده هست.روایت او از مرگ،عواطف و احساساتی که او از این حادثه پیدا کرد ترس ها و نگرانی هایی که درباره این حادثه در او ایجاد شده تردید های فکری که در نویسنده به واسطه این اتفاق شکل گرفته و...

اخرین تفاوت مقاله و جستار هم در اینه که مقاله به هدف اگاهی بخشی منتشر میشه اما نیاز نیست جستار حتما برای اموزش عمومی مردم استفاده شه مثلا ممکنه جستاری حاوی نکته و درسی هم باشه اما اگاهی بخشی، الزامی برای جستار بودن یک متن نیست.

به نظرم الان می تونیم خود جستار رو تا حدودی تعریف کنیم

جستار نوشته ی ازادی است ازاد از هر چارچوب، نوشته ای است که حد و حدود ان خواسته نویسنده است.اما این نوشته باید مملوء از احساسات و باور ها و نگرش ها و تجربه های نویسنده باشد یعنی روایت نویسنده از زندگی از مرگ، از جهان، از انسان، از مردم، از عشق،از جدایی،از کتاب،از پیاده روی،از خواب و... باشه

نویسنده جستار ازاد است که برای بیان نگاه و روایتش از موضوعی از هر چیزی که می خواد استفاده کنه از تاریخ، از تحقیقات علمی، از رمان های دیگه، از شعر و ... تنها محدودیت جستار منیت نوشته است این که نوشته مستقل از نویسنده نباشه. نه شکل ادبی جستار محدودیتی داره نه محتوای جستار و نه حجم و تعداد کلمات جستار. هر انچه روایت من بودگی باشه یک جستاره

چرا باید جستار بنویسیم: به دو دلیل

اول این که در جهانی زنددگی می کنیم که کمیت(عدد) بر تمام جنبه های زندگی ما سیطره پیدا کرده و انسان بودگی ما فراموش و له شده.برای یک کارمند مراجعش صرفا یه کد به نام کد ملی، برای یک پزشک بیمارش صرفا شماره بیست و ششم ویزیت امروزه و برای معلم دانش اموز صرفا یک شماره از سی شماره ای است که او در کلاس باید ببیند و...

جستار یعنی روایت انسان بودگی ما و به نظرم هیچ چیزی به اندازه داستان های شخصی و روایت های انسانی با این جهان کمیت زده نمی تونه مبارزه می کنه و ما را یک قدم به سمت درک انسان بودن خودمون پیش ببره

دوم این که واگیر ترین و بزرگ ترین بیمار قرن سرطان و کرونا نیست بلکه افسردگی است همه ما از افسردگی رنج می بریم و حتی اگر خودمون متوجهش نباشیم. نوشتن یکی از روش های درمان و یا پیشگیری از دچار شدن به این محصول جهان مدرن هست.نوشتن جستار به شکلی که پیش تر گفته شد یکی از راه های جدی مقابله ما با افسردگی است

این سه جستار درباره جستار نویسی خوبند:

https://virgool.io/@m_11662036/%D8%AC%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%B1-%DA%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA-sylgcsm6day1
https://virgool.io/@hamedsafaeipour/%D8%AC%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%B1-%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%DB%8C-%D8%AC%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%B1-%D8%A8%D8%A7-%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87-%D9%88-%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%DA%86%D9%87-%D8%AA%D9%81%D8%A7%D9%88%D8%AA%DB%8C-%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%AF-cifhakmz8lrc
https://virgool.io/bekoosh/%D8%AC%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%B1-%DA%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA-%D9%88-%DA%86%D8%B7%D9%88%D8%B1-%D8%AC%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%B1-%D8%A8%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%DB%8C%D9%85-%D9%85%D8%B9%D8%B1%D9%81%DB%8C-%DB%B2-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-v84xvtgtztzj
جستارجستارنویسیافسردگینوشتنناداستان
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید