روش اجایل یک روش محبوب در توسعه نرمافزار و مدیریت پروژه است، اما با واژگان خاص و اصطلاحات ویژهای همراه است که ممکن است گیجکننده باشد. این واژهنامه اینجاست تا به رفع این ابهامها کمک کند.
من یک واژه نامه از ۴۰۰ اصطلاح حوزه اجایل و مفاهیم مربوطه را گردآوری کردم تا مشتاقان چابکی، مدیریت پروژه با سرعت و راحتی بیشتری به شناخت و درک اصول و روشهای چابک بپردازند (چه تازه شروع کرده باشند و چه به دنبال تعمیق درک خود باشند)
علاوه بر این، من نسخه قابل ویرایش این واژه نامه رو هم در دسترس قرار دادم تا در صورت تمایل و نیاز امکان بهینهسازی، تصحیح و تکمیلش رو داشته باشید. (فایلهای PDF/DOC واژهنامه اجایل را به صورت رایگان دانلود کنید) خوشحال میشم با سایرعلاقمندان این حوزه به اشتراک بگذارید تا مسیر پیشرفتشون هموارتر بشه.
یک روش برای آزمایش فرضیات بهسرعت و با هزینه کم برای اعتبارسنجی ایدهها قبل از سرمایهگذاری منابع به میزان قابل توجه است. این روش شامل اجرای آزمایشهای کوچک و کنترلشده برای یادگیری و تصمیمگیری مبتنی بر دادهها است.
رویکردی در آزمون که بر نظارت و اعتبارسنجی محصول در محیط زنده (در حال کار) تمرکز دارد. این رویکرد آزمونهای پیش از انتشار سنتی را تکمیل میکند و اطمینان میدهد که محصول در شرایط واقعی عملکرد مورد انتظار را دارد.
رویکردی که فعالیتهای آزمون را زودتر در فرآیند توسعه آغاز میکند و آزمون را در هر مرحله ادغام میکند تا نقصها زودتر شناسایی و رفع شوند.
آزمون مبتنی بر جلسه یک رویکرد ساختار یافته و زمانبندیشده برای آزمون اکتشافی است. تستکنندگان در جلساتی با اهداف مشخص کار میکنند و پس از آن برای بحث درباره یافتهها و برنامهریزی مراحل بعدی بازخورد میدهند.
یک رویکرد تست که آزمونها را بر اساس خطر شکست و تأثیر آن اولویتبندی میکند و بر روی مناطقی که برای موفقیت کسبوکار حیاتی هستند تمرکز دارد.
آغاز ناب یک کارگاه مشارکتی است که به تیمها کمک میکند تا در مورد چشمانداز، اهداف و بکلاگ اولیه یک پروژه همراستا شوند. این کارگاه اصول استارتاپ ناب را با شیوههای اجایل ترکیب میکند تا پروژهها را بهصورت مؤثرتری آغاز کند.
ابزارهای چابک به نرمافزارها و ابزارهایی اشاره دارند که برای پشتیبانی از شیوهها و فرآیندهای چابک استفاده میشوند. مثالهایی از این ابزارها شامل ابزارهای مدیریت پروژه (مانند Jira، ClickUp)، خطوط لوله CI/CD (مانند Jenkins، GitLab CI) و ابزارهای همکاری (مانند Slack، Confluence) هستند.
ارائه آسانسوری یک سخنرانی کوتاه و متقاعدکننده است که برای جلب علاقه به یک پروژه یا ایده استفاده میشود. در اجایل، اغلب برای انتقال سریع ارزش پیشنهادی یک محصول یا ویژگی استفاده میشود.
ارزش برنامهریزیشده بودجه مجاز اختصاصیافته به کار برنامهریزیشده است که در مدیریت ارزش کسبشده برای اندازهگیری عملکرد پروژه در مقایسه با برنامه پروژه استفاده میشود.
ارزش خالص فعلی یک معیار مالی است که ارزش فعلی جریانهای نقدی پیش رو تولید شده توسط یک پروژه را محاسبه میکند و برای ارزیابی سودآوری و امکانسنجی آن استفاده میشود.
ارزشهای چابک اصول اصلی مطرحشده در بیانیه چابک هستند: افراد و تعاملات بیش از فرآیندها و ابزارها، نرمافزار کارآمد بیش از مستندسازی جامع، همکاری با مشتری بیش از مذاکره قرارداد، و پاسخ به تغییرات بیش از پیروی از یک برنامه ارزش دارد.
ارزیابی بلوغ چابک میزان تسلط یک سازمان یا تیم بر شیوههای چابک را بررسی میکند. این ارزیابی نقاط قوت، ضعفها و حوزههای نیاز به بهبود را شناسایی میکند و به راهنمایی مسیر تحول چابک کمک میکند.
یک تمرین که در آن کل تیم بر روی تکمیل یک آیتم با اولویت بالا در یک زمان تمرکز میکند، کار در حال انجام (WIP) را کاهش میدهد و تحویل را تسریع میکند.
روش استارتاپ لین اصول اجایل را به فرآیند ایجاد کسبوکارها یا محصولات جدید اعمال میکند. این روش بر تکرار سریع، یادگیری معتبر و تغییر مسیر بر اساس بازخورد مشتریان برای ساخت کسبوکارهای پایدار و موفق تأکید دارد.
اسپایک یک فعالیت تحقیقاتی زمانبندیشده است که با هدف بررسی یک مشکل خاص یا کشف یک راهحل انجام میشود. اسپایکها به تیمها کمک میکنند تا دانش لازم برای برآورد و اجرای دقیقتر کارهای آینده را کسب کنند.
یک فعالیت تحقیقاتی زمانبندیشده با هدف کاهش عدم قطعیت یا ریسک فنی از طریق بررسی راهحلهای احتمالی و کسب بینش است.
اسپرینت یک تکرار(دوره) زمانبندیشده است که معمولاً بین ۲ تا ۴ هفته طول میکشد و در طی آن یک تیم اسکرام برای تکمیل تعداد معینی از داستانهای کاربر یا وظایف کار میکند. هدف هر اسپرینت تولید یک افزونه قابل انتشار ا از محصول است.
اسپرینت طراحی یک فرآیند محدود به زمان است که معمولاً پنج روز طول میکشد، در آن تیمها بر حل یک مشکل خاص از طریق طراحی، نمونهسازی و آزمایش ایدهها با مشتریان تمرکز میکنند.
اسکرام یک چارچوب چابک پرکاربرد است که به تیمها کمک میکند با هم کار کنند. این چارچوب تیمها را تشویق میکند تا از تجربیات خود بیاموزند، هنگام کار روی یک مسئله خودسازماندهی کنند و با بازتاب بر پیروزیها و ناکامیها به بهبود مستمر بپردازند. اسکرام توسعه را به چرخههای کاری به نام اسپرینت تقسیم میکند که معمولاً ۲ تا ۴ هفته طول میکشند و شامل نقشهای کلیدی مانند اسکرام مستر، مالک محصول و تیم توسعه میباشد.
اسکرام اسکرامها یک تکنیک اجایل مقیاسپذیر است که برای هماهنگی کار بین چندین تیم اسکرام استفاده میشود. نمایندگانی از هر تیم بهطور منظم ملاقات میکنند تا در مورد پیشرفت، وابستگیها و موانع بحث کنند و اطمینان حاصل شود که هماهنگی و همکاری بین تیمهایی که روی یک پروژه مشترک کار میکنند، وجود دارد.
اصطلاحی که توصیفکننده سوءاستفاده یا کاربرد نادرست از روشهای اسکرام است که اغلب منجر به یک محیط کاری سمی میشود. این میتواند شامل مدیریت خرد بیش از حد، عدم توانمندسازی و تمرکز بر سرعت به جای کیفیت باشد.
یک چارچوب برای مقیاسبندی اسکرام به تیمهای متعدد است که روی یک محصول واحد کار میکنند، و در عین حفظ سادگی اسکرام، ساختار اضافی برای پروژههای بزرگتر فراهم میکند.
نشست همزمانسازی برای تیمهای اسکرام در داخل یک سازمان بزرگ است که در آن نمایندگانی از هر تیم درباره پیشرفت، موانع و نیازهای هماهنگی بین تیمها بحث میکنند.
تسهیلگر تیم اسکرام است که مسئول اطمینان از دنبال شدن صحیح فرآیند اسکرام میباشد. اسکرام مستر به رفع موانع، ایجاد محیطی برای عملکرد بالا و اطمینان از پایبندی تیم به اصول اسکرام کمک میکند.
اسکرامبان یک چارچوب اجایل ترکیبی است که عناصر اسکرام و کانبان را با هم ترکیب میکند. این چارچوب ساختار اسکرام با اسپرینتهای زمانبندیشده و نقشها را حفظ میکند اما از تمرکز کانبان بر جریان مداوم و مدیریت بصری برای بهبود کارایی و انعطافپذیری استفاده میکند.
مقدار و نوع خطری که سازمان مایل است در پیگیری اهدافش بپذیرد، و راهنمای تصمیمگیری و استراتژیهای مدیریت ریسک است.
اصل پارتو بیان میکند که تقریباً ۸۰ درصد از نتایج از ۲۰ درصد از علل ناشی میشود. در اجایل، این اصل برای اولویتبندی کارهایی که بیشترین تأثیر را با کمترین تلاش دارند، استفاده میشود.
افزایش مجموع تمامی آیتمهای بکلاگ محصول که در طول یک اسپرینت و تمامی اسپرینتهای قبلی تکمیل شدهاند است. افزایش نمایانگر یک گام به سوی محصول نهایی است و هر افزایش باید بهطور بالقوه قابل انتشار باشد، به این معنا که مطابق با تعریف انجامشده باشد و در صورت تصمیم مالک محصول، منتشر شود.
یک افزایش برنامه یک دوره زمانی محدود، معمولاً 8 تا 12 هفته، است که در طی آن یک قطار انتشار چابک ارزش افزودهای به صورت نرمافزار و سیستمهای کاری و تستشده ارائه میدهد. هر افزایش برنامه شامل چندین تکرار است و با یک دمو سیستم و رویداد برنامهریزی افزایش برنامه پایان مییابد.
در اجایل، افزایش محصول مجموع تمام اقلام بکلاگ تکمیلشده در پایان یک اسپرینت یا تکرار است. این افزایش یک محصول بالقوه قابل انتشار است که شامل تمام ویژگیها و بهبودهای جدید انجامشده در طول اسپرینت است.
بازه زمانی که برای آن برنامهریزی دقیق و پیشبینیها میتواند بهطور معقولی دقیق باشد، که بهطور معمول در اجایل به دلیل طبیعت دورهای کار، کوتاهتر است.
الزامات عملکردی رفتارها، عملکردها و ویژگیهای خاصی را تعریف میکنند که تحویل و خروجی پروژه باید داشته باشد تا نیازهای ذینفعان را برآورده کند.
یک مدل که بر اساس جریان تغییرات و معماری نرمافزار، تیمها را سازماندهی میکند و هدف آن بهینهسازی ارتباطات تیمی و همراستایی با اهداف کسبوکار است.
امتیاز خالص ترویجکننده یک معیار است که برای اندازهگیری وفاداری و رضایت مشتری استفاده میشود. در پروژههای اجایل، میتواند برای جمعآوری بازخورد در مورد انتشار محصولات و تکرارها استفاده شود و به تیمها کمک میکند تا درک کنند چقدر نیازهای مشتریان را برآورده میکنند.
امتیازهای داستان یک واحد اندازهگیری است که برای برآورد تلاش نسبی مورد نیاز برای اجرای یک داستان کاربر استفاده میشود. این امتیازها به تیمها کمک میکند تا پیچیدگی، ریسک و مقدار کار درگیر را بدون ارتباط دادن برآوردها به مدت زمان خاص ارزیابی کنند و برنامهریزی دقیقتر و انعطافپذیرتری را ترویج میدهند.
امنیت روانی باور به این است که اعضای تیم میتوانند بدون ترس از عواقب منفی، ایدههای خود را مطرح کنند، نظرات خود را به اشتراک بگذارند و ریسک کنند. این امر برای تقویت نوآوری و همکاری مؤثر در تیمهای چابک حیاتی است.
اندازهگیری تیشرت چابک یک تکنیک تخمین نسبی است که در آن اعضای تیم وظایف را بر اساس اندازهها (مانند خیلی کوچک، کوچک، متوسط، بزرگ، خیلی بزرگ) برای تخمین تلاش یا پیچیدگی دستهبندی میکنند.
اندازهگیری نسبی یک تکنیک تخمین است که در آن وظایف یا داستانهای کاربر، به جای اختصاص دادن مقادیر مطلق، نسبت به یکدیگر از نظر اندازه یا تلاش مقایسه میشوند. روشهای رایج شامل استفاده از امتیازات داستان یا اندازههای تیشرت (کوچک، متوسط، بزرگ) است.
اهداف و نتایج کلیدی یک چارچوب تعیین هدف هستند که برای تعریف و پیگیری اهداف و نتایج آنها استفاده میشوند. این چارچوب به تیمهای اجایل کمک میکند تا تلاشهای خود را با اهداف سازمانی همسو کنند و پیشرفت را از طریق نتایج کلیدی اندازهگیری کنند.
اولویتبندی بکلاگ فرآیند مرتبسازی آیتمهای موجود در بکلاگ بر اساس اهمیت، ارزش و فوریت آنها است تا تیم ابتدا بر روی با ارزشترین وظایف کار کند.
اولویتبندی ویژگی فرآیند رتبهبندی ویژگیها بر اساس معیارهایی مانند ارزش کسبوکار، نیازهای مشتری و قابلیت فنی است. از تکنیکهایی مانند MoSCoW یا WSJF استفاده میشود تا اطمینان حاصل شود که ارزشمندترین کارها در ابتدا انجام میشوند.
بازبینی اسپرینت یک جلسه است که در پایان اسپرینت برگزار میشود و در آن تیم، افزایش را به ذینفعان ارائه میدهد و در مورد آنچه انجام شده بحث میکند. این جلسه فرصتی برای دریافت بازخورد و اطمینان از پیشرفت محصول در جهت درست فراهم میکند.
بازبینی دروازهای یک نقطه بازرسی رسمی است که در آن ذینفعان پروژه پیشرفت را ارزیابی میکنند و تصمیم میگیرند که آیا به مرحله بعدی بروند، تنظیماتی انجام دهند یا پروژه را خاتمه دهند.
بازبینی کد عمل بررسی سیستماتیک تغییرات کد توسط اعضای تیمی غیر از نویسنده آن است. این کار به بهبود کیفیت کد، اشتراک دانش و شناسایی مشکلات احتمالی در مراحل اولیه کمک میکند.
