دربخش های قبلی مقدمه ای راجع به این چهارچوب ، بخش اول یعنی Faith ، بخش دوم Family ، بخش سوم Friend ، بخش چهارم Fun ،بخش پنجم Focus و بخش ششم Finance عرض شد ، که اگر نخوندید پیشنهاد میکنم یه نگاه بندازید مطالعه اش کنید و بعد به سراغ این بخش بیاید.
در ادامه بررسی چهارچوب توسعه توازن فردی 10F ، هرقسمت به یکی از F ها می پردازیم لازم به یادآوری هست که این مطالب برگرفته از کارگاه 10F ، دکتر نظری است که در قسمت های قبل نیز عرض شد.
این قسمت راجع به هفتمین F یعنی Feedback صحبت میکنیم.
بازخوردگیری یعنی یادگیری از گذشتهها و فرصت دریافت از محیط، همچنین آموختن از تجارب پیشین.
آدمهای توسعهیافته حتماً بخشی از زندگی، روز و هفتهشان برمیگردد به بازخوردگیری.
نکته: یادم باشد در تمامی نقشهایی که در زندگی دارم به اضافه اکشنها یا فعالیتهایی که در آن نقشها دارم،
مستقل از آنکه مخاطبش کیست بازخورد بگیرم، قول میدهم حداکثر تا ۱ روز آینده فهرست آخرین بازخوردهایی که در خصوص هر آن چیزی که به من مربوط میشود را بنویسم.
مثلاً بازخوردی که از همسرم در نقش آشپز در خصوص پختن غذا گرفتم.
بعد ار بازخوردگیری حالا یکسری اتفاقات خوب ممکن است برایمان بیافتند و یکسری اتفاقات بد.
مثلاً زور میزنیم میبینیم فهرستی برای نوشتن(فیدبک) نداریم یا یک لباس برای فرزندم خریدم یادم نمیآید ازش پرسیدم خوشت آمده یا نه و... .
فیدبک ۳ لایه قرمزی دارد :
۱. مخاطب: مهمترین بازخورد را از مخاطب باید بگیریم. مثلاً مشتری
۲. چه چیزی را: از چی دارم بازخورد میگیرم
۳. بهرهبرداری از بازخورد: مزخرفترین حالت برای بازخورد این است که از هر ۳ مورد بهدرستی استفاده نشود، همچنین اگر بازخورد میگیری و تغیرات لازم را انجام نمیدهی میشوی لجوج.
آدمها رشد نمیکنند مگر اینکه درگاههای بازخوردگیریشان باز باشد و برای اینکار باید از خودمان شروع کنیم و داوطلب باشیم.
فرهنگ فیدبک بدون سؤال تبدیل به شکلی میشود مثل فضولی. ما باید فرصتش را فراهم کنیم تا دیگران فیدبک بدهند؛ مثلاً تیشرتم چطور است؟
حواسمان باشد مسیر را باز کنیم تا ورودی بیاید.
هوشنگ ابتهاج: چه چشم پاسخ است از این دریچه های بسته ات / بـرو کـه هـیچ کـس نـدا به گـوش کـر نمی زند / نـه سـایه دارم و نـه بـر، بیفکننـدم و سـزاست / اگـر نـه بـر درخــت تـر کـسی تـبـر نمی زند
حواسمان به چرخه دمینگ ( Plan ، Do ، check ، act ) باشد.
تکامل مدیون بازخورد است. از مهمترین نقشها و افراد زندگی باید مهمترین بازخوردها را بگیریم.
بازخورد میتواند : visual، حسی، KPI Base، شنیدنی و... باشد.
باید برای کسی یا چیزی که برایمان مهم است، یک درجه نصب کنیم(شاخص انداره گیری) و بازخوردی که از آن گیج(Gage) میآید ببینیم چطور است.
حواسمان باشد که چیزهایی که میخواهیم ازش بازخورد بگیریم گیجش چیست؟
سعی کردم هر آنچه که متوجه شدم در این بخش از کارگاه رو با شما به اشتراک بگذارم ، بلکه به فهم مطالب برای خودم کمک کنه و امیدوارم به درد شما هم بخوره و شما هم بتونید استفاده کنید ازش.
خوشحال میشم اگر شما هم تجربهای در زمینه بکارگیری این چهارچوب دارید با من و بقیه به اشتراک بذارید و همینطور در بخش های بعد به سایر F ها (۳ مورد باقی مانده ) می پردازیم. اگر نقد یا نظری به هریک از موارد گفته شده دارید ، به اشتراک بذارید تا هم من و هم بقیه استفاده کنند.