پرهام خوش‌بخت
پرهام خوش‌بخت
خواندن ۵ دقیقه·۵ سال پیش

هزینه‌های پنهان توسعه محصول

در فرایند توسعه محصول یکی از مهم‌ترین مسائل تعیین کننده در تصمیم‌گیری هزینه‌هایی هست که بابت هر تصمیم باید بپردازیم، بعضی از این هزینه‌ها به صورت دقیق قابل محاسبه نیستند و بیشتر باید به وجودشون آگاه بود و درکشون کرد.

۷ مورد از هزینه‌های پنهان توسعه محصول که تجربه کردم رو در ادامه گفته‌ام:


۱. هزینه تیم

مشخص‌ترین هزینه‌ای که برای توسعه هر امکان در محصول باید پرداخت شود، هزینه‌ی نیرو‌هایی است که درگیر فرایند توسعه می‌شوند. فرض کنید دریافت ماهانه‌ی هر فرد x تومان است و تصمیم به افزودن امکانی جدید دارید که تیم رو اینگونه درگیر می‌کند:

  • یک طراح به مدت یک هفته(0.25x)
  • یک نیروی front-end به مدت دو هفته(0.5x)
  • دو برنامه نویس به مدت دو هفته(0.5x * 2)
  • مدیر محصول به مدت سه هفته(0.75x)
  • از تیم‌های مارکتینگ، محتوا و پشتیبانی بگذریم...

برای توسعه این امکان جدید اولین هزینه‌ای که پرداخت می‌کنید، هزینه‌ی نیروی انسانی است به مقدار 2.5X، یعنی به اندازه‌ی حقوق دو ماه و نیم یکی از نیروهایتان. بخش‌های دیگری هم هست که به این هزینه اضافه می‌شود و اینجا محاسبه نکردیم.

اما واقعیت این است که ما هیچ‌وقت برای تصمیم‌گیری، حقوق افراد رو به این شکل حساب نمی‌کنیم. ولی به این فکر می‌کنیم که چند نفر از اعضای تیم به چه مدتی درگیر این پروژه خواهند شد.


۲. هزینه موقعیت

اگر مقداری روی موضوع هزینه عمیق بشیم به سوال با ارزشی می‌رسیم:

آیا کار با ارزش‌تری هست که بتونیم در همین مقدار زمان انجام بدیم؟

این سوال توجهمون رو به زمان حال و به موقعیت فعلی جلب می‌کند و می‌تونیم بهتر تصمیم بگیریم که آیا داریم بهترین استفاده رو از این زمان می‌کنیم یا نه. جواب این سوال هم با بررسی نیاز‌های مشتری، مشکلات موجود و فرصت‌ها به دست می‌آید.

۳. هزینه از دست رفتن فرصت

"فرصتی که ممکن است از دست برود..." این یکی از پرهزینه‌ترین موضوعاتی است که درگیرش می‌شوید. بعضی مواقع فرصتی پیش می‌آید که یک رشد خوب و تاثیرگذار داشته باشید اما به این شرط که به موقع وارد بازار شوید!

اگر این فرصت را با هدر دادن زمان یا حساسیت زیادی برای ایده‌آل‌گرایی از دست بدهید به سختی می‌توانید جبرانش کنید. این هزینه‌ای هست که بعضی از استارتاپ‌ها در شروع کارشان متحمل می‌شوند و بهای زیادی برای خارج شدن از این وضعیت می‌پردازند.

۴. هزینه انگیزه و اعتماد

این مورد خیلی آروم ریشه می‌کنه در تیم و کم کم می‌بینید کل تیم دچار مسمومیت عدم انگیزه و اعتماد شده‌اند. اگر تیم انرژی و زمان زیادی رو صرف توسعه‌ی محصولی بکند اما نتیجه‌ای از آن نگیرد و این ماجرا تکرار بشود، منبع انگیزه و اعتماد تیم خالی خواهد شد.

ولی اگر پروژه‌ها کوچیک‌تر شوند و در زمان کم‌تری تولید و مورد آزمایش قرار بگیرند که آيا موثر هستند یا نه این مشکل بوجود نمی‌آید.

اگر زمان کمی برای توسعه گذاشته باشید و شکست بخورید، این شکست‌های کوچک خیلی دردناک نیستند، مخصوصا اگر در کنارش به موفقیت‌های کوچک هم دست پیدا کنید، نه تنها انگیزه و اعتماد تیم از بین نمی‌رود بلکه تیم امیدوارتر هم می‌شود.

۵. هزینه اصطکاک فنی

پیش میاد امکانی ساده در زمانی کوتاه به محصول اضافه می‌شود اما خیلی طرفدار پیدا نمی‌کند و فرض کنید ۱٪ کاربران از آن استفاده‌ی جدی می‌کنند.

این امکان که فقط ۱٪ کاربران را درگیر می‌کند مشکلاتی دارد که همان ۱٪ پیگیر حل آن مشکلات می‌شوند و تیم فنی شما هر هفته باید روی حل مشکلات یک امکان کم ارزش وقت بگذارد؛ این هزینه‌ایست که اصطکاک فنی ایجاد می‌کند.

این هزینه در دو حالت بوجود میاد: یا محصول پر مشکلی رو وارد بازار کردید و یا اینکه یک امکان کم استفاده رو توسعه دادید و به زور می‌خواهید زنده نگهش دارید.


۶. هزینه‌ی برند

گاهی وقت‌ها ممکن یک تصمیم به ظاهر سودمند، منجر به ضرر در آینده شود. یعنی تصمیمی می‌گیریم که در آن مقطع زمانی بسیار سودمند هستش اما باعث خراب شدن برند محصول و شکست محصول در بلند مدت می‌شود.

درهنگام تصمیم‌گیری نباید فقط به موفقیت لحظه‌ی حال فکر کنید و باید به چهره‌ای که از محصول در آینده می‌سازیم نیز توجه داشته باشیم.


۷. هزینه اصطکاک انسانی و فکری

آخرین موردی که به یاد میارم مربوط به تصمیماتی هست که در نگاه اول به نظر برای شرکت سودمند هست و منجر به درآمد می‌شود. اما کمی که دقیق‌تر می‌شوید می‌بینید درآمد حاصل از بعضی از امکانات نسبت به درآمد کل آن محصول یا ناچیز است و یا اینکه نیروی انسانی زیادی را در آینده درگیر می‌کند.

فرض کنید شرکتی دارید که درآمدش از امکاناتی هست که حاشیه‌ی سود زیادی دارد با مشتریان محدود. و شما روی ایده‌ی جدیدی کار می‌کنید که طرفداران زیادی دارد اما با حاشیه‌ی سود بسیار کم. این ایده‌ها لزوما نامناسب نیستند ولی ممکن است به دلیل وجود مشتریان زیاد با حاشیه‌ی سود کم، شرکت شما رو در آینده دچار درگیری زیاد نیروی انسانی و فکری کند.

یکی دیگر از این نوع درگیری‌های انسانی و فکری مربوط به امکاناتی هست که به دلیل پیچیدگی یا توسعه نامناسب، تیم پشتیبانی رو بسیار درگیر می‌کند.


هر تصمیمی که برای توسعه محصول می‌گیریم هزینه‌بر است و هیچ‌وقت نباید تصور کنید که کوچکترین تصمیم‌های ما بی‌هزینه هستند!

هر تصمیمی همراهش هزینه‌های مخفی بسیاری داره که باید بررسی کنیم آیا این تصمیم ارزش هزینه‌هایی که بابتش می‌پردازیم را دارد یا نه.

اگر این مطلب برایتان مفید بود، پیشنهاد می‌کنم این مطلب رو هم مطالعه کنید:

https://virgool.io/@parhumm/sov4ojuabtmj



اگر این مطلب برایتان مفید بوده برای کسایی که فکر می‌کنید این مطلب را دوست دارن بفرستید و اگر خیلی با مطلب حال کردین، می‌تونید یه قهوه مهمونم کنید: دونیت قهوه!

توسعه محصولمدیریت محصولمدیر محصولاستارتاپ
https://www.instagram.com/parhum https://www.linkedin.com/in/parhumm
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید