Sana·۷ ماه پیشبد ها ...آدمها را دوست دارم. از تماشایشان لذت میبرم، با شادیشان شاد میشوم و با غمشان غمگین. اما آنها چه؟ چرا دوستم ندارند؟ چرا شادیام دلگرمشا…
Sana·۸ ماه پیشیه پرنده ی مهاجر...دیروز که خونه نبودم، باد و خاک شدیدی شروع شد. تو جلسه، همهی حواسم پیش پنجرههای اتاقم بود که باز گذاشته بودم؛ پیش رختهای خیسی که از روی ب…
Sana·۸ ماه پیشآماده.... شروع!موضوع زنده بودن نیست، بلکه زندگی کردنه! شاید به همین دلیله که آدمها برای زنده بودن تلاش میکنن، به امید اینکه شاید یه روزی، یه جایی، تو یه…