یک تمرین لین است که در آن رهبران و اعضای تیم به محل واقعی (گمبا) که کار انجام میشود میروند تا فرآیندها را مشاهده کنند، با کارکنان تعامل داشته باشند و فرصتهای بهبود را شناسایی کنند.
بازسازی فرآیند تجدید ساختار کد موجود بدون تغییر رفتار خارجی آن است. هدف بهبود خوانایی کد، کاهش پیچیدگی و افزایش قابلیت نگهداری در حالی که عملکرد را حفظ میکند، است.
بازسازی مداوم شیوه بهبود ساختار داخلی کد بدون تغییر در رفتار خارجی آن است. این کار به حفظ کیفیت و قابلیت تطبیق کد در طول زمان کمک میکند.
نشستی که در فواصل منظم (معمولاً در پایان هر اسپرینت) برگزار میشود که در آن تیم به بازتاب فرآیندها و عملکرد خود میپردازد. هدف، شناسایی بهبودها، جشن گرفتن موفقیتها و رفع چالشها برای افزایش کارایی و رضایت تیم است.
بازنگری چابک جلسهای است که در پایان یک دوره یا اسپرینت برگزار میشود که در آن تیم بازتاب میدهد که چه چیزهایی خوب پیش رفت، چه چیزهایی نرفت و چگونه میتوان بهبود یافت. هدف این جلسه بهبود مستمر و تطبیق فرآیندها برای کارآیی بیشتر است.
بازیهای تعاملی تکنیکهایی هستند که در روش چابک برای تشویق همکاری تیمی و حل مسائل خلاقانه استفاده میشوند. مثالها شامل برنامهریزی پوکر، تمرین جعبه محصول و بازنگری سرعت قایق هستند.
بازیهای نوآوری فعالیتهای مشارکتی هستند که برای درگیر کردن ذینفعان در تولید ایدهها، اولویتبندی ویژگیها و حل خلاقانه مشکلات در محیط چابک استفاده میشوند.
بازیهای چابک شبیهسازیها و فعالیتهای تعاملی هستند که به منظور آموزش اصول و شیوههای چابک به روشی سرگرمکننده و جذاب طراحی شدهاند. این بازیها اغلب برای تیمسازی و تقویت مفاهیمی مانند همکاری و توسعه تدریجی استفاده میشوند.
بافر تغذیه یک زمان اضافی است که به مسیرهای غیر بحرانی که به مسیر بحرانی تغذیه میکنند اضافه میشود تا زمانبندی را از تأخیرهای آن وظایف محافظت کند.
بدهی فنی به هزینه ضمنی کار اضافی که بهسبب انتخاب یک راهحل آسان (محدود) در حال حاضر بهجای استفاده از یک رویکرد بهتر که زمان بیشتری میبرد، اشاره دارد. مدیریت بدهی فنی برای حفظ کیفیت نرمافزار و چابکی بلندمدت حیاتی است.
یک جنبش در جامعه اجایل که ارزش تخمینهای سنتی را زیر سوال میبرد. این جنبش بر تحویل سریع موارد کاری کوچک و افزایشی به جای صرف زمان برای تخمینهای دقیق تمرکز دارد.
برآورد تلاش فرآیند پیشبینی مقدار تلاش (معمولاً به نفر-ساعت یا نفر-روز اندازهگیری میشود) مورد نیاز برای تکمیل یک وظیفه پروژه است.
برآورد توالی فیبوناچی یک تکنیک است که در آن امتیازهای داستان با استفاده از توالی فیبوناچی (۱، ۲، ۳، ۵، ۸، ۱۳ و غیره) اختصاص داده میشود. این تکنیک به تیمها کمک میکند تا تلاشها را با دقت بیشتری برآورد کنند و عدم قطعیتهای بزرگتر را با وظایف بزرگتر منعکس کنند.
برآورد مبتنی بر همبستگی یک تکنیک چابک است که برای برآورد سریع تعداد زیادی از داستانهای کاربر استفاده میشود. اعضای تیم داستانها را بر اساس اندازه یا پیچیدگی نسبی گروهبندی میکنند و توافق سریعتری بر روی برآوردها حاصل میشود.
برابری ویژگی به اطمینان از اینکه نسخه جدیدی از یک محصول دارای تمام ویژگیهای موجود در نسخه قبلی است، اشاره دارد. این امر در هنگام مهاجرتها یا بهروزرسانیهای عمده بسیار مهم است.
برش افقی به معنای تقسیم ویژگیها به وظایف کوچکتر و قابل مدیریتتر است که در لایههای مختلف برنامه مانند رابط کاربری، بکاند و پایگاه داده گسترش مییابد.
یک برنامه سطح بالای پروژه است که نقاط عطف اصلی، تحویلها و وظایف پروژه را یکپارچه میکند و نقشه راهی برای اجرای پروژه ارائه میدهد.
یک برنامه اضطراری استراتژی از پیش تعریف شده یا مجموعه اقداماتی است که در صورت وقوع ریسکهای شناسایی شده یا رویدادهای غیرمنتظره انجام میشود تا تداوم پروژه را تضمین کند.
برنامه انتشار چابک زمانبندی و توالی انتشارهای یک محصول را تشریح میکند. این برنامه شامل نقاط عطف، ویژگیهای اصلی و وابستگیها است و به تیم کمک میکند تا کار خود را با اهداف کسبوکار همراستا کرده و ارزش را به صورت تدریجی ارائه دهد.
برنامه زمانبندی کسبشده یک توسعه از مدیریت ارزش کسبشده است که بر عملکرد زمانبندی تمرکز دارد، زمان واقعی را با برنامه زمانبندی کسبشده مقایسه میکند تا پیشرفت مربوط به زمان را ارزیابی کند.
برنامه مدیریت تغییرات یک سند رسمی است که نحوه مدیریت و کنترل تغییرات در محدوده، برنامه زمانی و منابع پروژه را مشخص میکند.
برنامه مشارکت ذینفعان استراتژیهایی را برای مشارکت مؤثر ذینفعان در طول دوره زندگی پروژه مشخص میکند، نیازها و انتظارات آنها را برطرف کرده و حمایت آنها را جلب میکند.
برنامهریزی اتاق بزرگ، که در SAFe به عنوان برنامهریزی برنامهریزی افزایشی (Product Increment Planning) نیز شناخته میشود، یک رویداد بزرگ است که در آن تمامی تیمهای چابک در یک قطار انتشار چابک (ART) گرد هم میآیند تا کارهای خود را برای PI بعدی برنامهریزی و هماهنگ کنند. این رویداد همراستایی، همکاری و درک مشترک از اهداف و وابستگیها را تقویت میکند.
فرآیند تعریف و زمانبندی انتشار بخشهای افزایشی محصول است. این شیوه، کار تیم را با اهداف و زمانبندیهای کسبوکار همراستا میکند تا اطمینان حاصل شود که تحویلها نیازهای بازار را برآورده میکنند.
رویکردی انعطافپذیر در برنامهریزی است که به تیمها اجازه میدهد تا برنامههای خود را بر اساس اطلاعات جدید، بازخورد و تغییرات محیطی تنظیم کنند.
فرآیند برنامهریزی کارهایی که باید در تکرار (اسپرینت) آینده انجام شود، از جمله انتخاب داستانهای کاربری، تعریف وظایف و برآورد تلاش میباشد.
برنامهریزی ظرفیت شامل تعیین منابع مورد نیاز برای برآورده کردن تقاضاهای پروژه و اطمینان از در دسترس بودن منابع لازم در زمان مورد نیاز است.
یک رویکرد برنامهریزی که بر نتایج یا دستاوردهای مطلوب تمرکز دارد، نه خروجیها یا تحویلدادنیهای خاص. این رویکرد تلاشهای تیم را با اهداف کلی کسبوکار همسو میکند و اطمینان میدهد که کارها بر اساس ارزش هدایت میشوند.
برنامهریزی مداوم شیوه بازبینی و تنظیم مکرر برنامهها بر اساس بازخورد، اطلاعات جدید و اولویتهای در حال تغییر است. این امر اطمینان میدهد که کار تیم با اهداف تجاری همسو باقی میماند.
برنامهنویسی دو نفره یک شیوه چابک است که در آن دو توسعهدهنده در یک ایستگاه کاری با هم کار میکنند. یکی از توسعهدهندگان، “راننده”، کد مینویسد، در حالی که دیگری، “ناظر” یا “هدایتکننده”، هر خط کد را در هنگام نوشتن مرور میکند. این روش کیفیت کد را بهبود میبخشد و اشتراک دانش در تیم را تقویت میکند.
برنامهنویسی مفرط یک چارچوب اجایل است که بر برتری فنی و رضایت مشتری تأکید دارد. شامل روشهایی مانند توسعه مبتنی بر تست ، یکپارچهسازی مداوم، برنامهنویسی زوجی و انتشارهای متداول در چرخههای توسعه کوتاه برای بهبود کیفیت نرمافزار و پاسخگویی به تغییرات نیازهای مشتری است.
برنامهنویسی گروهی یک شیوه توسعه چابک است که در آن کل تیم بهطور همزمان روی یک وظیفه، با یک کامپیوتر، کار میکند. این شیوه همکاری، اشتراک دانش و مالکیت جمعی کد را ترویج میکند.
بسته کاری یک واحد کوچک و قابل مدیریت از کار است که بخشی از ساختار شکست کار (WBS) پروژه میباشد و جزئیات وظایف، منابع و زمانبندیهای مورد نیاز برای تکمیل آن را مشخص میکند.
بهرهوری ظرفیت میزان استفاده موثر از منابع سازمان را اندازهگیری میکند و به شناسایی زمینههای بهبود یا نیاز به منابع اضافی کمک میکند.
بهروزرسانی بکلاگ، که به عنوان پالایش (Refinement) بکلاگ نیز شناخته میشود، فرآیند مداوم بررسی و اولویتبندی بکلاگ محصول است. تیم در این فرآیند به بحث، تخمین و پالایش داستانهای کاربری میپردازد تا اطمینان حاصل شود که آنها برای اسپرینتهای آینده آماده هستند.
بوروکراسی حداقلی قابل قبول مفهومی است که کمترین میزان فرآیندهای رسمی و مستندسازی لازم برای حفظ کنترل و حاکمیت را پیادهسازی میکند و در عین حال شیوههای اجایل را امکانپذیر میسازد.
ابزاری برای برنامهریزی و مدیریت ابتکارات تغییر، که اصول ناب را در خود جای داده تا اطمینان حاصل شود که تغییرات ارزشمحور و تکراری هستند.
ابزاری برای بررسی و اعتبارسنجی ایدههای جدید محصول است. این ابزار به تیمها کمک میکند تا جنبههای کلیدی مانند مسئلهای که باید حل شود، مخاطب هدف، پیشنهاد ارزش و راهحلهای بالقوه را ثبت کنند.
بوم مدل کسبوکار یک ابزار مدیریت استراتژیک است که برای تصویریسازی و توسعه مدلهای کسبوکار استفاده میشود. این بوم جنبههای کلیدی مانند ارزش پیشنهادی، بخشهای مشتری و جریانهای درآمد را پوشش میدهد.
بوم ناب یک قالب مدل کسبوکار یکصفحهای است که به تیمها کمک میکند ایدههای کسبوکار خود را بهسرعت، با تمرکز بر مشکلات مشتریان، راهحلها و معیارهای کلیدی ثبت و تکرار کنند.
نشانههایی در کد که ممکن است مشکلات عمیقتری را نشان دهند. اینها باگ نیستند بلکه علائم طراحی یا اجرای ضعیف هستند که میتوانند نیاز به بازسازی داشته باشند. مثالهای رایج شامل کلاسهای بزرگ، متدهای طولانی و کد تکراری هستند.
در SAFe، بکلاگ برنامه یک لیست اولویتبندیشده از ویژگیها، توانمندسازها و سایر آیتمهای کاری است که قرار است توسط قطار انتشار اجایل در یک بازه زمانی مشخص تحویل داده شود.
بکلاگی که برای در نظر گرفتن ریسک تنظیم شده است، اطمینان میدهد که آیتمهای با ریسک بالا زودتر مورد توجه قرار میگیرند و تیم برای مسائل احتمالی آماده است.
یک تکنیک اولویتبندی که در آن هر آیتم در بکلاگ بر اساس اهمیت به ترتیب دقیق رتبهبندی میشود. این تکنیک به تیمها کمک میکند تا بر روی وظایف با بالاترین ارزش تمرکز کنند اما با تغییر اولویتها ممکن است چالشبرانگیز باشد.
بیانیه فرضیه حماسه یک قالب ساختاریافته برای تعریف نتیجه مورد انتظار و ارزش یک حماسه است. این بیانیه به تیمها کمک میکند تا در مورد هدف و معیارهای موفقیت ابتکارات بزرگ هماهنگ شوند.
بیانیه محدوده پروژه یک سند دقیق است که تحویلدادنیها، مرزها و معیارهای پذیرش پروژه را تعریف میکند و درک واضحی از آنچه در پروژه شامل میشود و نمیشود، ایجاد میکند.
بیانیه چابک یک سند پایهای برای توسعه نرمافزار چابک است که توسط ۱۷ رهبر صنعت در سال ۲۰۰۱ ایجاد شد. این بیانیه چهار ارزش کلیدی (افراد و تعاملات بر فرآیندها و ابزارها، نرمافزار کارا بر مستندسازی جامع، همکاری با مشتری بر مذاکره قرارداد، و پاسخ به تغییرات بر پیروی از یک برنامه) و دوازده اصل را بیان میکند که اولویت با انعطافپذیری، همکاری و رضایت مشتری است.
تأمین لین اجایل اصول چابک و ناب را به فرآیند تأمین اعمال میکند و هدف آن افزایش سرعت، انعطافپذیری و همکاری بین خریداران و تأمینکنندگان است.
تأمین مالی مداوم یک رویکرد است که در آن بودجه پروژه بهطور تدریجی و بر اساس دستیابی به نقاط عطف خاص یا ارائه ارزش تخصیص مییابد، بهجای اینکه بهصورت ثابت از ابتدا تعیین شود. این امر سرمایهگذاری مالی را با اصول اجایل در تحویل تدریجی همسو میکند.
یک رویکرد طراحی است که بر تجربه کاربر تمرکز دارد و اصول اجایل را شامل میشود، و بر آزمایش سریع، یادگیری معتبر و طراحی مشارکتی تأکید دارد.
