ناهید یوسفی
ناهید یوسفی
خواندن ۳ دقیقه·۵ سال پیش

گندم

از تو این همه شکسته می شوم

با تو خسته خسته خسته می شوم

عاشق منی و زخمه می زنی

زخمه ام نزن گسسته می شوم

هر چه میل دوری از تو می کنم

رو به رو به راه بسته می شوم

با هجوم داس دست های تو

گندمم که دسته دسته می شوم

بی امان مرا نشانه می کنی

من شکسته در شکسته می شوم

ناهید یوسفی

بی دریاییعطسه های عصبانیسردرد پایتختهمه همه را نمی شناسندهر کس به طریقی دل ما می شکند
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید