محمد مهدی ثابت عهد
محمد مهدی ثابت عهد
خواندن ۶ دقیقه·۷ ماه پیش

بیش از 1 نفر از 4 نفر به دلیل مشکلات سلامت روان شغل خود را ترک کرده‌اند

دو سال گذشته تأثیر زیادی بر سلامت روان آمریکایی‌ها داشته است - به ویژه در محل کار. بسیاری از شرکت‌ها این موضوع را درک می‌کنند، اما آیا آن‌ها برای حمایت از کارمندان خود به اندازه کافی تلاش می‌کنند؟ ما اخیراً برای فهمیدن این موضوع، از بیش از ۲۰۰۰ آمریکایی شاغل نظرسنجی کردیم.

این مقاله ترجمه دقیق متن سایت https://www.jobsage.com/ است. برای رفتن به متن اصلی مقاله اینجا را کلیک کنید.

یافته‌های کلیدی:

  • بیش از ۱ نفر از هر ۴ کارمند به خاطر حفظ سلامت روان، شغل خود را ترک کرده‌اند.
  • نزدیک به ۲ نفر از هر ۵ کارمند اعلام کردند که کار، (بعد از مسائل مالی با ۴۲٪) بدترین تاثیر را بر سلامت روان آن‌ها داشته است.
  • ۱ نفر از هر ۴ کارمند حاضر نیست در محیط کار در مورد سلامت روان صحبت کند.

۱ نفر از ۵ کارمند معتقد است که شرکتشان به اندازه کافی از سلامت روان آن‌ها حمایت نمی‌کند:

از میان کسانی که می‌گویند شرکتشان به اندازه کافی از سلامت روان آن‌ها حمایت نمی‌کند، ۷۰ درصد همچنان رضایت شغلی دارند. این عدد در نگاه اول زیاد به نظر می‌رسد، اما با ۹۸ درصد رضایت شغلی کارمندانی که از حمایت کافی در زمینه سلامت روان برخوردارند، تضاد قابل توجهی دارد.

چه عواملی باعث می‌شود کارمندان احساس حمایت بیشتری داشته باشند؟

در وهله اول، ۴۷ درصد کارمندان خواهان تعهد شرکت خود به ایجاد تعادل بین کار و زندگی شخصی هستند. ۴۲ درصد خواهان مرخصی بیشتر و ۴۱ درصد خواهان انعطاف‌پذیری بیشتر در کار هستند. همچنین، بسیاری از کارکنان خواستار آن هستند که سلامت روان به موضوعی بازتر در محیط کار تبدیل شود. نزدیک به ۲ نفر از هر ۵ نفر گفته‌اند که دوست دارند این موضوع بیشتر مورد بحث قرار گیرد، به ویژه از طریق آموزش‌های تخصصی در مورد مدیریت استرس.

بیش از 1 نفر از هر 4 نفر به خاطر سلامت روان شغل خود را ترک کرده‌اند

به نظر می‌رسد "استعفای بزرگ" به این زودی‌ها تمام نمی‌شود. در واقع، بیش از ۱ نفر از هر ۴ نفر گفته‌اند که طی دو سال گذشته به خاطر حفظ سلامت روان، شغل خود را ترک کرده‌اند و حدود ۲ نفر از هر ۵ نفر به این کار فکر کرده‌اند.

عوامل زیادی بر سلامت روان ما تأثیر می‌گذارند، اما زمانی که از افراد پرسیده شد چه عواملی تأثیر منفی بیشتری بر آن‌ها داشته است، تقریباً ۲ نفر از هر ۵ نفر به کار اشاره کردند که تنها پس از مسائل مالی (۴۲٪) قرار می‌گیرد. در سال گذشته، بیش از نیمی از افراد استرس ناشی از کار را تجربه کرده‌اند و بیش از یک سوم به دلیل کار دچار افسردگی، کمبود انگیزه و اضطراب شده‌اند. این تا حدی به دلیل احساس کار زیاد (۳۷٪) و حقوق پایین (۳۱٪) است.