تجزیه حماسه فرآیند تجزیه یک حماسه بزرگ به داستانهای کاربر یا وظایف کوچکتر و قابل مدیریت است. این فرآیند برنامهریزی، برآورد و اجرای بهتر را تسهیل میکند.
فرآیند تجزیه داستانهای بزرگ کاربر (حماسهها) به داستانهای کوچکتر و قابل مدیریتتر است. این فرآیند به تیمها کمک میکند تا بهصورت تدریجی ارزش ارائه دهند و اطمینان حاصل شود که اقلام کاری به اندازه کافی کوچک هستند تا در یک اسپرینت تکمیل شوند.
تحقق منافع فرآیند اطمینان از این است که نتایج یک پروژه منافع و ارزش مورد نظر را به سازمان و ذینفعان ارائه میدهد.
ابزار برنامهریزی استراتژیک که برای شناسایی نقاط قوت، ضعف، فرصتها و تهدیدهای یک پروژه استفاده میشود، و به تیمها کمک میکند تا استراتژیهایی برای بهرهبرداری از مزایا و کاهش ریسکها توسعه دهند.
تحلیل دادههای اکتشافی رویکردی است که برای تحلیل مجموعههای داده به منظور خلاصه کردن ویژگیهای اصلی آنها، اغلب با روشهای بصری، استفاده میشود. در اجایل، این تحلیل به تیمها کمک میکند تا فهم روندها و الگوهای داده، تصمیمگیری آگاهانه داشته باشند.
تحلیل ذینفعان فرآیند شناسایی و ارزیابی علاقه، تأثیر و انتظارات ذینفعان است تا اطمینان حاصل شود که ارتباطات و تعاملات مؤثر در طول پروژه برقرار است.
تحلیل مونت کارلو یک تکنیک مدیریت ریسک است که از توزیعهای احتمالی برای شبیهسازی و پیشبینی تأثیر ریسکها بر نتایج پروژه استفاده میکند.
تحلیل میدان نیرو یک ابزار تصمیمگیری است که برای شناسایی و تحلیل نیروهایی که از تغییر یا ابتکار پروژه حمایت میکنند یا آن را مانع میشوند، استفاده میشود.
تحلیل ناب شامل استفاده از دادهها و معیارها برای پیشبرد شیوههای لین و تصمیمگیری است. این روش بر اندازهگیری موارد مهم و استفاده از بینشها برای بهبود فرآیندها و نتایج تمرکز دارد.
تحلیل هزینه-فایده با مقایسه کل هزینهها و مزایای مورد انتظار پروژهها، قابلیت اقتصادی آنها را ارزیابی میکند و به تصمیمگیری کمک میکند.
استفاده از دادهها، الگوریتمهای آماری و تکنیکهای یادگیری ماشین برای شناسایی احتمال نتایج آینده بر اساس دادههای تاریخی است.
تحول چابک فرآیند انتقال یک سازمان از شیوههای مدیریت و توسعه سنتی به روشهای چابک است. این تحول شامل تغییر ذهنیتها، فرهنگ، فرآیندها و ابزارها برای دستیابی به انطباقپذیری، همکاری و تمرکز بیشتر بر مشتری است.
تحویل تدریجی به معنای ارائه مداوم بخشهای کوچک و قابل استفاده از محصول به مشتریان به طور منظم است. هر افزایش بر روی افزایش قبلی ساخته میشود، اجازه میدهد بازخورد و بهبود مستمر انجام شود.
تحویل مداوم امتدادی از یکپارچهسازی مداوم است. این شامل آمادهسازی خودکار تغییرات کد برای انتشار به محیط تولید است و اطمینان میدهد که نرمافزار میتواند در هر زمان بهصورت قابلاعتماد مستقر شود. این روش این هدف را دارد که استقرارها را پیشبینیپذیر و روالمند کند و ریسکهای مرتبط با انتشار ویژگیهای جدید را کاهش دهد.
یک چارچوب تصمیمگیری فرآیند که روشهای مختلف اجایل و لین را یکپارچه میکند و راهنماییهایی برای استفاده از آنها به صورت مقیاسپذیر و متناسب با شرایط فراهم میکند.
تحویلدادنی یک خروجی ملموس یا ناملموس است که بهعنوان نتیجه کار پروژه تولید میشود و باید مطابق با برنامه پروژه به مشتری یا ذینفع ارائه شود.
ابزار بصری که برای مدیریت و پیگیری پیشرفت وظایف در طول یک اسپرینت استفاده میشود. معمولاً دارای ستونهایی برای "برای انجام"، "در حال انجام" و "انجامشده" است که به تیم کمک میکند جریان کاری خود را تجسم کند.
تخته کانبان یک ابزار بصری است که برای مدیریت و پیگیری جریان کار در سیستم کانبان استفاده میشود. این تخته معمولاً دارای ستونهایی مانند "برای انجام"، "در حال انجام" و "انجام شده" است که به تیمها کمک میکند گردش کار خود را تجسم کنند و کار در جریان را محدود کنند.
فرآیند تخصیص منابع موجود به وظایف پروژه به مؤثرترین و کارآمدترین روش برای رسیدن به اهداف پروژه است.
تخمین مشابه تکنیکی است که از دادههای تاریخی پروژههای مشابه برای تخمین مدت زمان، هزینه یا منابع مورد نیاز برای پروژه فعلی استفاده میکند.
تخمین چابک شامل تکنیکهایی برای پیشبینی میزان تلاش برای انجام یا پیچیدگی کارها و داستانهای کاربری است. روشهای رایج شامل امتیازدهی داستان، اندازههای تیشرت (کوچک، متوسط، بزرگ) و برنامهریزی پوکر هستند. تخمین به برنامهریزی و مدیریت کار به صورت قابل پیشبینی کمک میکند.
تزریق وابستگی یک الگوی طراحی است که در توسعه نرمافزار و مدیریت پروژه برای مدیریت وابستگیها و اطمینان از اتصال سست ماژولها یا مؤلفهها استفاده میشود.
تزریق ویژگی یک تکنیک است که برای شناسایی و اولویتبندی ویژگیها بر اساس توانایی آنها در ارائه ارزش کسبوکار استفاده میشود. این تکنیک شامل درک نتایج مطلوب و کار کردن به عقب (معکوس روند) برای تعیین ویژگیهای لازم است.
تست اکتشافی یک رویکرد بدون برنامهریزی و عملی برای تست نرمافزار است که در آن تستکنندگان برنامه را بررسی میکنند تا نقصها و مشکلات را شناسایی کنند. این تست مکمل تست خودکار است و رفتارهای غیرمنتظره و موارد لبهای را کشف میکند.
تست خودکار شامل استفاده از ابزارهای نرمافزاری برای اجرای خودکار تستها بر روی کد است. این روش اطمینان میدهد که تغییرات جدید عملکرد موجود را خراب نمیکنند، فرآیند تست را سرعت میبخشد و قابلیت اطمینان و سازگاری تستها را بهبود میبخشد.
یک رویکرد تست مشارکتی است که در آن دو تستر با هم با یک کامپیوتر کار میکنند تا نرمافزار را تست کنند. این رویکرد اشتراک دانش، خلاقیت و توانایی یافتن نقصها را افزایش میدهد.
تست گروهی یک رویکرد مشارکتی است که در آن کل تیم بهطور مشترک روی فعالیتهای تست کار میکند. این رویکرد از دانش و مهارتهای جمعی استفاده میکند تا پوشش و کیفیت تست را بهبود بخشد.
در اجایل، تسهیلکننده اکتشاف نوعی آیتم کاری است که به تیم اجازه میدهد تا فناوریها، ابزارها یا رویکردهای جدید را بررسی کند. این کار به کاهش ابهام و ریسک فنی قبل از پیادهسازی کامل کمک میکند.
تسهیلگر تیم چابک نقشی است که بر اطمینان از اثربخشی مراسمها و شیوههای چابک متمرکز است. این نقش به تیم در همکاری، ارتباطات و بهبود مستمر کمک میکند.
تضمین کیفیت شامل فرآیندها و فعالیتهای سیستماتیکی است که برای اطمینان از اینکه تحویلدادنیهای پروژه با استانداردهای کیفیت مورد نیاز مطابقت دارند و انتظارات ذینفعان را برآورده میکنند، اجرا میشود.
تعریف آماده مجموعهای از معیارها است که یک داستان کاربر باید دار باشد تا بهعنوان آماده برای توسعه در نظر گرفته شود. این تعریف اطمینان میدهد که تیم درک روشنی از نیازها دارد و آماده شروع کار بر روی داستان است.
تعریف تکمیل شده یک لیست واضح و مختصر از معیارها است که وظایف انجام شده در طول اسپرینت برای داستان کاربر برآورده میکند تا بهعنوان تکمیل شده در نظر گرفته شود. این تعریف ثبات و کیفیت در تحویلهای تیم را تضمین میکند.
تعریف عالی مجموعهای از معیارها است که تعیین میکند چه چیزی یک محصول یا ویژگی را استثنایی و دلپذیر برای کاربران میسازد. این تعریف فراتر از تعریف تکمیل شده است تا تجربه کاربری با کیفیت بالا را تضمین کند.
تعیین زمان ثابت یک تکنیک مدیریت پروژه است که در آن یک دوره زمانی ثابت برای یک فعالیت یا وظیفه اختصاص داده میشود. این تکنیک به تیمها کمک میکند تا تمرکز کنند و زمان را بهطور مؤثر مدیریت کنند.
تغییر زمینه به کاهش بهرهوری اشاره دارد که زمانی رخ میدهد که اعضای تیم بهطور مکرر بین وظایف مختلف جابجا شوند. اجایل تشویق به کاهش تغییر زمینه برای حفظ تمرکز و کارایی میکند.
تغییر ویژگی (Feature Flag) تکنیکی در توسعه نرمافزار است که اجازه میدهد ویژگیها بدون استقرار کد جدید روشن یا خاموش شوند. این تکنیک به تیمها اجازه میدهد کد را به تولید بفرستند در حالی که ویژگیهای ناتمام مخفی هستند، و انتشارها را ایمنتر و کنترلشدهتر میکند.
یک رویکرد برای حل مسئله که مشکلات را بهعنوان بخشی از یک سیستم کلی مشاهده میکند، بهجای تمرکز بر اجزای فردی، تا زمینه گستردهتر و وابستگیهای متقابل را درک کند.
تفکر طراحی یک رویکرد انسانمحور برای نوآوری است که نیازهای کاربران، امکانات فناوری و نیازهای موفقیت کسبوکار را تلفیق میکند. این رویکرد بر همدلی، ایدهپردازی و آزمایش تأکید دارد.
تفکر ناب یک فلسفه است که از اصول تولید ناب مشتق شده و بر حداکثرسازی ارزش از طریق حداقلسازی اتلاف تمرکز دارد. در اجایل، تفکر ناب راهنمایی برای ایجاد فرآیندهای کارآمد، بهبود مستمر و ارائه ارزش به مشتریان است.
یک تکنیک برای شکستن داستانهای کاربری بزرگ به قطعات کوچکتر و قابل مدیریتتر تا اطمینان حاصل شود که میتوانند در یک دوره تکرار (اسپرینت) کامل شوند.
تقویم نیکو-نیکو یک ابزار بصری است که برای ردیابی حالت روحی یا خوشحالی تیم در طول زمان استفاده میشود. اعضای تیم حالت روحی روزانه خود را در تقویم علامتگذاری میکنند و این امر بینشهایی درباره روحیه تیم ارائه میدهد و به شناسایی مسائل احتمالی در مراحل اولیه کمک میکند.
درجهای که یک محصول نیاز قوی بازار را برآورده میکند. دستیابی به تناسب محصول با بازار به این معنی است که محصول نیازهای مخاطب هدف خود را برآورده کرده و برای رشد و موفقیت در بازار آماده است.
تهیه نقشه سفر مشتری تکنیکی است که برای تجسم تجربه کاربر از ابتدا تا انتها در تعامل با یک محصول یا خدمت استفاده میشود. این تکنیک به شناسایی نقاط درد، فرصتهای بهبود و مناطقی که تجربه کاربری میتواند تقویت شود، کمک میکند.
توافقنامه سطح خدمات یک توافق رسمی بین ارائهدهندگان خدمات و مشتریان است که سطح خدمات مورد انتظار را تعریف میکند. و در اجایل، به مدیریت انتظارات و اطمینان از کیفیت کمک میکنند.
توسعه آزمونمحور یک روش توسعه نرمافزار است که در آن توسعهدهندگان قبل از نوشتن کدی که باید آن آزمونها را بگذراند، آزمونهای خودکار مینویسند. این رویکرد کمک میکند تا اطمینان حاصل شود که کد بهطور کامل آزمایش شده و از ابتدا برای آزمونپذیری طراحی شده است، که منجر به نرمافزار با کیفیت بالاتر و قابل نگهداشتتر و پایدارتر میشود.
توسعه تدریجی یک روش توسعه نرمافزار است که در آن محصول بهصورت تدریجی طراحی، پیادهسازی و تست میشود تا زمانی که محصول کامل شود. هر افزایش عملکرد قابل استفادهای را اضافه میکند، امکان تحویل ارزش اولیه و مستمر را فراهم میکند.
توسعه مبتنی بر آزمون پذیرش ATDD یک روش توسعه است که در آن معیارهای پذیرش قبل از شروع توسعه تعریف میشوند. این معیارها برای ایجاد آزمونهای خودکار استفاده میشوند که فرایند توسعه را هدایت کرده و اطمینان میدهند که محصول نهایی با نیازهای مشخص شده مطابقت دارد.
توسعه مبتنی بر ارزش رویکردی است که در آن ارائه ویژگیها و قابلیتهای با بالاترین ارزش اولویت دارند. این رویکرد بر فهم نیازهای مشتری و اطمینان از اینکه هر بخش از کار ارزش قابل توجهی به محصول اضافه میکند، تأکید دارد.
توسعه مبتنی بر تنه یک استراتژی کنترل نسخه است که در آن توسعهدهندگان کار خود را بهطور مکرر به پایگاه کد اصلی (تنه) ادغام میکنند. این روش چالشهای ادغام را کاهش داده و به ادغام مستمر تشویق میکند.
توسعه مبتنی بر رفتار (BDD) یک شیوه توسعه نرمافزار چابک است که همکاری بین توسعهدهندگان، تستکنندگان و ذینفعان کسبوکار را ترغیب میکند. این شیوه شامل نوشتن موارد تست به زبان طبیعی است که رفتار مطلوب سیستم را توصیف میکند.
رویکردی است که توسعه را با فرضیههایی که از طریق آزمایش تست میشوند هدایت میکند، به تیمها اجازه میدهد فرضیات را تأیید کرده و تصمیمگیریهای مبتنی بر داده انجام دهند.
توسعه مبتنی بر ویژگی یک روش اجایل است که بر ساخت و تحویل ویژگیها تمرکز دارد. شامل پنج فعالیت اصلی است: توسعه یک مدل کلی، ساختن لیست ویژگیها، برنامهریزی بر اساس ویژگی، طراحی بر اساس ویژگی و ساخت بر اساس ویژگی. FDD بر تحویل متداول و ملموس نرمافزاری کار میکند تأکید دارد.
نشانهگذاری مدل فرایند کسبوکار (BPMN) یک نمایش گرافیکی برای مشخص کردن فرایندهای کسبوکار در یک مدل فرایند کسبوکار است. این نشانهگذاری یک روش استاندارد برای تجسم و مستندسازی مراحل در یک فرایند کسبوکار فراهم میکند که به ذینفعان کمک میکند تا به راحتی ارتباط برقرار کنند و جریان فرایند را درک کنند.
توسعه مشترک برنامه یک رویکرد مشارکتی است که در آن ذینفعان و اعضای تیم پروژه در کارگاههای تسهیلشده برای تعریف نیازمندیهای پروژه و طراحی راهحلها با هم کار میکنند.
یک فرآیند دورهای برای درک نیازهای مشتری و اعتبارسنجی ایدههای محصول است. این فرآیند بر تعامل مستقیم با مشتریان برای جمعآوری بینشها و بازخوردها تأکید دارد تا اطمینان حاصل شود که محصول با تقاضای واقعی بازار مطابقت دارد.
توسعه نرمافزار ناب یک روش اجایل است که از اصول تولید ناب مشتق شده و بر ارائه ارزش به مشتری بهصورت کارآمد از طریق حذف اتلاف، بهبود جریان و بهبود مستمر فرآیندها تمرکز دارد. این روش بر اصولی مانند توسعه دقیقاً بهموقع، حداقلسازی کار در جریان و توانمندسازی تیمها تأکید دارد.
توضیح داستان شامل پالایش داستانهای کاربر با افزودن جزئیات، روشن کردن نیازمندیها و اطمینان از آماده بودن آنها برای اجرا است. این کار به تیمها کمک میکند تا درک کنند چه چیزی باید ساخته شود و چگونه بهطور مؤثر به کار نزدیک شوند.
مرحله ابتدایی در یک پروژه اجایل که در آن تیم زیرساختها، ابزارها و محیط مورد نیاز برای توسعه را تنظیم میکند. این مرحله همچنین ممکن است شامل برنامهریزی اولیه و ایجاد بکلاگ باشد.
تکرار، مشابه اسپرینت در اسکرام، یک دوره زمانبندی شده است که در آن تیمهای اجایل مجموعهای از عملکردها را توسعه داده و تحویل میدهند. تکرارها معمولاً بین یک تا چهار هفته طول میکشند و هدف آنها تولید یک افزایش کاربردی از محصول است.
یک ابزار مدیریت پروژه است که برای برنامهریزی و کنترل پروژههای بزرگ از طریق تحلیل زمان مورد نیاز برای تکمیل هر وظیفه و شناسایی حداقل زمان لازم برای اتمام کل پروژه استفاده میشود.
تکنیک دلفی یک روش ارتباط ساختاریافته برای پیشبینی و تصمیمگیری است که شامل یک گروه از کارشناسان است که در چندین دور تخمینها و بازخوردها را ارائه میدهند.
تیم چندوظیفهای گروهی از افراد با تخصصهای مختلف است که به برای یک هدف مشترک کار میکنند. در چابک، این تیمها خودسازمانده و دارای تمامی مهارتهای لازم برای تحویل یک افزونه محصول (محصول تکامل یافته نسبت به دوره قبل) هستند.
ثبت ذینفعان یک سند است که تمام ذینفعان پروژه، منافع، تأثیر و استراتژیهای مشارکت آنها را فهرست میکند و برای مدیریت روابط ذینفعان استفاده میشود.
ابزاری که برای مستندسازی و پیگیری ریسکهای احتمالی در طول چرخه عمر پروژه استفاده میشود، شامل احتمال، تأثیر، استراتژیهای کاهش و وضعیت آنها میباشد.
جدول برآورد تأثیر یک ابزار است که برای ارزیابی تأثیر بالقوه ویژگیها یا تغییرات مختلف بر جنبههای مختلف پروژه مانند رضایت کاربر، هزینه و پیچیدگی فنی استفاده میشود.
جریانهای کاری چابک به توالی خاص فرآیندها و شیوههایی که تیمهای چابک برای مدیریت کار خود از ایدهپردازی تا تحویل استفاده میکنند، اشاره دارد و تضمین میکند که جریان کار و بهبود مستمر حفظ شود.
جلسه آغازین اولین جلسه تیم پروژه و ذینفعان برای بحث در مورد اهداف پروژه، محدوده، نقشها و مسئولیتها است که زمینه را برای اجرای پروژه فراهم میکند.
جلسه روزانه یا اسکرام روزانه (Daily Scrum) یک جلسه کوتاه با زمانبندی محدود (معمولاً ۱۵ دقیقه) است که هر روز برای تیم توسعه برگزار میشود تا فعالیتها را هماهنگ کنند، پیشرفت را بحث کنند و هرگونه موانع را شناسایی کنند. اعضای تیم معمولاً به سه سؤال پاسخ میدهند: دیروز چه کاری انجام دادم؟ امروز چه کاری انجام خواهم داد؟ آیا موانعی در راهم وجود دارد؟
حامی پروژه یک مدیر ارشد است که از پروژه حمایت میکند، جهتگیری استراتژیک ارائه میدهد، تأمین مالی میکند و از مدیر پروژه حمایت میکند.
حاکمیت حداقلی قابل قبول (MVG) مفهومی است که ساختارهای حاکمیتی حداقلی لازم برای تضمین کنترل و انطباق را پیادهسازی میکند و در عین حال انعطافپذیری و سرعت چابک را حفظ میکند.
حاکمیت ناب اصول لین را به نظارت سازمانی اعمال میکند و بر ایجاد ارزش، حداقلسازی اتلاف و تسریع در تصمیمگیری برای حمایت از شیوههای اجایل و بهبود مستمر تمرکز دارد.
حاکمیت چابک به سیاستها، رویهها و ساختارهایی اشاره دارد که اطمینان میدهند شیوههای چابک با اهداف سازمانی و الزامات انطباق همسو هستند. این حاکمیت تعادلی بین انعطافپذیری و کنترل برای پشتیبانی از تحویل چابک ایجاد میکند.
حداقل افزایش کسبوکار(MBI) کوچکترین مقدار عملکردی است که به کسبوکار ارزش میرساند و میتواند بهصورت مستقل منتشر شود. این مفهوم به انتشار مکرر افزایشهای ارزشمند کمک میکند.
حسابداری نوآوری یک مفهوم از Lean Startup است که بر اندازهگیری پیشرفت و موفقیت بر اساس یادگیری معتبر و معیارهای نوآوری، بهجای معیارهای مالی سنتی، تمرکز دارد.
یک ساز و کار برای ارائه بازخورد مداوم در طول فرآیند توسعه است تا اطمینان حاصل شود که محصول نیازهای مشتری و استانداردهای کیفیت را برآورده میکند.
حلقه بازخورد مشتری فرآیند جمعآوری، تحلیل و اقدام بر اساس بازخورد مشتریان است. این حلقه اطمینان میدهد که محصول بر اساس نیازها و تجربیات واقعی کاربران تکامل مییابد.
یک مفهوم از استارتاپ ناب که در آن تیمها یک محصول را میسازند، عملکرد آن را اندازهگیری میکنند، از نتایج یاد میگیرند و به طور مداوم محصول را بهبود میبخشند.
یک حماسه یک بخش بزرگ از کار است که میتواند به وظایف کوچکتر یا داستانهای کاربر شکسته شود. حماسهها چندین اسپرینت را پوشش میدهند و نشاندهنده مناطق قابلتوجه عملکردی یا ویژگیهای اصلی در محصول هستند.
خاتمه پروژه فاز نهایی چرخه حیات پروژه است که شامل تکمیل تمام کارهای پروژه، مستندسازی و پذیرش رسمی تحویلدادنیهای پروژه توسط ذینفعان میشود.
به گسترش کنترل نشده محدوده پروژه بدون تنظیمات متناسب در زمان، هزینه و منابع اشاره دارد که اغلب منجر به تأخیر در پروژه و افزایش هزینهها میشود.
افزودن غیرقابلکنترل ویژگیهای جدید به یک محصول که میتواند منجر به تأخیر، افزایش هزینهها و تضعیف چشمانداز محصول شود.
یک مجموعه خودکار از فرآیندها و ابزارها که امکان یکپارچهسازی مداوم، تحویل مداوم و استقرار مداوم را فراهم میکند. این خط لوله جریان کد را از توسعه تا تولید روان میکند، و اطمینان حاصل میکند که نسخهها سریعتر و قابل اطمینانتر هستند.
خط مبنا نسخه تأییدشدهای از برنامه پروژه است که به عنوان نقطه مرجع برای اندازهگیری عملکرد و پیشرفت پروژه، شامل خط مبنای محدوده، زمانبندی و هزینه، مورد استفاده قرار میگیرد.
نسخه تایید شده از بیانیه محدوده پروژه، ساختار شکست کار و فرهنگ لغت WBS است که بهعنوان مبنای مقایسه در طول پروژه استفاده میشود.
خطوط افقی روی تخته کانبان هستند که آیتمهای کاری را بر اساس نوع، اولویت یا تیم دستهبندی میکنند. خطوط شناوری به تجسم کار، مدیریت انواع مختلف وظایف و برجسته کردن مسئولیت هر آیتم کمک میکنند.
داراییهای فرآیندی سازمانی شامل برنامهها، فرآیندها، سیاستها، رویهها و پایگاههای دانش خاص یک سازمان است که بر شیوههای مدیریت پروژه تأثیر میگذارد.
نوعی از داستان کاربر که از توسعه سیستم، زیرساخت یا معماری پشتیبانی میکند اما به تنهایی ارزش مستقیم برای کاربر فراهم نمیکند.
داستان کاربر یک توصیف ساده و واضح از یک ویژگی از دیدگاه کاربر نهایی یا مشتری است. این توصیف معمولاً به این صورت است: "بهعنوان [نقش کاربر]، من میخواهم [ویژگی] تا [مزیت]." داستانهای کاربر به اطمینان از درک نیازهای کاربر و ارزش ویژگی توسط تیم توسعه کمک میکنند.
یک جایگزین برای داستانهای کاربری که بر کارهایی که باید انجام شود تمرکز دارد تا کاربر. قالب معمولاً به این صورت است: "وقتی [وضعیت]، میخواهم [انگیزه]، تا بتوانم [نتیجه مورد انتظار]."
داشبورد معیارهای چابک یک ابزار بصری است که معیارهای کلیدی چابکی و شاخصهای عملکرد را نمایش میدهد. این داشبورد بینشهای آنی درباره پیشرفت تیم، بهرهوری و حوزههای نیاز به بهبود ارائه میدهد.
داشبورد پروژه یک ابزار بصری است که نمای کلی از عملکرد پروژه، معیارهای کلیدی و پیشرفت را ارائه میدهد و به ذینفعان کمک میکند مطلع بمانند.
درسهای آموختهشده تجربیات و بینشهایی هستند که در طول یک پروژه مستند شده و برای بهبود عملکرد پروژههای آینده و جلوگیری از تکرار اشتباهات استفاده میشوند.
دروازه فاز، یا مرحله (Stage Gate)، یک نقطه بازبینی در انتهای یک فاز پروژه است که در آن، پیشرفت ارزیابی میشود و تصمیمات برای ادامه، اصلاح یا توقف پروژه گرفته میشود.
یک بیانیه که برای ایجاد یک فضای مثبت در ابتدای بازنگری استفاده میشود. این بیانیه تأکید میکند که همه افراد بهترین کاری که میتوانستند را انجام دادهاند، با توجه به دانششان در آن زمان، مهارتها و تواناییها، منابع موجود و شرایط موجود.
دفتر مدیریت پروژه چابک (PMO) از تیمها و پروژههای چابک با ارائه حاکمیت، بهترین شیوهها و ابزارهایی که برای روشهای چابک طراحی شدهاند، پشتیبانی میکند و همراستایی با اهداف سازمانی را ترویج میدهد.
دفترچه فرضیات سندی است که تمامی فرضیات و محدودیتهای پروژه را فهرست میکند و به مدیریت عدم قطعیت و برنامهریزی برای ریسکهای احتمالی کمک میکند.
یک استراتژی تولید و مدیریت موجودی است که هدف آن کاهش ضایعات با دریافت کالاها فقط در زمانی که در فرآیند تولید نیاز هستند، میباشد.
دوآپس مجموعهای از شیوهها است که توسعه نرمافزار (Dev) و عملیات فناوری اطلاعات (Ops) را یکپارچه میکند تا چرخه حیات توسعه را کوتاه کند و نرمافزار با کیفیت بالا بهصورت مداوم تحویل داده شود. این رویکرد بر همکاری، خودکارسازی و نظارت در طول فرآیندهای توسعه و استقرار تأکید دارد.
عمل گنجاندن روشهای امنیتی در فرآیند دوآپس، اطمینان حاصل میکند که نرمافزار از ابتدا با امنیت در نظر گرفته شده توسعه، آزمایش و استقرار مییابد.
عملیات طراحی به مجموعهای از شیوهها، عملیات، و ابزارهایی اشاره دارد که به بهبود و بهینهسازی فرآیندهای طراحی در تیمها و سازمانها کمک میکنند. هدف اصلی DesignOps افزایش کارایی، تسهیل همکاری، و ارتقاء کیفیت طراحیها از طریق استانداردسازی و خودکارسازی فرآیندهای طراحی است.
ذخیره مدیریتی بودجهای است که برای کارهای پیشبینینشده که در محدوده پروژه قرار دارند، اختصاص داده میشود و به عنوان یک اضافه در برابر ریسکهای ناشناخته عمل میکند.
ذهنیت لین-اجایل اصولی از تفکر ناب و شیوههای چابک را ترکیب میکند. این ذهنیت بر تحویل ارزش، حذف اتلاف، بهینهسازی جریان و پرورش فرهنگی برای بهبود مستمر تأکید دارد.
ذهنیت چابک یک روش تفکر است که ارزشهای انطباقپذیری، همکاری، بهبود مستمر و توسعه مشتریمحور را در بر میگیرد. این ذهنیت تغییرات را میپذیرد، نوآوری را تشویق میکند و بر ارائه ارزش از طریق فرآیندهای تکراری و افزایشی تمرکز دارد.
یک ابزار تشخیصی که برای ارزیابی بلوغ و سلامت تیمهای چابک استفاده میشود. این ابزار، نمایشی بصری از ابعاد مختلف عملکرد چابک را ارائه میدهد و به تیمها کمک میکند تا نقاط قوت و زمینههای بهبود را شناسایی کنند.
رادیاتور اطلاعات یک نمایش بسیار قابل رویت است که نمای کلی از وضعیت پروژه و معیارهای کلیدی ارائه میدهد. مثالها شامل تابلوهای کانبان، نمودارهای کار باقیمانده و نمودارهای جریان تجمعی هستند. این ابزارها کمک میکنند تیم و ذینفعان مطلع و همسو بمانند.
راهحل ضربتی چابک یک فعالیت تحقیقاتی یا آزمایشی است که برای بررسی یک راهحل احتمالی یا جمعآوری اطلاعات انجام میشود. این روش برای کاهش عدم قطعیت و اتخاذ تصمیمات مبتنی بر اطلاعات بهتر استفاده میشود.
چارچوب ربعهای تست چابک انواع مختلف تست را به چهار بخش تقسیم میکند تا پوشش تست جامع را تضمین کند. این ربعها شامل تستهای متمرکز بر فناوری که تیم را پشتیبانی میکنند، تستهای متمرکز بر کسبوکار که محصول را نقد میکنند، تستهای متمرکز بر فناوری که محصول را نقد میکنند و تستهای متمرکز بر کسبوکار که تیم را پشتیبانی میکنند، میشوند.
ردیابی سریع یک تکنیک فشردهسازی زمانبندی است که در آن فعالیتهایی که بهطور معمول بهترتیب انجام میشوند، بهطور موازی اجرا میشوند تا مدتزمان پروژه کاهش یابد.
رهبری تطبیقی بر انعطافپذیری و پاسخگویی تأکید دارد و رهبران را تشویق میکند تا از تیمهای خود در تغییرات حمایت کنند و تابآوری، یادگیری مستمر و حل مسئله نوآورانه را تقویت کنند.
رهبری خدمتگزار یک فلسفه رهبری است که هدف اصلی رهبر در آن خدمت به تیم است. در اجایل، این رویکرد توسط نقشهایی مانند اسکرام مستر تجسم یافته است که با رفع موانع، تسهیل فرآیندها و ایجاد محیطی بر پایه همکاری از تیم حمایت میکند.
یک رویکرد رهبری که بر امکانپذیری و بهینهسازی جریان کار از طریق سیستم تمرکز دارد، موانع را از بین میبرد و فرهنگ بهبود مستمر را تقویت میکند.
رهبری چابک به شیوههای رهبری اشاره دارد که از اصول و ارزشهای چابک پشتیبانی میکنند. رهبران چابک تیمها را توانمند، همکاری را تقویت، نوآوری را تشویق و بهبود مستمر را تسهیل میکنند.
روش تأمین مالی تدریجی (IFM) یک رویکرد برای تامین مالی پروژه است که بودجه را بهصورت تدریجی بر اساس پیشرفت و تحویل ارزش آزاد میکند. این روش از اصول اجایل پشتیبانی میکند و امکان برنامهریزی تطبیقی و بهبود مستمر را فراهم میسازد.
روش مسکو یک تکنیک اولویتبندی است که الزامات پروژه را به چهار گروه دستهبندی میکند: باید داشته باشد، بهتر است داشته باشد، میتواند داشته باشد و نخواهد داشت.
روش مسیر بحرانی (CPM) یک تکنیک مدیریت پروژه است که برای شناسایی ترتیب گامهای حیاتی (یا وظایف) استفاده میشود که حداقل مدت زمان پروژه را تعیین میکنند و به مدیران کمک میکنند تا منابع را بهطور مؤثر اولویتبندی و تخصیص دهند.
ریتم جریان منظم و آهنگین کار در تیمهای چابک است که اطمینان میدهد رویدادهایی مثل اسپرینتها، تکرارها و انتشارها در بازههای زمانی منظم رخ دهند.
ریتم کانبان زمانبندی منظم و پیشبینیپذیر رویدادهای کلیدی کانبان مانند جلسات تجدید، بازبینی و تحویل است تا یک جریان کاری پایدار را حفظ کند.
زمان پیشتاز کل زمانی است که از زمان ایجاد یک آیتم کاری تا زمانی که تکمیل و تحویل شود، صرف میشود. این زمان شامل توسعه و هر گونه انتظار یا زمان صف است.
زمان توقف مقدار زمانی است که باید بین تکمیل یک وظیفه و شروع وظیفه دیگر بگذرد، که اغلب در زمانبندی برای مدیریت وابستگیها استفاده میشود.
زمان چرخه مقدار زمانی است که طول میکشد تا یک آیتم کاری از شروع فرآیند تا تکمیل حرکت کند. این معیار به تیمها کمک میکند کارایی را اندازهگیری کرده و مناطق قابل بهبود فرآیند را شناسایی کنند.
زمانبندی خط مبنا، زمانبندی اصلی پروژه است که توسط ذینفعان تأیید شده و به عنوان استانداردی برای اندازهگیری و مقایسه پیشرفت واقعی استفاده میشود.
ساختار شکست سازمانی یک مدل سلسلهمراتبی است که ساختار سازمانی پروژه را نمایش میدهد و نقشها و مسئولیتهای اعضای تیم را تعریف میکند.
یک تجزیه سلسلهمراتبی از ویژگیها به اجزای کوچکتر و قابل مدیریتتر است. این ساختار به تیمها کمک میکند تا کار خود را سازماندهی و برنامهریزی کنند و ویژگیهای پیچیده را به وظایف کوچکتر که به راحتی قابل برآورد و پیگیری هستند، تجزیه کنند.
ساختار شکست کار یک تجزیه سلسلهمراتبی از کل محدوده کاری است که برای تکمیل یک پروژه مورد نیاز است. در چابک، این ساختار به تیمها کمک میکند تا پروژههای پیچیده را به وظایف و تحویلهای قابل مدیریت تقسیم کنند.
ساختار شکست کار مبتنی بر تحویل یک تجزیه سلسلهمراتبی از محدوده پروژه بر اساس تحویلدادنیها است، نه وظایف یا فعالیتها.
یک سازمان ماتریسی ساختاری است که در آن اعضای تیم به چندین مدیر گزارش میدهند، مانند یک مدیر پروژه و یک مدیر عملکرد، و همکاری بین بخشها را تقویت میکند.
سرعت یک معیار در اسکرام است که میزان کاری را که یک تیم میتواند در طی یک اسپرینت انجام دهد، اندازهگیری میکند. سرعت معمولاً با جمع کردن امتیازهای داستانهای کاربری که در یک اسپرینت تکمیل شدهاند، محاسبه میشود. سرعت به تیمها کمک میکند تا پیشبینی کنند چقدر کار میتوانند در اسپرینتهای آینده متعهد شوند.
یک تکنیک همکاری که شامل سه نقش – معمولاً توسعهدهنده، آزمایشکننده و مالک محصول – است که گرد هم میآیند تا داستانهای کاربر را قبل از شروع توسعه بحث و پالایش کنند. این تکنیک اطمینان از درک مشترک و نتایج با کیفیت بهتر را فراهم میکند.
یک گروه همکاری در پروژههای چابک که معمولاً از مالک محصول، اسکرام مستر و تیم توسعه تشکیل شده است. این سه نفر بهطور نزدیک با هم کار میکنند تا اطمینان حاصل کنند که پروژه با اهداف کسبوکار و اصول چابک همراستا است.
مقیاسی از کارایی زمانبندی در یک پروژه است که بهصورت نسبت ارزش کسبشده به ارزش برنامهریزیشده محاسبه میشود. که بیشتر از ۱ نشاندهنده عملکرد زمانبندی بهتر از حد انتظار است.
شاخص عملکرد هزینه معیار کارایی هزینه در یک پروژه است که بهعنوان نسبت ارزش کسبشده به هزینه واقعی محاسبه میشود. یک شاخص عملکرد هزینه بیشتر از ۱ نشاندهنده عملکرد هزینه بهتر از انتظار است.
شاخصهای کلیدی ریسک معیارهایی هستند که برای نشان دادن ریسکهای بالقوه در یک پروژه استفاده میشوند و به مدیران پروژه کمک میکنند تا ریسکها را قبل از تأثیرگذاری بر پروژه شناسایی و کاهش دهند.
شاخصهای کلیدی عملکرد مقادیر قابل اندازهگیری هستند که نشان میدهند یک پروژه چگونه به اهداف کلیدی خود دست مییابد، و بینشهایی در مورد عملکرد و پیشرفت به سمت اهداف ارائه میکنند.
شاخهبندی ویژگی یک استراتژی کنترل نسخه است که در آن توسعهدهندگان برای هر ویژگی یا وظیفه شاخههای جداگانه ایجاد میکنند. این روش امکان توسعه موازی و ادغام آسانتر ویژگیهای جدید به کد اصلی را فراهم میکند.
شبیهسازی مونت کارلو یک تکنیک آماری است که برای پیشبینی نتایج محتمل پروژه بر اساس دادههای تاریخی استفاده میشود. این شبیهسازی به تیمها کمک میکند تا احتمال تکمیل وظایف در یک بازه زمانی مشخص را درک کنند.
شخصیت مشتری یک نمایه نیمهتخیلی از مشتری ایدهآل است که بر اساس تحقیقات بازار و دادههای واقعی درباره مشتریان موجود ساخته میشود و برای هدایت توسعه محصول و بازاریابی استفاده میشود.
شخصیت کاربر یک شخصیت خیالی است که برای نمایندگی نوع کاربری که ممکن است از یک محصول، خدمت یا سایت استفاده کند ایجاد میشود. شخصیتها به تیمهای چابک کمک میکنند تا نیازها، رفتارها و اهداف کاربران را درک کرده و تصمیمات طراحی و توسعه را هدایت کنند.
شخصیتهای رفتاری نمایههای دقیقی هستند که بخشهای مختلف کاربران را بر اساس الگوهای رفتاری، ترجیحات و نیازها نمایندگی میکنند. این شخصیتها راهنمای تصمیمگیریهای طراحی و توسعه هستند.
شروع چابک جلسه یا مجموعهای از جلسات اولیه است که در آن تیم چابک و ذینفعان با هم جمع میشوند تا در مورد چشمانداز پروژه، اهداف و برنامههای اولیه همراستایی کنند. این شروع زمینه همکاری و درک مشترک را فراهم میکند.
شش سیگما یک روش مبتنی بر داده برای بهبود فرآیندها از طریق شناسایی و حذف نقصها، کاهش تغییرپذیری و افزایش کیفیت است.
شناوری یا رهایی مقدار زمانی است که یک وظیفه میتواند به تأخیر بیفتد بدون اینکه بر خط زمانی کلی پروژه یا شروع وظایف بعدی تأثیر بگذارد.
شکست سریع اصلی است که تشویق به آزمایشات سریع و یادگیری از شکستها در اوایل فرآیند توسعه میکند، و ریسکها و هزینههای مربوط به مشکلات مراحل پایانی را به حداقل میرساند.
شیوههای فنی چابک، مانند توسعه مبتنی بر تست (TDD)، یکپارچهسازی مستمر (CI) و برنامهنویسی جفتی، روشهای اساسی هستند که برای حفظ کیفیت کد، کاهش بدهی فنی و امکان تحویل سریع ویژگیها استفاده میشوند.
شیوههای فنی هستند که از توسعه چابک پشتیبانی میکنند، مانند یکپارچهسازی مداوم، تست خودکار، بازسازی کد و برنامهنویسی زوجی. این شیوهها کیفیت بالای کد و قابلیت نگهداری را تضمین میکنند.
طرح مدیریت کیفیت یک سند است که استانداردهای کیفیت، اهداف، نقشها، مسئولیتها و فرآیندهای اطمینان از مطابقت تحویلدادنیهای پروژه با کیفیت مورد نیاز را مشخص میکند.
طوفان فکری یک تکنیک گروهی برای ایجاد تعداد زیادی ایده برای حل یک مشکل است که تفکر آزاد و نوآوری را تقویت میکند.
عرشه آغاز چابک مجموعهای از تمرینات تعاملی است که در آغاز یک پروژه برای همراستایی تیم در مورد چشمانداز، اهداف و رویکرد استفاده میشود و اطمینان حاصل میکند که درک و تعهد مشترکی وجود دارد.
فرایند یکپارچه چابک نسخه سادهتری از فرآیند یکپارچه منطقی است که شیوههای چابک را در بر میگیرد و بر توسعه تکراری (دورهای)، همکاری با ذینفعان و انعطافپذیری در پروژههای نرمافزاری تمرکز دارد.
فرضیههای پرسونا فرضیات اولیه درباره شخصیتهای کاربر هستند که برای هدایت توسعه محصول استفاده میشوند. این فرضیات از طریق تحقیقات کاربر و بازخورد آنها اعتبارسنجی و تصحیح میشوند.
فرهنگ دوآپس به محیط همکاری و ارتباط بین تیمهای توسعه و عملیات اشاره دارد. این فرهنگ ترویج یکپارچهسازی مداوم، تحویل مداوم و خودکارسازی برای بهبود تحویل و قابل اطمینان بودن نرمافزار است.
یک محیط فیزیکی یا مجازی طراحیشده برای پشتیبانی از شیوههای چابک است. این فضا معمولاً شامل فضاهای باز برای همکاری، مناطق برای جلسات ایستاده و ابزارهای مدیریت بصری مانند وایتبردها یا تابلوهای دیجیتال است.
سندی است که برای پیگیری و مدیریت مسائلی که در طول پروژه بوجود میآیند، از جمله وضعیت، تأثیر و راهحل آنها استفاده میشود.
قالبهای مختلف ساختاریافتهای که در بازنگریها استفاده میشوند تا به تکرارهای گذشته بازنگری کنند و راههای بهبود را شناسایی کنند، مانند "شروع، توقف، ادامه"، "عصبانی، ناراحت، خوشحال" و "4Ls" (دوست داشتنی، آموخته شده، کمبود، آرزو). این تکنیکها به تیمها کمک میکنند تا بازتاب کنند، یاد بگیرند و برنامهریزی بهبود کنند.
در چابک، قبیله یک گروه بزرگ از چندین جوخه (تیم ها) است که روی محصولات یا خدمات مرتبط کار میکنند. قبیلهها در چارچوبهایی مانند مدل اسپاتیفای برای گسترش روشهای چابک در سازمانهای بزرگ استفاده میشوند.
قرارداد زمان و مواد نوعی قرارداد است که در آن خریدار برای زمان صرفشده و مواد استفادهشده برای تکمیل کار به فروشنده پرداخت میکند. این نوع قرارداد انعطافپذیری را فراهم میکند اما نیاز به نظارت دقیق برای کنترل هزینهها دارد.
قرارداد چابک نوعی قرارداد است که برای پشتیبانی از شیوههای توسعه چابک طراحی شده است. این قرارداد بر انعطافپذیری، همکاری و تحویل تدریجی تأکید دارد و اجازه میدهد که تغییرات در دامنه و اولویتها با تکامل پروژه ایجاد شود.
در چارچوب چابک مقیاسپذیر، قطار انتشار چابک تیمی متشکل از تیمهای چابک است که به همراه سایر ذینفعان، به تدریج یک یا چند راهحل را در یک جریان ارزش توسعه، تحویل و اجرا میکنند. این قطارها با یک ریتم مشترک همگام میشوند و از طریق برنامه افزایشی ارزش را تحویل میدهند.
قهوه ناب یک قالب جلسه ساختاریافته ولی بدون دستور جلسه است که در آن شرکتکنندگان جمع میشوند، موضوعات پیشنهادی را مطرح میکنند، اولویتها را رأی میدهند و موضوعات با بیشترین رأی را در بازههای زمانی محدود بحث میکنند. این قالب بحثهای متمرکز و دموکراتیک را ترویج میکند.
بکلاگ محصول یک لیست اولویتبندیشده از تمام کارهایی است که باید در پروژه انجام شود. این لیست شامل داستانهای کاربر، باگها، ویژگیها و وظایف فنی است. مالک محصول بکلاگ را مدیریت میکند و اطمینان میدهد که نیازها و اولویتهای پروژه را منعکس میکند.
بکلاگ یک لیست اولویتبندیشده از آیتمها یا ویژگیهای کاری است که تیم توسعه باید به آنها بپردازد. این لیست به دو بخش تقسیم میشود: بکلاگ محصول که شامل تمام آیتمهای کاری مورد نیاز برای محصول است و بکلاگ اسپرینت که شامل آیتمهای انتخابشده برای اسپرینت جاری است.
یک نمودار تخصیص مسئولیت است که نقشها و مسئولیتها برای وظایف پروژه را با استفاده از دستهبندیهای مسئول، پاسخگو، مشاورهدهنده و اطلاعرسانی تعریف میکند.
ماتریس تلاش-تأثیر یک ابزار اولویتبندی است که برای ارزیابی و اولویتبندی وظایف بر اساس تأثیر بالقوه و تلاشی که برای انجام آنها نیاز است، استفاده میشود. این ابزار به تیمها کمک میکند تا بر وظایفی با تأثیر بالا و تلاش کم تمرکز کنند.
سندی که نیازمندیهای پروژه را به مبداهایشان نقشهبرداری و ردیابی میکند و اطمینان میدهد که در طول چرخه عمر پروژه برآورده میشوند.
مالک محصول یک نقش کلیدی در اسکرام است که مسئول تعریف و اولویتبندی بکلاگ محصول است تا اطمینان حاصل شود تیم توسعه بیشترین ارزش را ارائه میدهد. مالک محصول به عنوان صدای مشتری عمل کرده و اطمینان میدهد که تیم روی با ارزشترین ویژگیها کار میکند.
اصلی که در آن کل تیم مسئولیت کدبیس و نتایج پروژه را به اشتراک میگذارد. این کار همکاری، اشتراک دانش و مسئولیتپذیری بین اعضای تیم را تشویق میکند.
سهگانه محدودیت، که بهعنوان مثلث مدیریت پروژه نیز شناخته میشود، به سه محدودیت اصلی از جمله محدوده، زمان و هزینه اشاره دارد که باید برای دستیابی به موفقیت پروژه متوازن شوند.
محدودیت کار در حال پیشرفت یک محدودیت در کانبان است که تعداد آیتمهای کاری که میتوانند در هر زمان خاص در حال پیشرفت باشند را محدود میکند. این محدودیت به مدیریت جریان کار، کاهش تغییرات زمینهای و بهبود تمرکز و کارایی کمک میکند.
محصول حداقلی دوستداشتنی یک تکامل از مفهوم محصول حداقلی قابلقبول است. این رویکرد بر ایجاد محصولی تمرکز دارد که نهتنها حداقل عملکرد مورد نیاز را فراهم میکند بلکه کاربران را نیز خوشحال میکند، و باعث افزایش پذیرش و تعامل میشود.
محصول حداقلی قابل قبول کوچکترین نسخهای از یک محصول است که میتواند به مشتریان عرضه شود تا فرضیات را اعتبارسنجی کرده و بازخورد جمعآوری کند. این محصول فقط شامل ویژگیهای اصلی لازم برای حل مشکل کاربر و ارائه ارزش است.
مفهوم تکاملیافتهای از محصول حداقلی قابل قبول که نهتنها بر حداقل ویژگیهای لازم برای اعتبارسنجی یک فرضیه، بلکه بر ارائه تجربه کاربری جذاب نیز تمرکز دارد. این مفهوم عملکرد را با قابلیت استفاده متعادل میکند.
بنچمارکینگ فرآیند مقایسه فرآیندها، معیارهای عملکرد و شیوههای پروژه با استانداردهای صنعت یا بهترین شیوهها است تا زمینههای بهبود شناسایی شود.
مخروط عدم قطعیت نشان میدهد که چگونه عدم قطعیت پروژه با گذشت زمان و کسب اطلاعات بیشتر کاهش مییابد. این موضوع اهمیت پالایش و یادگیری تدریجی در پروژههای اجایل را برجسته میکند.
مدل بلوغ دوآپس عملکردهای دوآپس یک سازمان را ارزیابی میکند، نقاط قوت و زمینههای قابل بهبود را شناسایی میکند تا همکاری، خودکارسازی و قابلیتهای تحویل مداوم را تقویت کند.
مدل بلوغ چابک یک چارچوب است که میزان بلوغ یک سازمان در پذیرش شیوههای چابک را ارزیابی میکند. این مدل سطوح مختلف بلوغ را شناسایی میکند و یک نقشه راه برای بهبود مستمر در قابلیتها و فرهنگ چابک ارائه میدهد.
مدل تسلط چابک یک چارچوب است که چهار منطقه متمایز از تسلط چابک را توصیف میکند: تمرکز، تحویل، بهینهسازی و تقویت. هر منطقه نمایانگر سطوح بالاتری از تسلط و قابلیت چابک بودن درون یک تیم یا سازمان است.
مدلسازی چابک شیوهای شامل ایجاد مدلها (مانند نمودارها یا ماکتها) برای درک و ارتباط الزامات و تصمیمات طراحی در یک پروژه چابک است. این شیوه بر سادگی، همکاری و پالایش دورهای تأکید دارد.
مدیریت ارزش کسبشده یک تکنیک مدیریت پروژه است که دادههای محدوده، زمان و هزینه را یکپارچه میکند تا عملکرد و پیشرفت پروژه را ارزیابی کند و یک دید جامع از سلامت پروژه ارائه میدهد.
مدیریت بحران فرآیند رسیدگی به رویدادهای غیرمنتظره و مخرب که تهدید به آسیب رساندن به پروژه، سازمان یا ذینفعان دارند، با هدف کاهش تأثیر آنها میباشد.
مدیریت برنامه چابک شامل هماهنگی چندین پروژه و تیم چابک برای دستیابی به اهداف استراتژیک کسبوکار است. این شیوه مدیریت بر مدیریت وابستگیها، همراستایی کار با اهداف کسبوکار و ارائه ارزش در سراسر سازمان تمرکز دارد.
فرآیند بهروزرسانی و اولویتبندی مداوم بکلاگ برای اطمینان از اینکه نیازها و اولویتهای فعلی ذینفعان را منعکس میکند. این فرآیند شامل اضافه کردن آیتمهای جدید، پالایش آیتمهای موجود و حذف وظایف منسوخ میباشد.
مدیریت ذینفعان شامل شناسایی، تحلیل و تعامل با ذینفعان پروژه برای اطمینان از برآورده شدن نیازها و انتظارات آنها و ایجاد روابط مثبت است.
مدیریت ریسک پروژه شامل شناسایی، تحلیل و پاسخ به ریسکهای پروژه برای به حداقل رساندن تأثیر آنها بر اهداف پروژه و اطمینان از تحویل موفقیتآمیز است.
مدیریت ریسک چابک شامل شناسایی، ارزیابی و کاهش خطرات در طول فرآیند توسعه چابک است. این مدیریت بر ارزیابی مستمر ریسکها و مدیریت پیشگیرانه متمرکز است تا موفقیت پروژه تضمین شود.
یک چارچوب برای بهبود نتایج از طریق استفاده از معیارها و شواهد برای هدایت بهبود مستمر و فرآیندهای تصمیمگیری است.
فرآیند مستندسازی، تحلیل، پیگیری و مدیریت تغییرات نیازمندیهای پروژه در طول چرخه عمر پروژه است.
مدیریت وابستگی در چابک شامل شناسایی، پیگیری و کاهش وابستگیها بین وظایف یا تیمها برای اطمینان از پیشرفت روان و کارآمد پروژه است.
یک رویکرد مدیریتی که با کارهای غیرساختاریافته و غیرقابل پیشبینی سر و کار دارد و به تیمها امکان میدهد که در زمان واقعی تطبیق یابند و پاسخ دهند.
مدیریت پروژه زنجیره بحرانی یک روش برای برنامهریزی و مدیریت پروژهها است که بر دسترسی منابع تمرکز دارد و شامل ضربهگیرهای(یک نوع حاشیه یا زمان اضافی) است تا زنجیره بحرانی را از تأخیر محافظت کند.
مدیریت پروژه چابک رویکردی برای مدیریت پروژهها است که بر انعطافپذیری، همکاری و توسعه مشتریمحور تأکید دارد. این رویکرد از چرخههای دورهای (اسپرینتها یا تکرارها) برای ارائه ارزش افزوده تدریجی استفاده میکند و اجازه میدهد تا به طور مداوم به تغییرات نیازها تطبیق یابد.
مدیریت پروژه چابک یک چارچوب مدیریت پروژه است که اصول چابک را با رویکرد مدیریت پروژه ساختاریافته ترکیب میکند و انعطافپذیری را در عین حفظ کنترل و نظارت فراهم میکند.
مدیریت متمرکز چندین پروژه و برنامه برای دستیابی به اهداف استراتژیک، بهینهسازی تخصیص منابع و تعادل بین ریسکها و پاداشها در سراسر پورتفولیو است.
مدیریت پورتفولیو چابک شیوهای مدیریت مجموعهای از پروژهها و برنامهها است به گونهای که با اهداف استراتژیک سازمان همراستا باشد. این مدیریت اطمینان میدهد که منابع به طور مؤثر تخصیص یابند و ابتکارات با ارزش بالا اولویتبندی شوند.
اعمال اصول ناب برای مدیریت پورتفولیوی پروژهها یا محصولات است. این مدیریت بر تحویل ارزش، بهبود مستمر و همراستایی استراتژیک با اهداف سازمانی تأکید دارد.
مدیریت پیکربندی شامل حفظ سازگاری عملکرد و قابلیتهای یک محصول از طریق مدیریت تغییرات در طراحی، مستندات و سایر جنبهها است.
مدیریت کیفیت جامع یک رویکرد مدیریتی است که بر موفقیت بلندمدت از طریق رضایت مشتری تمرکز دارد و همه اعضای سازمان را در بهبود فرآیندها، محصولات و خدمات دخیل میکند.
مدیریت یکپارچگی پروژه شامل هماهنگی تمام عناصر پروژه است، بهطوری که فرآیندها و فعالیتهای پروژه هماهنگ شده و به صورت یکپارچه کار کنند.
یک رویکرد مدرن به رهبری و مدیریت که بر تعامل کارکنان، توانمندسازی و همکاری تأکید دارد و با ارزشهای اجایل همراستا است.
مراسمهای XP تمرینات خاصی در برنامهنویسی افراطی هستند که شامل فعالیتهایی مانند بازی برنامهریزی، نشستهای ایستاده، برنامهنویسی دونفره و بازنگریهای دورهای میباشد و به منظور افزایش همکاری و بهبود کیفیت کد طراحی شدهاند.
مربی چابک متخصصی است که به تیمها و سازمانها در پذیرش شیوههای چابک و بهبود فرآیندهایشان کمک میکند. آنها راهنمایی، پشتیبانی و آموزش برای ترویج ذهنیت و فرهنگ چابک ارائه میدهند.
یک مربی چابک سازمانی متخصصی است که سازمان را در پذیرش و مقیاسدهی روشهای چابک هدایت و پشتیبانی میکند. آنها بر همسوسازی تحولات چابک با اهداف و فرهنگ کسبوکار تمرکز دارند.
مرکز تعالی چابک یک گروه اختصاصی درون سازمان است که تخصص، بهترین شیوهها و پشتیبانی برای پذیرش و اجرای چابک را فراهم میکند. هدف مرکز تعالی ایجاد ثبات، بهبود فرآیندها و ترویج فرهنگ بهبود مستمر در سراسر سازمان است.
مسیر تسلط چابک مدلی است که مراحلی را توصیف میکند که تیمها هنگام توسعه مهارتهای چابک خود طی میکنند. این مدل به سازمانها کمک میکند تا پیشرفت بلوغ چابک را درک و پشتیبانی کنند.
مشورت از پنج یک تکنیک ساخت اجماع است که در آن اعضای تیم با نشان دادن تعداد انگشتان خود (از مشت بسته تا پنج انگشت) سطح موافقت خود را با یک تصمیم یا پیشنهاد نشان میدهند.
مصاحبههای همدلی یک تکنیک برای به دست آوردن بینش عمیق در مورد تجربیات، احساسات و نیازهای کاربران است. این مصاحبهها شامل سؤالات باز و گوش دادن فعال برای درک دیدگاههای کاربران است.
مطالعه امکانسنجی عملی بودن و قابلیت اجرایی یک پروژه پیشنهادی را ارزیابی میکند و عواملی مانند امکانپذیری فنی، اقتصادی، قانونی و زمانبندی را بررسی میکند.
