MSD در کنج داستان نویسی ۱ هفته پیش - خواندن ۱ دقیقه بخند! بخند! آنقدر بخند تا بمیری! ✅... نور خیره کننده شمعها بهم پیوسته و ستونیشکل به طرف سقف گُر گرفت...
Aydanaf26 در کنج داستان نویسی ۲ هفته پیش - خواندن ۳ دقیقه جزیره خوشبختی مَدیو کیسه ی غذایش را داخل قایق کوچکش گذاشت سپس ، روی اسکله ایستاد و ا...
MSD در کنج داستان نویسی ۲ هفته پیش - خواندن ۳ دقیقه آخرین مرد روی ماه به بالا نگاه کردم و جز تاریکی مطلق چیزی ندیدم . فکر میکردم که تاریکی...