her·۲۴ روز پیشگذشت اون لحظهای که فکر کردم نمیگذره.چجوری وقتی بودی روزها میگذشت و حالا که نیستی هم روزها میگذرن؟ هان؟مگه نباید یه تغییری تو زندگی بوجود بیاد؟مگه نباید رنگ آسمون عوض شه؟چرا نش…
her·۲ ماه پیش(شاید من تو را در ذهنم ساخته بودم.)(شاید من تو را در ذهنم ساخته بودم.) حتی نتونستم تو چشمات نگاه کنم. با دستپاچگی دور و برم رو نگاه کردم و زیرزیرکی جوابی به سوالت دادم. یادم…
her·۴ ماه پیشتابستانِ ۱۴۰۳بعضی وقتا دلم میخاد جوون نباشم.دوست دارم آخرا یا وسط های زندگیم باشه. دوست دارم مقدار زیادیش طی شده باشه. راستش حوصله جوونی و ادامه دادن و…
herدرسَکّو!·۸ ماه پیشنمیدونم چه حسی دارم یا چه حسی باید داشته باشم."نمیدونم چه حسی دارم یا چه حسی باید داشته باشم."جمله ای که مدام تو سرم تکرار میشه. جمله ای که نشونه فراره. فرار ذهنم از درد، از واقعیت و…