گرچه استراحت برای حفظ سلامت روان رواج بیشتری پیدا کرده و انگ آن کمتر شده است، اما همچنان بسیاری از افراد هنگام استفاده از آن احساس گناه می‌کنند.

استراحت برای حفظ سلامت روان می‌تواند به کاهش استرس و جلوگیری از فرسودگی شغلی کمک کند. خوشبختانه، بیش از ۷۵ درصد از پاسخ‌دهندگان تا به حال برای حفظ سلامت روان خود مرخصی گرفته‌اند و بیش از ۹۰ درصد از آن‌ها گفته‌اند که در این مدت توانسته‌اند کاملاً استراحت کنند. با وجود این، با اینکه اکثر پاسخ‌دهندگان از مرخصی برای حفظ سلامت روان استفاده کرده‌اند، ۶۶ درصد از آن‌ها هنگام استفاده از آن احساس گناه داشته‌اند.

آیا افراد در مورد مرخصی برای حفظ سلامت روان احساس راحتی برای صحبت کردن دارند؟ بله، به طور قاطع. تقریباً ۸۰ درصد از پاسخ‌دهندگان گفته‌اند که در مورد مرخصی برای حفظ سلامت روان صادقانه و با صراحت صحبت می‌کنند.

۲ نفر از هر ۵ نفر می‌خواهند شرکتشان در مورد سلامت روان در محیط کار صحبت کند.

حمایت از سلامت روان کارکنان می‌تواند با یک گفتگوی ساده آغاز شود: تقریباً ۲ نفر از هر ۵ نفر گفته‌اند که دوست دارند شرکتشان بیشتر در مورد سلامت روان صحبت کند. اما حتی اگر گفتگوی شرکت از این موضوع اجتناب کند، ۳ نفر از هر ۴ نفر تمایل دارند در مورد سلامت روان خود با همکارانشان صحبت کنند.

در حالی که صحبت با مدیر در مورد مسائل شخصی ممکن است دلهره‌آور به نظر برسد، ۹۶ درصد از پاسخ‌دهندگانی که در مورد سلامت روان با مدیران خود صحبت کرده‌اند، گفتند که این تجربه مثبتی بوده است. تقریباً ۹ نفر از هر ۱۰ نفر از مدیران خود کمک دریافت کرده‌اند و اکنون، بیش از ۳ نفر از هر ۵ نفر به طور مرتب در مورد آن با مدیران خود صحبت می‌کنند.

جالب اینجاست که تنها ۱ نفر از هر ۵ نفر در مورد سلامت روان با بخش منابع انسانی احساس راحتی می‌کند.

با وجود اینکه اکثر پاسخ‌دهندگان خواهان ایجاد گفتگویی باز در مورد سلامت روان هستند، اما ۱ نفر از ۴ نفر حاضر نیستند در مورد آن در محل کار صحبت کنند. نزدیک به ۶۰ درصد از کسانی که از صحبت در مورد سلامت روان احساس ناراحتی می‌کنند، به سادگی بر این باورند که این یک موضوع خصوصی است، اما تقریباً یک‌سوم آن‌ها نگران انگ و اعتبار خود هستند.

اکثر افرادی که از مزایای مربوط به سلامت روان برخوردارند، از آن‌ها استفاده می‌کنند

زمانی که خدمات مربوط به سلامت روان ارائه شود، به هدر نمی‌رود. ۸۶ درصد از کارمندانی که از مزایای سلامت روان برخوردارند از آن‌ها استفاده می‌کنند، که اغلب شامل موارد زیر می‌شود: درمان آنلاین، خطوط حمایتی عاطفی و جلسات حضوری با متخصص. ۸۱ درصد از پاسخ‌دهندگانی که مزایا ندارند یا از داشتن آن‌ها مطمئن نیستند، اعلام کردند که در صورت دسترسی از آن‌ها استفاده می‌کردند.کسانی که از مزایای خود استفاده نمی‌کنند، فکر می‌کنند به کمک نیاز ندارند (۴۹٪)، خیلی سرشان شلوغ است (۳۷٪) یا فکر نمی‌کنند خدمات به اندازه کافی در دسترس باشد (۲۲٪).

