رسول مجیدی‌نیا
رسول مجیدی‌نیا
خواندن ۱ دقیقه·۸ ماه پیش

شجاعتِ عاشق شدن

به سختی راه می‌رفت. کمر اش را زندگی خم کرده بود. بارِ وزن‌اش را عصای چوبیِ دستِ راست‌اش می‌کشید که روی آن استادانه طرح‌هایی گل و گیاه کنده شده بود. لابد آمده بود تا تنهایی غم‌بارِ روزگارِ پیری را با گشت‌وگذار در آن پارک و میانِ مردم تحمل‌پذیر تر کند. ایستاد و با لبخندِ معناداری رو به من گفت:

«بعضی آدم‌ها از ترس‌شونه که عاشق نمی‌شن جَوون.»


نقاشی اثرِ J Coates. عکس را از این‌جا برداشتم.


عاشقعشقتنهایینوشتن
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید