یکی از کتابهای مورد علاقه من کتب فلسفی و مباحث فلسفی است چرا که همیشه از مطالعه متون فلسفی و استدلالات خوب و قوی لذت می برم .به همین خاطر، در چالش کتاب خوانی مهر ماه شرکت کردم و دوست داشتم با شخصیت و روشهای استدلالی فیلسوفان به نام آشنا بشم و به معلوماتم اضافه کنم از این رو کتاب تسلی بخش های فلسفی را برای مطالعه انتخاب کردم که دارای شش بخش بوده و هر کدام راجع به نظریات یک فیلسوف نگارش شده
در دوران باستان فیلسوفان دنبال پیدا کردن راهکاری برای زندگی سعادتمندانه انسان بودند ولی هر کدام با روش و نقطه نظر خاص خود به اون موضوع می پرداختند که مورد پذیرش و قبول آحاد جامعه نبوده حتی در بعضی از اون مکاتب نکات غیر عقلانی وحتی غیر اخلاقی نیز مشاهده می شده از این رو زندگی فلاسفه دوران باستان دست خوش تغییرات بسیار و فراز و نشیب های زیادی بوده که اصلا قابل مقایسه با فلاسفه معاصر نیستند
بخش اول تسلی بخشی در مواجهه با عدم محبوبیت هست که نظرات سقراط رو دربرگرفته او معتقد بوده تا زنده است وجان در بدن داره از جستجوی دانش وآگاه ساختن مردم دست برنخواهد داشت حتی اگر این کار وی موجب کشته شدنش بشه و یا اینکه موجب عدم محبوبیت و پذیرش وی در جامعه بشه ( برای رسیدن به حقیقت باید عدم محبوبیت رو نادیده انگاریم )
وقتی شخصی همه توان خودش رو برای هدایت و آگاهی مردم به کارببره و حتی جانش رو دراین راه فدا کنه و به هدف والای خود فکر کنه واقعا ستودنی است و می توان گفت نقش انبیا رو در جامعه بازی می کنه و باید از وی درس اخلاق گرفت وچه بسا این گونه افراد هستند که در یادها و قلب ها ماندگار میشن و می تونن خدمت بزرگی به بشریت بکنن هر چند در زمان زنده بودنش قدرش رو ندونستن و موجب مرگش شدن ولی به مرور زمان به عمق حرف های او فکر کردن و از کرده خودشون پشیمون شدن که این اقدام همانند نوشدارو بعد مرگ سهراب بود ...
بخش دوم تسلی بخشی در مواجهه با بی پولی است و از جمله نظرات اپیکور هست که ابتدابه نظر وی سرچشمه همه خوبی ها لذت شکم عنوان شده و اون هم در سطح بسیار بالا، که ناخود آگاه به یاد فروید و نظریات او( لذت های جنسی ) افتادم ولی من هم مثل بقیه فلاسفه از این گفتهای او شگفت زده شدم و به نظرم ایشان در یک دوره ای از زندگیش یک زیاده روی افراطی رو مبنای کار خودش قرار داده تا بتونه به مطامع خویش دست پیدا کنه قابل ذکر هست شخصیت های این چنینی حتی اگر نام فیلسوف هم داشته باشند نه تنها قابل احترام نیستند بلکه جای نقد و انتقاد هم دارن .اما در اثنای مطالعه متوجه شدم این طرز تفکری که به این فیلسوف نسبت داده شده چه بسا شایعه بوده و توطئه ای بر علیه وی باشد چرا که پس از مدتی ایشان شیوه زندگی خود رو با تحلیل عقلانی تغییر داده و به پاره ای نتایج شگفت انگیز رسید و خوشبختی رو در دوستی ،آزادی و تفکر پیدا کرد اپیکور بعد از تغییرات شخصیتی معتقدبود بین تمامی نیکی هایی که برای ما حکمت در بر دارد این دوستی است که پربهاترین هست . وی با روش زندگی خود ثابت کرد فقط همدلی و مهربانی ارزش آفرین هستند
با این تغییر نگرش اپیکور یاد حدیثی از پیامبر گرامی افتادم که فرمودند یک ساعت تعقل به اندازه هزار ساعت عبادت ارزش دارد .
اپیکور عقیده داشت فیلسوفی که از رنج های آدمی نکاهدعلمش بیهوده و مهمل است و دارویی که درمان نکند به درد نمی خورد .
بخش سوم کتاب در خصوص تسلی بخشی در مواجهه با ناکامی و نظریات فیلسوف دیگری به نام سنکا است وی عقیده دارد نباید سرسختی های جهان را با رفتارهایی چون خشم،اضطراب ،بدگمانی و.. . بدترکنیم لذا باید سعی کنیم آرزوهایمان منعطف و واقعی باشند
افرادیکه در عصبانیت تصمیم می گیرن دشمنان خود هستند و دارای یک نوع بیماری که فراتر از تمام رذیلت ها هستند می شوند وی عقیده داشت اگر ما بتونیم عقایدمون رو تغییر بدیم می تونیم عصبانیت خودمون رو هم کنترل کنیم .سنکا با دیدن رفتارهای اطرافیان ثروتمند خود به این نتیجه رسیده بود که رفاه بداخلاقی و عصبانیت رو افزایش میده
وی معتقد بود باید ماخودمون رو با نقایص ناگزیر هستی سازگار کنیم وهمیشه منتظر اتفاقات غیر قابل پیش بینی باشیم .جمله زیبایی که این فیلسوف بیان کرده اینه که چه بسیار تشییع جنازه هایی که از جلوی خانه ما می گذرند ولی ما هرگز به مرگ فکر نمی کنیم
و یا نقشه های بلند ی برای کودکانمان در سر می پرورانیم غافل از اینکه ممکنه اونا اصلا به شام شب نرسند و عجل اونا رو ازما بگیره و ما هیچ وقت نباید براساس احتمالات ، آینده رو ترسیم کنیم ماباید انتظار همه چیز را داشته باشیم چون خود نیز فنا پذیریم
به عقیده وی اتفاقات ناگوار وقوع پیدا می کنند چه ما بخواهیم چه نخواهیم لذا طرز برخورد ما با اندوهمان باید ژرف باشد نه پایان ناپذیر.
او عقیده داشت باید یاد بگیریم از امور اجتناب ناپذیر رنج نکشیم و آنها رو بپذیریم .
نهایتا این کتاب برای من جنبه های آموزشی متنوعی داشت که گرچه با همه موافق نبودم ولی با نظرات مختلف آشنا شدم و هدف از چالش طاقچه هم دقیقا همینه:))
لینک دریافت کتاب از طاقچه