ritzio
ritzio
خواندن ۵ دقیقه·۵ سال پیش

فای (PHI)؛ کمیتی که خودآگاهی را اندازه می ­گیرد

حالا که مواد اولیه (مفاهیم) کافی را در اختیار داریم در این مطلب با یکی از نظریات جذّاب در حوزه خودآگاهی آشنا می شویم. این نظریه که توسط Guilio Tonini ارائه شده و توسط افرادی مانند Max Tagmark بسط داده شده است، به طور خلاصه اینطور می گوید:

«همان طور که ماده اگر شرایط خاصی را داشته باشد، یک پدیده Emergence به نام توان پردازش یا محاسبه در آن پدیدار میشود، اگر ماده ی پردازش گر شرایط خاصی را داشته باشد، خودآگاه می شود. میزان این خودآگاهی به میزان پیچیدگی پردازش اطلاعات در ماده و میزان اطلاعات موجودِ اجزای مختلف پردازشگر ماده از یکدیگر، بستگی دارد. این میزان با کمیت Phi نام گذاری شده است و می تواند مقدار خودآگاهی بالقوه موجود در یک ماده را بسنجد»

سمبل PHI که توسط تونینی به عنوان نشان کمیتی برای اندازه گیری خودآگاهی پیشنهاد شده است
سمبل PHI که توسط تونینی به عنوان نشان کمیتی برای اندازه گیری خودآگاهی پیشنهاد شده است


قبل از ورود به این بحث باید یک سوال اساسی را بپرسیم: آیا ما چیزی جز تعداد (زیادی) ذرات هستیم که در فضا-زمان کنار هم قرار گرفته اند؟

یک دسته اعتقاد دارند که ما علاوه بر این ذرات مادّی که تحت قوانین فیزیک هستند، عنصر/عناصر دیگری نیز داریم که غیرمادی هستند و تحت قوانین فیزیک نمی گنجند (مثلن روح یا ذهن یا اکسیر حیات). وگرنه چرا باید یک بشقاب زنده نباشد و ما باشیم. باید یک چیزی به این ترکیب صرفن فیزیکی اضافه شود تا به آن زندگی ببخشد. به این تفکر دوگان انگاری ذهن و بدن گفته می شود. (دقّت کنید که رد این تفکر، به معنای رد عالم غیب یا خداوند نیست، بلکه صحبت در مورد چگونگی خلقت است)

دسته دیگر معتقدند که ما فقط همان ذرات هستیم و فرق ما با بشقاب و کوه، آرایش همان ذرات است. آرایش ذرات ما، به ما اجازه می دهد، توان ذخیره اطلاعات و پردازش آن را داشته باشیم. همان طور که در این پست توضیح داده شد، درک پدیده های Emergent به ما این درک را می دهد که چرا برخی خواص در ماده ایجاد می شود که کاملن مستقل از خودِ ذرات است و فقط به آرایش آنها ربط دارد (مانند موج)

به همین منوال میتوان استدلال کرد که یک آرایش/الگوی خاص از پردازش اطلاعات یک پدیده emergent سطح بالاتر به نام «از-درونِ-خود-آگاهی» را ایجاد میکند.

پس ما اینجا با دو سطح از Emergence مواجه هستیم. یکبار emerge شدن محاسبه و پردازش اطلاعات (Copmutronium) از الگوهای ماده، و یکبار هم emerge شدن خودآگاهی (Perceptronium) از الگوهای پردازش اطلاعات.

(اصطلاح Copmutronium به کوچکترین ذره ای اطلاق میشود که امکان محاسبه دارد. و Perceptronium به کوچکترین ذره ای که امکان خودآگاه شدن دارد.)

دو سطح از Emergence
دو سطح از Emergence


بر اساس این نظریه یک سنگ هم درجه ای از خودآگاهی دارد که آن را با کمیتی به نام phi میتوان اندازه گرفت. آقای Guilio Tonini در کتاب PHI: A Voyage From Brain To The Soul این نظریه را به تفصیل شرح میدهد. (اینجا کتاب را برای دانلود گذاشته ام). نحوه بیان و استدلال آقای تونینی در کتابش بسیار جالب است و کاملن بر مبنای مطالعات تجربی و محکمی بنا شده است. بعدن در پست دیگری در مورد جزئیات استدلال ایشان بحث خواهیم کرد.

ماکس تگمارک همین موضوع را با بیانی دیگر ارائه می کند. او می گوید «خودآگاهی حسی ست که اطلاعات دارد، وقتی که پردازش می شود!» او بیان می کند که ما هنوز شرایط کافی برای اینکه یک سیستم فیزیکی خودآگاه باشد را نمی دانیم، ولی 4 شرط لازم را برمی شمرد:

1- اول اینکه باید آن سیستم قادر به ذخیره اطلاعات باشد (حافظه)

2- دوم باید امکان پردازش اطلاعات ذخیره شده را داشته باشد (محاسبه)

3- سوم باید استقلال نسبی از محیط داشته باشد.

4- چهارم باید یک سیستم یکپارچه باشد.


او همچنین در گفتگو با کسانی که از اینکه تصور کنند «ما چیزی جز مشتی ذرات نیستیم»، ناخرسند می شوند، می گوید باید دقت کرد که استفاده از کلمه «جز» در عبارت فوق کاملن اشتباه است. ما فقط ذرات نیستیم. مغز ما زیباترین آرایش ذرات در فضا-زمان در کل کائنات (شناخته شده برای ما) است. هیچ اکسیر سرّی وجود ندارد که باید به این ذرات اضافه شود. بلکه همان آرایش ذرات هستند که زیبایی ها و پیچیدگی هایی مانند مغز انسان، خودآگاهی و حیات را می سازند (برای درک بهتر این موضوع باید حتمن با مفهوم Emergent Phenomena آشنا باشید. برای همین اگر در این مورد نمی دانید توصیه میکنم حتمن سری به این پست بزنید یا در این باره جستجو کنید)


درک جذاب دیگری که این نظریه میتواند برای ما به ارمغان بیاورد، یکپارچگی همه پدیده ها از طریق PHI است. گویا کمیتی از آگاهی وجود دارد که همه ذرات را به نوعی به یکدیگر متصل کرده است. برخی پا را فراتر می گذارند و معتقدند، بنای اصلی هستی همین آگاهی ست و همه ذرات درجه ای از این آگاهی را دارند. این تفکر به Panpsychism معروف است.



اگر می خواهید از ابتدا مطالب من را در مورد خودآگاهی دنبال کنید:

چرا ما از درون خودمان آگاهیم؟

اختلالات مغزی و دودی که از ما بیرون می آید!

مغز داستان پرداز ما

آزمون Libet

آیا حافظه مختص انسان است؟

ای موج تو مگر عاشقی؟! در باب پدیده emergence!

محاسبه چیست؟

فای (PHI)؛ کمیتی که خودآگاهی را اندازه می ­گیرد.

phiconsciousnessخودآگاهیcoputronium
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید