اما اکنون بحث نفوذ در میان است. چه کسانی و در راستای چه منافعی تلاش دارند جنایات تاریخی روسیه علیه ایران را از حافظه ایرانیان پاک کنند؛ حقوق تاریخی - جغرافیایی ایران در دریاچه کاسپین را به روسیه واگذار نمایند؛ حضور جنگندههای روسیه در پایگاه شکاری همدان را توجیه کنند؛ و...
امیر هاشمی مقدم - بسیاری از مسئولین کشور تاکنون بارها به پروژه نفوذ بیگانگان در ارکان کشور اشاره کردهاند. اگرچه تندروها عموما نفوذی را کسی میدانند که خواهان گفتگو با غرب، آزادی رسانه، آزادیهای اجتماعی- فرهنگی، رفراندوم و... باشد، اما بیگمان نفوذیهای جدی و خطرناک، فراتر از اینهاست و تنها به غرب خلاصه نمیشود.
درباره روسیهپرستی برخی مسئولین (در اینجا) و واگذاری حقوقمان در دریاچه کاسپین/ خزر به روسیه (در اینجا) پیش از این نوشتهام. اما نفوذ خزنده روسیه به ارکان گوناگون کشورمان، هر بار ابعاد تازهتری مییابد.
یکی از آخرین نمونهها که به تازگی در شبکههای اجتماعی مطرح شده، تحریف تاریخ مدارس و حذف خباثتها و جنایتهای روسیه در جنگهایی است که به جدایی بخشهای زیادی از کشورمان انجامید و هزاران هممیهن غیرنظامیمان را به خاک و خون کشید. برخی از دوستان، این کار را با مقایسه کتاب فارسی ۲ پایه یازدهم چاپ سال ۱۳۹۶ (از اینجا دانلود کنید) با چاپ همین کتاب در سال ۱۳۹۷ (از اینجا دانلود کنید) انجام دادهاند.
برای نمونه در صفحه ۷۲ چاپ ۹۶ آمده:
«تبریز، این شهر کهن، مرکز فرماندهی خط مقدم دفاع در برابر دستدرازیهای همسایه شمالی ایران، یعنی روسیه بود». اما در چاپ ۹۷، این پاراگراف پاک شد.
در صفحه ۷۳ چاپ ۹۶ آمده بود:
«روسیه چشم طمع بر آذربایجان دوخته بود». اما در چاپ ۹۷ این پاراگراف هم پاک شد.
در صفحه ۷۵ چاپ ۹۶ آمده بود:
«دیری نگذشت پرچم روسها در خاک آغشته به خون بیگناهان به اهتزاز درآمد». اما در چاپ سال ۹۷ جمله را اینگونه تغییر دادند: «دیری نگذشت که این منطقه به تصرف سپاه روس درآمد».
باید توجه داشت جنایات روسها در این جنگها و حتی پس از آن، بسیار فراتر از اینها بود. برای نمونه در بحث قحطی بزرگ که چند سالی است مد شده و بسیاری از مسئولین با اشاره به آن، خواهان گرفتن حق ایران از انگلستان هستند، کمتر اشارهای به نقش روسیه میشود. اما کافی است بدانیم اگر انگلیسیها در آن دوره قحطی، با خرید غلات با بهایی گرانتر از حد معمول، بهطور غیر مستقیم مایه مرگ و میر ایرانیان شدند، روسها در همان دوره مستقیما بازارها را آتش زده، وارد خانههای مردم شده، همه خوراکی و دامهایشان را به تاراج برده، بسیاری از مردان را کشته، به زنان تجاوز کرده و در بسیاری موارد «چوب سقف، پنجره یا چارچوب درهای خانهها و هر بخش چوبی دیگری را که در کلبههای دهقانی ایرانی به کار رفته است، به جای هیزم بر میدارند» (مجد. ۱۳۸۷: ۱۰۷) که طبیعتاً در سرمای زمستان، به بیپناهی و مرگ بسیاری از ساکنان آن خانهها انجامید (به کتاب «قحطی بزرگ»، نوشته محمدقلی مجد بنگرید. اگر فرصت ندارید، معرفی ۱۱ سال پیش مرا از این کتاب در اینجا بخوانید).
اگر با همین فرمان پیش برویم، هیچ بعید نیست که به زودی نوشتههای مورخان درباره جنگهای ایران و روس نیز، دچار سانسور شود. باید توجه داشت آنچه درباره جنایات روسها در کتابهای درسی آمده بود، حتی سر سوزنی هم از این جنایات نبود. بنابراین تحمل نکردن همانها هم، نشانههای خطرناکی از تلاش برای تطهیر جنایات روسیه در اذهان ایرانیان دارد. اما مهمتر از آن، دلایل این تطهیر است. شاید دلیل این کار را بتوان در جملهای که در صفحه ۷۵ چاپ ۹۶ آمده بود و در چاپ ۹۷ حذف شد، یافت:
«نگاه فزونخواهانه و دهشتیار روسها به فراتر از اینها دوخته شده بود».
توسعهطلبی روز افزون روسها نسبت به همسایگانشان، نه بحث تازهای است و نه شواهد آن اندک است. اما اکنون بحث نفوذ در میان است. چه کسانی و در راستای چه منافعی تلاش دارند جنایات تاریخی روسیه علیه ایران را از حافظه ایرانیان پاک کنند؛ حقوق تاریخی - جغرافیایی ایران در دریاچه کاسپین را به روسیه واگذار نمایند؛ حضور جنگندههای روسیه در پایگاه شکاری همدان را توجیه کنند؛ در هر تنش میان غرب با روسیه، کاسه داغتر از آش شده و بیشتر از خود روسیه، در برابر غرب سینه سپر کنند و...؟ آن هم روسیهای که بارها (چه در بحث فناوری هستهای، چه در بحث فروش موشکهای اس ۳۰۰، چه در بحث تحریمها، چه در تنشهای تازه میان ایران و اسرائیل در سوریه و...) نشان داده ایران را به سادگی قربانی منافع خودش در برابر غرب میکند.
به باورم بحث نفوذ روس و روسوفیلها (روسیهدوستان) در ایران، اکنون جدیتر از هر پروژه نفوذ دیگری است که نیاز به آشکارسازی و حساسیت از سوی همگان دارد. هرچند این به معنای نادیده گرفتن تلاشهای دیگر کشورها، بهویژه غرب، برای نفوذ در ایران نیست؛ بلکه هشداری است درباره بستن چشم بر روی نفوذ برخی طرفها.
منبع: کانال مقدمه و انصافنیوز