با وجود اینکه ۸۰ درصد از پاسخ‌دهندگان فکر می‌کنند که شرکت‌هایشان برای سلامت روان کارمندان به اندازه کافی تلاش می‌کنند، اما همیشه جای پیشرفت وجود دارد. در حال حاضر، بیش از هر زمان دیگری کارمندان به دنبال کارفرمایانی هستند که با ارزش‌ها و اهداف شخصی آن‌ها همسو باشند. JobSage این امکان را به کارمندان می‌دهد تا شفافیت را برای همکاران بالقوه و فعلی خود ایجاد کنند و واقعاً درک کنند که شرکت‌ها برای بهبود انعطاف‌پذیری و شمولیت چه اقداماتی انجام می‌دهند.

روش تحقیق:

این نظرسنجی در تاریخ ۷ و ۸ مارچ ۲۰۲۲ روی ۲,۰۴۸ آمریکایی شاغل انجام شده است. از این تعداد، ۵۴ درصد مرد، ۴۵ درصد زن و میانگین سنی ۳۸ سال بوده است.

تحصیلات شرکت‌کنندگان به شرح زیر است:

  • ۴ درصد دیپلم دبیرستان یا پایین‌تر
  • ۷ درصد دوره‌هایی از دانشگاه را گذرانده‌اند
  • ۵ درصد دارای مدرک کاردانی
  • ۶۳ درصد دارای مدرک لیسانس
  • ۲۱ درصد دارای مدرک فوق لیسانس یا بالاتر

از نظر نوع استخدام:

  • ۶۳ درصد تمام‌وقت مشغول به کار بوده‌اند.
  • ۳۴ درصد پاره‌وقت کار می‌کردند.
  • ۲ درصد خوداشتغال بودند.

از نظر موقعیت شغلی:

  • ۴۵ درصد مدیر
  • ۱۹ درصد متخصص ارشد
  • ۱۸ درصد کارشناس
  • ۱۴ درصد کارآموز
  • ۴ درصد مدیر ارشد یا بالاتر

اکثر شرکت‌کنندگان (۲۹ درصد) به صورت مستقیم با ۶ تا ۱۰ نفر دیگر کار می‌کردند. ۲۰ درصد با ۱۱ تا ۱۵ نفر، ۱۹ درصد با ۲۰ نفر یا بیشتر، ۱۵ درصد با ۱۶ تا ۲۰ نفر، ۱۵ درصد با ۱ تا ۵ نفر و ۳ درصد به تنهایی کار می‌کردند.

از نظر سابقه کاری:

  • ۹ درصد یک سال یا کمتر در شغل فعلی خود بوده‌اند.
  • ۶۱ درصد ۲ تا ۵ سال سابقه داشتند.
  • ۲۰ درصد سابقه‌ای بین ۶ تا ۹ سال داشتند.
  • ۱۱ درصد سابقه‌ای ۱۰ ساله یا بیشتر داشتند.

درآمد سالانه‌ی شرکت‌کنندگان به شرح زیر بوده است:

  • ۲۵ درصد ۳۴,۹۹۹ دلار یا کمتر
  • ۲۲ درصد بین ۳۵,۰۰۰ تا ۴۹,۹۹۹ دلار
  • ۳۱ درصد بین ۵۰,۰۰۰ تا ۷۴,۹۹۹ دلار
  • ۱۵ درصد بین ۷۵,۰۰۰ تا ۹۹,۹۹۹ دلار
  • ۶ درصد ۱۰۰,۰۰۰ دلار یا بیشتر

سلامت روانحفظ سلامتروانشناسیروانشناسی سازمانیکارمند
علاقه مند به بازاریابی محتوا و عاشق نوشتن
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید