همه انسانها معمولا دوست دارند معروف شوند، همه انسانها معمولا دوست دارند دیده شوند، همه انسانها معمولا از تعریف و تمجید لذت میبرند؛ همه اینها طبیعی و قابلدرک است، اما آنچه خیلی طبیعی نیست، میل و اشتیاق مفرطی است که در میان بسیاری از ما ایرانیان به چشم میخورد نسبت به اینکه به ما گفته شود که ما مهم هستیم؛ ایران کشور مهمی است؛ ایران مهد تمدن و پیشرفت بوده؛ اسلام وامدار علم و تمدن ایرانیان بوده است؛ غرب پیشرفتش را مدیون فرهنگ و تمدن ایران اسلامی است و مطالبی از این دست. چه از فرهنگ و تمدن گذشتهمان تعریف و تمجید شود و چه از مجد و عظمتی که امروز برای خودمان قائل هستیم، هرگاه سخنی به میان آید سرمست میشویم. اگر هم... (دکتر صادق زیباکلام)
قبل از اینکه تعریف نوابیغ را عرض کنم، نگاهی بیاندازید به عناوین زیر:
به گزارش خبرآنلاین، محمود احمدی نژاد در بهمن ماه سال ۱۳۸۵ در یکی از مساجد جنوب شهر تهران گفت: یک دبیر به من گفت که یکی از شاگردانش در خانه انرژی هستهای کشف کرده. من زنگ زدم به رییس سازمان انرژی هستهای که بررسی کنید. دانشمندان هستهای ما تحقیق کردند و دیدند این دختر راست میگوید و در خانهاش انرژی هستهای تولید کرده. الان خب این دختر یک دانشمند هستهای شده است. این خودباوری است.
یا:
مدیرعامل شرکت ماشینسازی یکتا شرق نیشابور گفت: اختراع تکنولوژی برتر برای ساخت نیروگاههای برق و موتورهای خودرو بدون نیاز به سوخت تکمیل شده است و ما نیازمند حمایت مسئولان هستیم. (خبرگزاری وزین فارس!!!) حسین غنمی در گفتوگو با خبرنگار فارس از نیشابور اظهار داشت: گروه فنی و مهندسی این شرکت پس از سالها پژوهش و آزمایش بر روی روشهای مختلف مکانیکی به برترین تکنولوژی یعنی استفاده از مکانیزم هیدرولیکی دست یافته است که بهزودی انقلابی عظیم در زندگی بشری رخ میدهد. مدیرعامل شرکت ماشینسازی یکتا شرق نیشابور گفت: این فرآیند، مقدار نیروی وارد شده به مجموعه اصلی توان متحرک الکتروموتور را تا سه برابر افزایش میدهد و سپس یک ژنراتور سه برابر توان خود را به چرخش در میآورد و پس از دریافت خروجی از ژنراتور یک سوم نیرو برای ادامه روند تولید به ابتدای نیروگاه (موتورالکتریکی) برمیگردد و موجب ادامه حرکت مولد میشود و دو سوم مابقی پس از تفکیک وارد شبکه مصرفی میشود.
یا این یکی:
به گزارش ایسنا، فیلمی که اخیرا در این زمینه در برخی شبکههای اجتماعی منتشر شده ظاهرا مربوط به حضور فردی به نام “ع. ج” مدعی تبدیل خودروهای بنزینسوز به آبسوز در یکی از برنامههای تلویزیونی شبکه سه سیما با اجرای رضا رشیدپور است. در این فیلم فرد نامبرده مدعی است با هزینه حدود ۶۰۰ هزار تومان خودروی بنزینسوز را به خودرویی آبسوز تبدیل میکند. این فرد مدعی شده از ۲۶ کشور جهان دعوتنامه برای ارائه اختراعش دریافت کرده اما به هیچ کدام از این دعوتنامهها پاسخ نداده زیرا میخواهد این تکنولوژی در اختیار مردم خودش باشد/ ایسنا
یا:
به گزارش دولت بهار، مدتی پیش جمشید آرین مخترع اولین خودروی الکتریکی و خودروی هیدروژنی در کارخانه خود دست به اعتصاب غذا زد. وی در سال های گذشته با تولید خودروهای الکتریکی و هیدروژنی تلاش زیادی برای تولید صنعتی این محصولات در ایران داشت تا همانند کشورهای توسعه یافته تولید خودروهایی با سوخت فسیلی در ایران از رده خارج شوند اما با نفوذ جریان مافیا در صنعت خودروسازی نتوانست به اهدافش برسد. آرین همچنین به تکذیبه خانم ابتکار درباره نامه منتسب به رئیس سازمان محیط زیست واکنش نشان داد. آرین در گفتگو با خبرگزاری بسیج، در مورد مطالعات، تحقیقات و اختراع خود توضیحاتی داده است که با هم میخوانیم...
عمق فاجعه آنجاست که جمشید آرین بدون تحصیلات دانشگاهی حتی در دانشگاه گیلان برای اساتید و دانشجویان سمینار هم برگزار کرده است!!! باور نمیکنید؟ این لینک را ببینید: سمینار خودروهای هیبریدی با حضور و سخنرانی مهندس جمشید آرین اصل
وسرانجام…! این پاسخی برای آنان که فکر میکنند ایرانی نمیتواند!!
اولین سوپراسپرت ایرانی با قدرت ۱۲۰۰ اسب بخار با نام فونیکس که قاتل خودروهایی نظیر بوگاتی و پاگانی و کونیخزگ به زودی توسط کمپانی”سیروان موتورز” رونمایی میشود و همچنین تکنولوژی جدیدی در پیشرانه این خودرو به کار رفته که برای ” اولین بار ” در دنیا این اتفاق توسط یک نابغه ایرانی انجام می شود. نام این خودرو فینیکس (Phoenix) است. فینیکس به معنای سیمرغ [واقعا؟ من فکر میکردم میشه ققنوس!!!] و توسط شرکت سیروان موتورز طراحی و ساخته شده است. خودرویی که تمام مراحل ساخت آن بدست مهندسین شایسته و تلاشگر ایرانی ساخته شده است. منابع: + + +
اشتباه نکنید! نوابیغ جمع نابغه نیست. نوابیغ به کسانی اطلاق میشود که ادعای نبوغ دارند! دکتر محمودیان استاد و رئیس دانشکده ریاضی دانشگاه شریف و مدیر انجمن ریاضی ایران (در زمان نگارش مقاله) و همکارشان خانم چهرهگشا که از جوشش روزافزون نوابیغ در سالهای اخیر به تنگ آمدهاند با آفرینش این اصطلاح آنها را اینگونه توصیف میکنند:
کسانی که سعی دارند ناممکنها را ممکن کنند، مسائل حل نشده معروف را حل کنند، بنیانگذار نظریات بیاساسند، فکر میکنند میتوانند دنیا را متحول کنند و مثلا با فرمول ریاضی که اختراع کردهاند بشریت را نجات دهند، فلسفه و عرفان و برزخ و روح را ثابت میکنند، عموما سواد و تخصص کافی و مرتبط ندارند، به موفقیتهای کوچک قانع نیستند، حرفها و ادعاهای بزرگ و غریب دارند، به افراد رده بالای کشور مراجعه میکنند؛ زیرا که مدیران سطح پایین را شایسته نمیدانند، (با استفاده از بیسوادی موجود) با رسانههای دولتی مصاحبه میکنند، تبلیغات میکنند، کتاب چاپ میکنند، به خاطر نظریه شگفت انگیزشان (!) نگران امنیت خودشان هستند، توهم حمایت دول خارجی یا سرقت ایدهشان را دارند. و …
نویسندگان مقاله که از حمایت برخی مسئولین کشور از نوابیغ شگفتزده شدهاند راهحلهایی نیز برای مقابله با این افراد معرفی میکنند. پیشنهاد میکنم اصل مقاله را مطالعه نمائید:
این را هم من باید اضافه نمایم که به کار بردن عنوان نوابیغ برای این اشخاص در واقع خیلی هم محترمانه هست زیرا در اکثر موارد آنها نه نابغهنما بلکه شیاد و کلاهبردارند.
از راههای شناخت این اشخاص توجه به محتوای سخنان آنهاست. فارغ از دور از ذهن بودن اصل ادعای آنها، تکیه ایشان بر ادعاها و شعارهای پوپولیستی و وطنپرستانه مانند خودباوری، ایرانی میتواند، وجود مافیای فلان که مخالف این فناوریست، داشتن دعوتنامه از کشورهای مختلف جهان اما ماندن در کشور برای ارائه این فناوری به مردم ایران، و... در تمام مصاحبهها و سخنانشان جالب توجه است.
و نظرات مردم سادهدل در مورد این افراد:
باسلام کاش می شد آقای جمشید آرین را ببینم چون که من هم طرح خودروی الکتریکی را دارم که هیچ نیاز به سوخت نداره و خودش انرژی خودش را تامین میکنه! مطمئنم ایران داره به وعده الهی که ایرانیان اگر علم در ثریا باشد به آن دست میابند! البته من سرمایه ندارم ولی یه روزی این طرح روی خودروی خودم پیاده میکنم!
یا این نظر:
اول این را باید عنوان کنم که وجود این افراد مختص به ایران نیست، در تمام کشورها چنین اشخاصی یافت میشوند.
شاید یک دلیل این رفتار عجیب و این نیاز روحی روانی به دیده شدن و مهم تلقی شدن، ریشه در گذشتهمان داشته باشد که کشور محروم، توسعهنیافته و عقبماندهای بودهایم. شاید این نیاز شدید به مهم تلقی شدن اتفاقا بهواسطه آن است که خودمان هم در عمق وجودمان میدانیم که خیلی هم غول و بزرگ نیستیم و با ادعای بزرگ بودن میخواهیم آن کمبود را جبران کنیم. شاید این اشتیاق سیریناپذیر برای بزرگ دیده شدن کمک میکند تا آن احساس کاستیهای درونیمان را ارضا نماییم. (دکتر صادق زیباکلام)
نکته غمانگیز ماجرا اما بیسوادی و سادگی مفرط اصحاب رسانه است. چگونه متصدیان یک برنامه تلویزیونی تنها بر اساس سخنان یک فرد به درستی ادعاهای او پی میبرند و لازم نمیبینند قبل از دعوت از چنین اشخاصی تحقیقات بیشتری در خصوص ادعای مطرح شده انجام داده و حداقل نظرات کارشناسان و محققان دانشگاهی را جویا شوند که مثلا آیا اصلا آب را میتوان به عنوان سوخت استفاده کرد آن هم با فناوری موجود در کشور ایران و با هزینه نازل ۶۰۰ هزار تومان؟!
مصاحبه نادر طالبزاده با جمشید آرین، روایتی از سالها خیانت در صنعت خودروسازی
اشتباه نکنید، در عقبماندگی صنعت خودروسازی کشور و برنامهریزیهای اشتباه آن شکی نیست اما در صداقت و نیت خیر این اشخاص، و افرادی که آنها را عَلَم میکنند و رسانههایی که ادعاهای کذب ایشان را پوشش میدهند، چرا.
البته که اگر دم و دستگاه عریض و طویل رسانه به اصطلاح خودشان ملی و جو غالب آن اینگونه عقبمانده و فشل نبود، لازم نداشتند برای حفظ مخاطبان خود دست نیاز به سوی نیروی انتظامی و راپل دراز نماید.
همه این مطالب را آوردم که این نتیجه را بگیرم که علم، دانش و فناوریهای نوین بدون برنامهریزی، بدون زحمت، بدوت تحصیلات و بدون وجود زیرساختهای آن قابل دستیابی نیستند. و این که تا آن حد سادهلوح باشیم تا باور کنیم شخصی توانسته به تنهایی خودروی سوپر اسپرت بسازد و یا با نقض قوانین شناخته شده و اثبات شده فیزیک بتواند ماشینی بسازد که بدون نیاز به انرژی حرکت کند یا بدون هیچ سوابق پژوهشی و تجربه اثبات شده خودروی آبسوز[!!!] بسازد واقعا طبیعی نیست.
حتی شاید روزی فرا برسد که برخی تئوریها و نظریات به نظر حتمی نقض شوند اما اینکه نقض آنها توسط اشخاصی صورت بگیرد که نه تحصیلات متناسب داشتهاند و نه زمینه مناسب آن را و نه هوشمندی خاص و دستاورد مهمی در زندگی، سادهلوحی محض است.
همچنین مطمئنا هنوز تا تکمیل فناوری خودروهای برقی راه زیادی مانده و به مرور در سالهای آینده این خودروها پیشرفتهتر و ارزانتر خواهند شد اما اینکه فکر کنیم شخصی به نام جمشید آرین بدون برخورداری از تجربه و دانش مورد نیاز (ایشان تحصیلات دانشگاهی ندارند و از سوابق کاری خود چیزی ذکر نکردهاند) توانسته باشد جلوتر از تمام خودروسازان جهان با آن بودجههای سرسامآور تحقیقاتی، و قبل از دانشمندان دانشگاههای معظمی چون هاروارد، استنفورد، MIT و... و بدون دسترسی به زیرساختهای مورد نیاز برای تحقق چنان محصولی در کشور ایران، تنها با تکیه بر هوش خود و شعارهای پوپولیستی خودباوری و ایرانی میتواند[!!!] به چنین فناوریای دست پیدا کند، اصلا و ابدا کار راحتی نیست.
خلاصه اینکه فناوری چیزی نیست که بدون زحمت، بدون ایجاد زیرساختها، یکشبه به مانند قارچ از خانه دختر دانشآمور یا آقای جمشید آرین یا آقای علاءالدین جاسمی یا حسین غنمی و یا سایر نوابیغ سر بر آورد. گو اینکه حتی قارچ هم به این سادگی سر بر نمیآورد!
اگر خواهان پیشرفت در صنعت هستیم باید از توانمندیهای اثبات شده افرادی مانند مریم میرزاخانی، نادر فقیهزاده، هرمیداس اتابکی، کوروش منصوری و... استفاده کرد اما وقتی به هر دلیلی آنها را از مملکت برانیم یا فضای کار را برایشان فراهم نسازیم مجبور به تحمل افرادی مانند جمشید آرین، علاءالدین جاسمی، حسین غنمی و... خواهیم شد.
به شبنشینی خرچنگهای مردابی
چگونه رقص کند ماهی زلالپرست
رسیدهها چه غریب و نچیده میافتند
به پای هرزه علفهای باغ کالپرست
البته که در مملکتی که به زعم رئیس جمهوری و مسئولان پیشین سازمان انرژی اتمی آن، میتوان با قابلمه و قاشق چنگال در زیرزمین خانه انرژی هستهای تولید کرد، تولید خودروی بینیاز از سوخت و یا خودروی آبسوز که مثل آب خوردن است!!! و تنها و تنها دلیل عدم انجام آن تاکنون وجود مافیای خودرو در کشور و کارتلهای مخوف نفتی در جهان هستند.
الله اعلم ؛)
منبع: وبلاگ علی حسینزاده