مطالعه موردی کسبوکار سندی است که توجیه شروع یک پروژه را ارائه میدهد و مزایا، هزینهها، ریسکها و بازگشت سرمایه را برای جلب تأیید ذینفعان تشریح میکند.
معماری حداقلی قابل قبول سادهترین معماری است که میتواند از انتشار اولیه یک محصول پشتیبانی کند و در عین حال قابلیت مقیاسپذیری و انعطافپذیری آینده را فراهم کند. این رویکرد با اصول اجایل همراستا است و از بیشمهندسی جلوگیری میکند.
یک سبک معماری نرمافزار که یک برنامه را به عنوان مجموعهای از سرویسهای جداگانه و کماتصال ساختار میدهد، که هر کدام یک قابلیت تجاری خاص را پیادهسازی میکنند.
معماری چابک به شیوه طراحی و تکامل معماری یک سیستم به صورت دورهای و تدریجی اشاره دارد. این روش بر ساخت معماری انعطافپذیر و مقیاسپذیر تأکید دارد که میتواند با نیازهای متغیر سازگار شده و از تحویل مستمر پشتیبانی کند.
مجموعهای از دستورالعملها برای ایجاد داستانهای کاربری که به خوبی شکلگرفته باشند. INVEST مخفف مستقل، قابل مذاکره)، ارزشمند، قابل تخمین، کوچک و قابل تست است که اطمینان میدهد داستانها واضح، کامل و قابل اجرا هستند.
معیارهایی که کارایی و اثربخشی فرآیند توسعه را اندازهگیری میکنند، مانند زمان چرخه، زمان تحویل و کار در حال انجام است.
معیارهای ناب اندازهگیریهایی هستند که برای ارزیابی کارایی و اثربخشی فرآیندهای ناب استفاده میشوند. معیارهای رایج شامل زمان چرخه، زمان تحویل و توان تولید(عملیاتی) است.
معیارهای پذیرش شرایطی هستند که یک داستان کاربر باید دارا باشد تا از نظر مشتری یا مالک محصول کامل و قابل قبول در نظر گرفته شود. آنها الزامات واضح و قابل آزمونی را ارائه میدهند که توسعه را هدایت کرده و اطمینان میدهند که عملکرد ارائه شده با انتظارات مطابقت دارد.
معیارهای چابک اندازهگیریهایی هستند که برای ارزیابی عملکرد و اثربخشی تیمها و فرآیندهای چابک استفاده میشوند. معیارهای رایج شامل سرعت، زمان تحویل، زمان چرخه، نمودارهای کار باقیمانده/کار انجامشده و نمودارهای جریان تجمعی هستند. این معیارها به تیمها کمک میکنند تا پیشرفت را نظارت کنند، گلوگاهها را شناسایی کنند و بهبود مستمر را پیش برند.
منابعی مانند مهارتهای تخصصی، ابزارها یا تجهیزات که توسط چندین تیم یا پروژه استفاده میشوند،. مدیریت مؤثر منابع مشترک برای جلوگیری از گلوگاهها و اطمینان از جریان کاری روان ضروری است.
منشور تست اکتشافی یک سند مختصر است که اهداف، دامنه و مناطق تمرکز برای یک جلسه تست اکتشافی را مشخص میکند. این منشور راهنمایی برای تلاشهای تسترها فراهم میکند در حالی که انعطافپذیری را نیز حفظ میکند.
منشور تیم چابک سندی است که مأموریت، اهداف، نقشها و هنجارهای عملیاتی تیم را تشریح میکند. این منشور به عنوان یک چارچوب راهنما برای تیم عمل میکند تا همراستایی و درک مشترکی از نحوه کار با یکدیگر داشته باشند.
منشور پروژه چابک سندی است که چشمانداز، اهداف، دامنه و ذینفعان یک پروژه چابک را تشریح میکند. این منشور به عنوان یک نقطه مرجع برای تیم عمل میکند و به همراستایی تلاشها با اهداف کسبوکار کمک میکند.
منشور چابک یک سند تعاملی است که مأموریت، اهداف، نقشها و توافقات کاری تیم را مشخص میکند. این سند درک مشترکی از هدف تیم را فراهم میکند و به عنوان مرجع برای هدایت رفتار و تصمیمگیری در طول پروژه عمل میکند.
نقشی در چارچوب چابک مقیاسپذیر که مسئول تسهیل فرآیندها و اجرای آنها در سطح برنامه است. او فعالیتها را در بین چندین تیم چابک در داخل یک قطار انتشار اجایل هماهنگ میکند.
مهندسی مجدد فرآیندهای کسبوکار شامل طراحی مجدد شدید فرآیندهای کسبوکار به منظور دستیابی به بهبودهای قابلتوجه در عملکرد، بهرهوری و اثربخشی است.
یک مورد عملیاتی یک وظیفه یا فعالیت است که به یک عضو تیم واگذار میشود تا در یک چارچوب زمانی مشخص تکمیل شود و اغلب از جلسات یا بحثهای پروژهای ناشی میشود.
لین یک فلسفه مدیریت پروژه است که بر حداقلسازی اتلاف، حداکثرسازی ارزش و بهینهسازی فرآیندها برای بهبود کارآیی و ارائه نتایج با کیفیت بالا تمرکز دارد.
یک معیار برای سنجش ارزش کسبوکار ویژگیها یا داستانهای کاربری مختلف، که به تیمها کمک میکند کارها را بر اساس ارزشی که به مشتری ارائه میدهند اولویتبندی کنند.
روشی که برای تجسم و تحلیل جریان کار در محیط DevOps استفاده میشود، شناسایی زمینهها برای بهبود سرعت و کیفیت تحویل میباشد.
نقشه حرارتی چابک یک ابزار بصری است که برای نمایش وضعیت یا سلامت شیوههای مختلف چابک در یک تیم یا سازمان استفاده میشود. این نقشه نقاط قوت و نقاطی که نیاز به بهبود دارند را برجسته میکند.
نقشه داستان یک نمایش بصری از داستانهای کاربر مورد نیاز برای ساخت یک محصول است. این نقشه به تیمها کمک میکند تا تصویر کلی را درک کنند، ویژگیها را اولویتبندی کنند و برنامهریزی انتشار را با سازماندهی داستانها به نحوی که منعکسکننده سفرهای کاربر باشد، انجام دهند.
خلاصهای بصری در سطح بالا که چشمانداز و جهتگیری محصول را در طول زمان ترسیم میکند. در اجایل، نقشههای راه برنامهای انعطافپذیر ارائه میدهند که میتوانند با تغییر اولویتها و شرایط بازار تطبیق یابند.
نقشه راه تحول چابک یک برنامه ساختاریافته است که مراحل، نقاط عطف و فعالیتهای لازم برای انتقال یک سازمان از شیوههای سنتی به روشهای چابک را تشریح میکند.
نقشه راه محصول چابک فرآیند ایجاد یک برنامه انعطافپذیر و سطح بالا است که چشمانداز، جهت و پیشرفت محصول را در طول زمان ترسیم میکند. این نقشه راه ویژگیها و اهداف را اولویتبندی میکند و امکان تعدیل و تنظیمات بر اساس بازخورد و تغییرات اولویتها را فراهم میکند.
نقشه راه چابک یک نمای بصری سطح بالا از برنامه توسعه محصول در طول زمان است. این نقشه شامل نقاط عطف اصلی، انتشارها و ویژگیها است و یک دیدگاه استراتژیک از تکامل محصول ارائه میدهد در حالی که انعطافپذیری و تطبیقپذیری را فراهم میکند.
یک ابزار تعاملی که برای کسب شناخت عمیقتر از نیازهای مشتریان از طریق بصریسازی آنچه میگویند، فکر میکنند، احساس میکنند و انجام میدهند، استفاده میشود. نقشه همدلی شخصیت ابزاری است که برای بدست آوردن بینشهای عمیقتر درباره احساسات، افکار و رفتارهای یک شخصیت کاربر استفاده میشود. این ابزار به تیمها کمک میکند تا محصولات و تجربیات کاربر محورتر ایجاد کنند.
نقشهبرداری تأثیر یک تکنیک برنامهریزی استراتژیک است که برای تجسم ارتباطات بین اهداف کسبوکار، نیازهای کاربر و ویژگیهای محصول استفاده میشود. این روش به تیمها کمک میکند مطمئن شوند کار آنها با اهداف سازمانی همخوانی دارد.
نقشهبرداری جریان ارزش یک تکنیک لین است که برای تحلیل و طراحی جریان مواد و اطلاعات مورد نیاز برای ارائه یک محصول یا خدمت به مصرفکننده استفاده میشود. در چابک، این روش به شناسایی گلوگاهها و ناکارآمدیها در فرآیند توسعه کمک میکند.
نقشهبرداری خدمات یک تکنیک است که برای ترسیم فرآیند ارائه خدمات استفاده میشود و تعاملات مشتری و فرآیندهای پشتیبان را شناسایی میکند تا کیفیت و کارایی خدمات را بهبود بخشد.
یک تمرین بصری که به تیمها کمک میکند تا سفر مشتری را درک کنند، کار را اولویتبندی کنند و برنامهریزی انتشار را با نقشهبرداری داستانهای کاربر در زمینه فعالیتها و اهداف کاربر انجام دهند.
نقشهبرداری ذهنی یک ابزار طوفان فکری تصویری است که به تیمهای پروژه کمک میکند تا ایدهها، وظایف و اطلاعات را در اطراف یک مفهوم مرکزی سازماندهی و نمایش دهند و خلاقیت و برنامهریزی را بهبود بخشد.
یک استراتژی بصری برای سازماندهی اطلاعات، ایدهها و مفاهیم به گونهای که ذهنیت چابک را منعکس کند، و سبب بهبود تفکر و برنامهریزی تیمی میشود.
یک رویکرد برنامهریزی و نظارت که بر تغییرات در رفتارها، روابط، اقدامات و فعالیتهای ذینفعان که منجر به نتایج مطلوب میشوند، تمرکز دارد.
نقشهبرداری وابستگی تمرین شناسایی و بصریسازی وابستگیها بین وظایف، تیمها یا سیستمها است. این کار به مدیریت و کاهش ریسکهای مرتبط با وابستگیها کمک میکند.
نقطه عطف یک نقطه یا رویداد مهم در خط زمانی پروژه است که تکمیل یک مرحله یا تحویلدادنی(خروجی) عمده را نشان میدهد و به ردیابی پیشرفت و جشن گرفتن دستاوردها کمک میکند.
نمودار استخوان ماهی، که بهعنوان نمودار ایشیکاوا نیز شناخته میشود، یک ابزار بصری برای شناسایی و تحلیل علل ریشهای مشکلات است که به شکل اسکلت ماهی ساختار یافته است.
نمودار جریان تجمعی یک ابزار بصری است که پیشرفت آیتمهای کاری را از طریق مراحل مختلف یک جریان کاری در طول زمان نشان میدهد. این نمودار به تیمها کمک میکند گلوگاهها، زمان چرخه و توزیع کلی کار را درک کنند.
یک ابزار بصری که در جلسات برای ثبت و "پارک" موضوعات یا مسائلی که مطرح میشوند اما بهطور فوری مرتبط با بحث جاری نیستند، استفاده میشود و به تیم کمک میکند تا تمرکز خود را حفظ کند.
نمودار کار انجام شده یک نمایش گرافیکی است که میزان کار تکمیلشده را نسبت به کل کار نشان میدهد. برخلاف نمودار کار باقی مانده، این نمودار پیشرفت به سمت یک هدف را پیگیری میکند و میتواند تغییرات دامنه را در طول زمان نشان دهد.
نمودار کار باقی مانده یک نمایش گرافیکی است که میزان کار باقیمانده نسبت به زمان در یک اسپرینت را نشان میدهد. این نمودار به پیگیری پیشرفت و پیشبینی تکمیل کار توسط تیم تا پایان اسپرینت کمک میکند. نمودار معمولاً یک روند نزولی را نشان میدهد زیرا کار تکمیل میشود.
ابزاری بصری که کاهش ریسکهای پروژه را در طول زمان پیگیری میکند. این ابزار به تیمها کمک میکند که تلاشهای کاهش ریسک را پیگیری کنند و اطمینان دهند که مسائل احتمالی مورد توجه قرار میگیرند.
یک نمودار گانت یک ابزار مدیریت پروژه بصری است که وظایف یا فعالیتها را در مقابل یک خط زمان نشان میدهد و تاریخهای شروع و پایان، مدت زمانها و وابستگیهای بین وظایف را نمایش میدهد.
فرآیند ایجاد بهبودهای کوچک و مداوم در یک محصول یا فرآیند است. این رویکرد به تیمها اجازه میدهد ارزش را به صورت تدریجی تحویل داده و به نیازهای متغیر بدون اختلالات بزرگ سازگار شوند.
فرایند ایجاد، اصلاح یا تحول مدلهای کسبوکار برای دستیابی به مزیت رقابتی و رشد میباشد.
نکسوس یک چارچوب برای مقیاسدهی اسکرام به چندین تیم است که روی یک محصول واحد کار میکنند. این چارچوب نقشها، مصنوعات و رویدادهای اضافی را معرفی میکند تا هماهنگی و مدیریت وابستگیها بین تیمها را تسهیل کند.
نیازمندیهایی که ویژگیهای عملیاتی سیستم مانند عملکرد، امنیت، قابلیت استفاده و قابلیت اطمینان را تعریف میکنند، نه رفتارهای خاص.
نیازمندیهای چابک پویا هستند و در طول پروژه تکامل مییابند. این نیازمندیها در قالب داستانهای کاربر، حماسهها و معیارهای پذیرش ثبت میشوند و بر اساس ارزش کسبوکار و بازخورد اولویتبندی میشوند.
هدف اسپرینت یک بیانیه مختصر است که هدف و ارزش اسپرینت را تعریف میکند. این هدف یک تمرکز واضح برای تیم فراهم میکند، کار آنها را هدایت کرده و به سنجش موفقیت اسپرینت کمک میکند.
یک بیان مختصر از آنچه تیم قصد دارد در طول یک تکرار به دست آورد، که تمرکز و همسویی تلاشهای تیم را فراهم میکند.
هرم خودکارسازی آزمون یک استراتژی برای خودکارسازی آزمونها است که تأکید بر داشتن تعداد زیادی آزمایش واحد در پایه، تعداد کمتری آزمایش یکپارچه در وسط و حتی تعداد کمتری آزمایش رابط کاربری (UI) در بالا دارد. این استراتژی رویکرد متعادلی به خودکارسازی آزمونها را تضمین میکند.
هزینه تأخیر تأثیر مالی به تعویق انداختن کار را محاسبه میکند، کمک میکند تیمها ویژگیها را با درک درآمد یا ارزش بالقوهای که به دلیل تأخیر در تحویل از دست میرود، اولویتبندی کنند.
هزینه فرصت به مزیت احتمالی از دسترفته هنگام انتخاب یک گزینه نسبت به گزینه دیگر اشاره دارد و در تصمیمگیریهای پروژه برای ارزیابی بهترین مسیر عمل استفاده میشود.
هزینهیابی مبتنی بر فعالیت روشی است که هزینهها را به محصولات یا خدمات بر اساس فعالیتها و منابعی که برای تولید آنها استفاده میشود تخصیص میدهد و اطلاعات هزینه دقیقتری ارائه میدهد.
تکنیکی که برای حل تضادهای منابع و تضمین تعادل در حجم کار با تنظیم زمانبندیهای پروژه بر اساس دسترسی و محدودیتهای منابع استفاده میشود.
هک رشد یک رویکرد مبتنی بر داده برای آزمایش سریع استراتژیهای مختلف بازاریابی و توسعه محصول است تا موثرترین راهها برای رشد کسبوکار شناسایی شود.
هکاتون یک رویداد است که در آن تیمها ایدهها را به سرعت توسعه و نمونهسازی میکنند و معمولاً طی یک دوره کوتاه 24-48 ساعته برگزار میشود. این رویداد نوآوری و حل خلاقانه مسائل را در محیطهای اجایل تقویت میکند.
هیئت مشورتی مشتری گروهی از مشتریان کلیدی است که بازخورد، بینشها و راهنماییهایی در مورد یک محصول یا خدمت ارائه میدهند. این هیئت کمک میکند تا توسعه محصول با نیازها و ترجیحات مشتریان همسو باشد.
در پروژههای چابک، کمیته کنترل تغییرات، گروهی است که مسئول بررسی و تأیید تغییرات در محدوده پروژه است و اطمینان حاصل میکند که هر تغییری با اهداف پروژه و انتظارات ذینفعان همخوانی دارد.
یک هیستوگرام یک نمایش گرافیکی از توزیع دادهها است که فراوانی نقاط داده را در محدودههای مشخص نشان میدهد و برای شناسایی الگوها و روندها مفید است.
وابستگی یک رابطه بین وظایف در یک پروژه است که در آن یک وظیفه به تکمیل یا شروع وظیفه دیگری وابسته است و بر برنامه و جریان کار پروژه تأثیر میگذارد.
کوچکترین مجموعه عملکردی که به مشتریان ارزش میرساند و میتواند به بازار عرضه یا منتشر شود. ویژگیهای حداقلی قابل بازاریابی به تیمها کمک میکنند تا بر تحویل ارزش افزوده متمرکز شوند و زودهنگام بازخورد دریافت کنند.
یک مدل اولویتبندی در چابک است که کارها را بر اساس ارزش نسبی آنها مرتب میکند. این مدل هزینه تأخیر را بر اندازه کار تقسیم میکند و به تیمها کمک میکند تا بر ارائه حداکثر ارزش به سرعت متمرکز شوند.
یک روش ساختار یافته برای مدیریت پروژه است که دستورالعملها و قالبهای دقیقی برای مدیریت پروژهها ارائه میدهد و بر کنترل، سازماندهی و مقیاسپذیری تأکید دارد.
یک جلسه بازنگری که پس از یک حادثه یا شکست بزرگ برگزار میشود و تمرکز آن بر درک اتفاقات و بهبودهای ممکن است بدون اینکه افراد سرزنش شوند.
پوکر برنامهریزی یک تکنیک برآورد است که توسط تیمهای اجایل برای تخمین تلاش مورد نیاز برای داستانهای کاربر استفاده میشود. اعضای تیم از کارتهای دارای اعداد (اغلب بر اساس توالی فیبوناچی) برای تخمین مستقل استفاده میکنند و سپس در مورد تخمینهای خود بحث کرده و به توافق میرسند.
یک مفهوم که سطوح مختلف برنامهریزی، از استراتژیک تا تاکتیکی، را نمایش میدهد. این مفهوم شامل لایههایی مانند چشمانداز، نقشه راه، برنامهریزی انتشار، برنامهریزی تکرار و برنامهریزی روزانه است و بر نیاز به همراستایی در این سطوح تأکید دارد.
پیشمرگ یک تمرین مدیریت ریسک پیشگیرانه است که در آن تیم یک شکست احتمالی در آینده را تصور میکند و از آن به عقب کار میکند تا ریسکهای بالقوه و اقدامات پیشگیرانه را شناسایی کند.
مجموعهای از اصطلاحات استاندارد، بهترین شیوهها و دستورالعملها برای مدیریت پروژه است که توسط مؤسسه مدیریت پروژه منتشر شده است.
چابک یک روش مدیریت پروژه است که بر انعطافپذیری، همکاری و توسعه دورهای تأکید دارد و به تیمها اجازه میدهد تا با تغییرات سازگار شوند و ارزش را به صورت تدریجی ارائه دهند.
چابک ترکیبی شیوهای است که عناصر مختلف از روشهای چابک متفاوت (مانند اسکرام، کانبان و XP) را ترکیب میکند تا یک رویکرد سفارشی که بهترین تطابق را با نیازهای تیم یا سازمان داشته باشد را ایجاد کند.
اجایل دو مسیره یک رویکرد است که فعالیتهای کشف و تحویل را به مسیرهای موازی تقسیم میکند. مسیر کشف بر درک نیازهای کاربران و تعریف الزامات تمرکز دارد، در حالی که مسیر تحویل بر ساخت و تحویل محصول تمرکز دارد.
چابکی کسبوکار توانایی یک سازمان در انطباق سریع با تغییرات بازار، تقاضای مشتری و فرصتهای نوظهور است. این توانایی شامل پذیرش اصول چابک نه فقط در توسعه نرمافزار، بلکه در سراسر سازمان میشود.
یک چارچوب حکمرانی مجموعهای ساختاریافته از قوانین، رویهها و سیاستها است که اجرای پروژه را راهنمایی میکند و تضمین میکند که با اهداف سازمانی همسو و با استانداردها مطابقت داشته باشد.
چارچوب پروژه تطبیقی یک روش مدیریت پروژه است که بر سازگاری با شرایط و نیازهای متغیر پروژه از طریق چرخههای دورهای، مشارکت مستمر ذینفعان و برنامهریزی انعطافپذیر تمرکز دارد.
چارچوب چابک مقیاسپذیر مجموعهای از الگوهای سازمانی و جریان کاری است که برای راهنمایی سازمانها در مقیاسگذاری روشهای Lean و Agile طراحی شده است. SAFe اصولی از Agile، Lean، و DevOps را تلفیق میکند تا به سازمانهای بزرگ کمک کند محصولات و خدمات با کیفیت بالا را به طور کارآمد ارائه دهند.
چارچوبهای مقیاسبندی چابک روشهایی هستند که برای پیادهسازی شیوههای چابک در سازمانهای بزرگ یا تیمهای متعدد طراحی شدهاند. مثالهایی از این چارچوبها شامل SAFe (چارچوب چابک مقیاسپذیر)، LeSS (اسکرام در مقیاس بزرگ)، و DAD (تحویل چابک منضبط) هستند.
چرخش بکلاگ به اضافه شدن، حذف یا تغییر اولویتهای مکرر آیتمها در بکلاگ اشاره دارد. این وضعیت میتواند نشاندهنده بیثباتی یا تغییر اولویتها در یک پروژه باشد.
چرخه حیات پروژه به مجموعهای از فازها اشاره دارد که یک پروژه از آغاز تا خاتمه طی میکند، که معمولاً شامل آغاز، برنامهریزی، اجرا، نظارت و کنترل، و خاتمه است.
چرخه حیات چابک مجموعهای از مراحلی است که یک پروژه در محیط چابک از آغاز تا تکمیل طی میکند. این چرخه شامل برنامهریزی، اجرا، بازبینی و بهبود مستمر است و با تکرارها(دورهای) یا افزونهها(خروجی تدریجی) انجام میشود.
یک توصیف سطح بالا از وضعیت آینده محصول است که شامل هدف، مشتریان هدف و ویژگیهای کلیدی آن میشود و به عنوان راهنما برای تیم توسعه عمل میکند.
کارایی جریان نسبت زمان کار ارزش افزوده به کل زمان چرخه را اندازهگیری میکند، تنگناها و ناکارآمدیها را برجسته میکند تا به تیمها در سادهسازی فرآیندها و تحویل سریعتر ارزش کمک کند.
کارت امتیازی متوازن یک ابزار برنامهریزی استراتژیک و مدیریت است که عملکرد سازمان را نسبت به اهداف در چندین دیدگاه مختلف، از جمله مالی، مشتری، فرآیندهای داخلی و یادگیری و رشد، پیگیری میکند.
کانبان یک روش اجایل است که بر تجسم کار، محدود کردن کار در جریان و بهبود جریان تمرکز دارد. این روش از یک تخته کانبان استفاده میکند که به ستونهایی تقسیم شده است که مراحل مختلف گردش کار را نشان میدهد. تیمها آیتمهای کاری را از بکلاگ به جریان کار میکشند تا زمانی که ظرفیت اجازه دهد، و این امر ترویج تحویل مداوم و بهبود فرآیند را فراهم میکند.
کانبان روزانه یک جلسه کوتاه و روزانه است که در آن اعضای تیم به بررسی تابلوی کانبان، بحث در مورد پیشرفت و رسیدگی به هرگونه موانع یا مشکلات میپردازند. این جلسه جریان مداوم و همسویی تیم را تضمین میکند.
یک روش برای مدیریت آزمایشها و فرضیهها در محیط استارتاپ ناب یا چابک، که جریان فرضیهها را از تدوین تا اعتبارسنجی به تصویر میکشد.
یک رویکرد برای مدیریت یک پورتفولیو از پروژهها با استفاده از اصول کانبان است. این رویکرد به تجسم و بهینهسازی جریان کار در میان پروژهها و تیمهای مختلف کمک میکند.
کاوش مداوم یک تمرین در اجایل است که شامل کشف و پالایش مداوم ویژگیها و قابلیتهای جدید است. این امر اطمینان میدهد که محصول بر اساس بازخورد کاربران و تغییرات بازار تکامل مییابد.
کایزن یک اصطلاح ژاپنی به معنای "بهبود مستمر" است. در اجایل، به معنای جستجوی مداوم راههایی برای بهبود فرآیندها، محصولات و عملکرد میباشد.
کتابراه چابک مجموعهای از بهترین شیوهها، دستورالعملها و ابزارهایی است که برای حمایت از اجرای چابک در یک سازمان طراحی شدهاند. این کتابراه به عنوان یک مرجع برای تیمها عمل میکند تا از یکنواختی و همراستایی با اصول چابک اطمینان حاصل کنند.
کریستال کلیر یک چارچوب اجایل سبک است که برای تیمهای کوچک در حال توسعه نرمافزار در محیطهایی با کمترین میزان بحران تأکید دارد و بر ارتباطات، سادگی و تحویل مکرر کد قابل استفاده تمرکز میکند.
فرآیند درک نیازهای مشتری، اعتبارسنجی ایدهها و تعریف آنچه که باید ساخته شود. این فرآیند شامل فعالیتهایی مانند تحقیقات کاربر، نمونهسازی و تست قابلیت استفاده است.
یک فرآیند مداوم که در آن تیمها بهطور مداوم با کاربران در تعامل هستند، آزمایشها انجام میدهند و بازخورد جمعآوری میکنند تا محصول خود را بهبود بخشند. این امر اطمینان میدهد که محصول بر اساس نیازها و بینشهای واقعی کاربران تکامل مییابد.
کنترل تغییر یکپارچه فرآیندی است که برای بررسی، تأیید و مدیریت تغییرات در محدوده، زمانبندی و هزینه پروژه بهصورت هماهنگ استفاده میشود.
کنترل تغییرات یک فرآیند ساختار یافته برای مدیریت تغییرات در محدوده پروژه، برنامه زمانی یا بودجه است که تضمین میکند تغییرات بهطور سیستماتیک ارزیابی، تأیید و مستند میشوند.
کنترل فرآیند تجربی بر مشاهده، آزمایش و سازگاری تکیه دارد و بر شفافیت، بازرسی و سازگاری برای مدیریت کار پیچیده در محیط چابک تأکید میکند.
کنترل کیفیت فرآیند نظارت و اندازهگیری خروجیهای پروژه برای اطمینان از مطابقت آنها با استانداردهای کیفیت تعریفشده و شناسایی راههایی برای حذف علل عملکرد نامطلوب است.
گذر از مرزها شامل فعالیتهایی است که تیمها، بخشها یا سازمانهای مختلف را به هم متصل و یکپارچه میکند تا همکاری و اشتراک دانش را تقویت کند. این فعالیتها به غلبه بر سیلوها و بهبود کار تیمی چند-تخصصی کمک میکند.
گروه فرآیند آغازین شامل فرآیندهایی است که برای تعریف یک پروژه جدید یا یک فاز جدید از یک پروژه موجود با کسب مجوز و تعیین زیرساختهای پروژه انجام میشود.
گزینههای واقعی یک چارچوب تصمیمگیری است که نظریه گزینههای مالی را به مدیریت پروژه اعمال میکند. این چارچوب بر حفظ گزینهها و تأخیر در تصمیمگیری تا آخرین لحظه مسئولانه برای کاهش عدمقطعیت تأکید دارد.
یکپارچهسازی مداوم یک تمرین در توسعه نرمافزار است که در آن توسعهدهندگان تغییرات کد خود را بهطور مکرر با یک مخزن مشترک ادغام میکنند، و سپس ساختها و آزمایشهای خودکار انجام میشود. این تمرین کمک میکند تا مشکلات ادغام زودهنگام شناسایی و رفع شوند و اطمینان حاصل شود که نرمافزار در حالت قابلاستقرار باقی میماند.
امیدوارم این واژهنامه به شما در فهم بهتر اجایل کمک کرده باشد. دانستن این ۴۰۰ اصطلاح، صحبت در مورد مدیریت چابک و استفاده از آن در کارتان را آسانتر میکند. به یاد داشته باشید که اجایل همواره درباره یادگیری و بهبود است، پس به کاوش و گسترش دانش خود ادامه دهید. از اینکه این واژهنامه را بررسی کردید سپاسگزارم و برای شما آرزوی موفقیت دارم.