ویرگول
ورودثبت نام
طاها قاسمی
طاها قاسمیخلاصه بگم،
طاها قاسمی
طاها قاسمی
خواندن ۱۶ دقیقه·۴ ماه پیش

فصل دوم کتاب Cold Start Problem

تا اینجا، مقدمه رو داشتیم در اینجا «کتاب Cold start problem» و همچنین «فصل اول کتاب Cold Start Problem» که توضیحاتی بود راجب اینکه نویسنده از کجا شروع کرده و چه تجاربی داره و ی کلی گویی در مورد بک گراند اینکه این داستان مسائل شروع سرد چی هست و اثر شبکه ای چیه!

بریم برای خوده کتاب...

الان که این متن رو نوشتم، تازه خوندن این بخش رو تموم کردم، این فصل برام جذاب تر بود، اگر دو پست قبلی رو نخوندین، طوری نیست، از اینجا شروع کنین"


«کتاب Cold start problem»

«فصل اول کتاب Cold Start Problem»

«فصل دوم کتاب Cold Start Problem»

«فصل سوم کتاب Cold Start Problem»

«فصل چهارم کتاب Cold Start Problem»


A BRIEF HISTORY

در سال ۱۹۹۵، در سپیده‌دم وب، در حالی که میلیون‌ها مصرف‌کننده برای اولین بار اینترنت را با شکوه دایل‌آپ تجربه می‌کردند، اولین وب‌سایت‌های تجاری جهان شروع به ظهور کردند. این وب‌سایت‌ها توسط استارتاپ‌ها و نه فقط محققان دانشگاهی ساخته شدند و عصری از شکوفایی مبتنی بر فناوری را آغاز کردند. با شروع از سال ۱۹۹۵، نزدک ۴۰۰ درصد رشد کرد، با ده‌ها عرضه اولیه سهام استارتاپ (IPO) در عرض چند سال کوتاه: یاهو، نت‌اسکیپ، ای‌بی، آمازون، پرایس‌لاین. امروز، بسیاری از این شرکت‌ها هنوز وجود دارند و میلیاردها دلار ارزش دارند.

در سال ۱۹۹۶، با اوج گرفتن رونق دات‌کام، فقط ۲۰ میلیون کاربر به اینترنت دسترسی داشتند، که بیشتر از طریق مودم‌های دایل‌آپ بود. وقتی تئودور ویل در اوایل دهه ۱۹۰۰ به این بینش رسید که ارزش شبکه‌ها در تعداد اتصالات نهفته است، کل شبکه شرکت «آمریکن تلگراف و تلفن» تنها از چند میلیون تلفن تشکیل شده بود. امروز، اندازه شبکه‌ها با میلیاردها نفر اندازه‌گیری می‌شود.

حتی با این اعداد اولیه و کوچک، هیجان فوق‌العاده‌ای درباره ارزش تجاری بالقوه این استارتاپ‌ها وجود داشت. نسل جدیدی از اصطلاحات تخصصی دات‌کام گسترش یافت، از جمله اصطلاحاتی مانند: «برنده همه چیز را می‌برد»، «مزیت اولین حرکت» و «منحنی چوب هاکی». تئوری این بود که اگر یک استارتاپ به اولین و بزرگ‌ترین شبکه تبدیل شود. چه برای اتصال خریداران و فروشندگان و چه برای کاربران به محتوا، از لحاظ نظری به یک محصول شکست‌ناپذیر تبدیل می‌شود. به کاربرانش ارزش بیشتری می‌دهد، رقبای خود را خریداری کرده، و به طور کلی بر صنعت خود تسلط پیدا می‌کند، همانطور که AT&T یک قرن پیش انجام داده بود. جای تعجب نیست که در اوج خود، AOL بیش از ۲۲۴ میلیارد دلار ارزش داشت و یکی از باارزش‌ترین شرکت‌های جهان بود. البته، حالا که به گذشته نگاه می‌کنیم، همه این‌ها کمی مضحک به نظر می‌رسند. به همین دلیل است که گاهی از «رونق دات‌کام» “dot-com boom” به عنوان «حباب دات‌کام» “dot-com bubble” یاد می‌شود. بسیاری از استارتاپ‌های ضعیف بر اساس این ایده‌ها به سرعت عرضه اولیه سهام (IPO) انجام دادند، سپس چند سال بعد وقتی بودجه‌شان تمام شد، شکست خوردند. با این حال، ایده‌هایی که بر تفکر دات‌کام غالب بودند هنوز وجود دارند. صنعت فناوری هنوز هم در مورد بازارهای «برنده همه چیز را می‌برد» و «مزیت اولین حرکت» صحبت می‌کند، در حالی که در عمل، این‌ها اسطوره‌هایی هستند و از نظر عملی رد شده‌اند. به واقعیت نگاه کنید: اولین بودن مزایای ضعیفی دارد، زیرا استارتاپ برنده معمولاً یک ورودی دیرهنگام‌تر است. و برنده معمولاً همه چیز را به دست نمی‌آورد، و در عوض باید با تعدادی از محصولات شبکه‌ای دیگر بر سر کنترل مناطق جغرافیایی و بخش‌های مشتریان مختلف بجنگد. پس چرا این همه شور و شوق مهارنشدنی درباره اثرات شبکه وجود دارد؟ اگر به ادبیات این حوزه بپردازید، خواهید دید که یک تئوری کلیدی که در دوران دات‌کام محبوبیت یافت، دیدگاهی بی‌پرده، اما بسیار ناقص، از اثرات شبکه ارائه می‌دهد. آن تئوری، «Metcalfe’s Law» است.

اگر ادبیات موجود را بخوانید، فقط یک لحظه طول می‌کشد تا به «قانون Metcalfe’s » به عنوان ستون اصلی در مطالعه اثرات شبکه بر بخورید. این قانون در دوران رونق دات‌کام محبوب شد و برای توجیه ارزش‌گذاری‌های عظیم استارتاپ‌ها در آن زمان استفاده می‌شد. برخلاف نقل قول ویل، این قانون یک توضیح کمی (اگرچه ساده) برای ارزش یک شبکه با پیوستن گره‌های بیشتر ارائه می‌دهد. این قانون در ادامه تعریف شده است:

ارزش سیستمی دستگاه‌های ارتباطی سازگار، به صورت مربع تعداد آن‌ها رشد می‌کند. «قانون متکالف»

اگر بخواهیم به سادگی بیان کنیم، هر بار که یک کاربر به اپلیکیشنی با یک شبکه در پس‌زمینه می‌پیوندد، ارزش اپلیکیشن به توان ۲ افزایش می‌یابد. این بدان معناست که اگر یک شبکه ۱۰۰ گره داشته باشد و سپس به ۲۰۰ گره دو برابر شود، ارزش آن بیش از دو برابر می‌شود، در واقع چهار برابر می‌شود. این تئوری که در ابتدا در دهه ۱۹۸۰ توسط رابرت متکالف، یکی از پیشگامان اولیه شبکه‌های کامپیوتری، تدوین شد، ارزش یک شبکه را به عنوان یک تابع ریاضی بر اساس تعداد دستگاه‌های متصل (مانند دستگاه‌های فکس، تلفن‌ها و غیره) تعریف می‌کند. این تئوری در اصل از تجربیات متکالف در فروش اترنت، یک پروتکل شبکه‌سازی کامپیوتری پیش از اینترنت، نشأت گرفته است.

در اواخر دهه ۱۹۹۰، محبوبیت یافت که از «قانون متکالف» در زمینه شرکت‌های جدید اینترنتی «دات‌کام» که در صنعت ظهور می‌کردند، استفاده شود تا ارزش‌گذاری «اولین حرکت‌کنندگان» در صنعت را توجیه و بالا ببرند. پیامدهای تجاری پذیرفتن این مدل جهان عمیق بود. این به این معنا بود که شما باور داشتید استارتاپ‌های دات‌کام دهه ۱۹۹۰ در حال ساخت بزرگ‌ترین شبکه‌های جدید روی کره زمین هستند و ارزش آن‌ها به صورت تصاعدی افزایش خواهد یافت. زود وارد شوید و سریع بخرید، زیرا ارزش این استارتاپ‌ها منفجر خواهد شد.

با این حال، با نگاهی به گذشته، مشخص نیست که چرا قانون متکالف باید برای ساخت وب‌سایت‌های اینترنتی اعمال شود. این قانون در مورد نحوه تفکر در مورد، مثلاً، خریداران و فروشندگان در eBay چیز زیادی نمی‌گوید. آیا این کاربران با «دستگاه‌های ارتباطی سازگار» یکی هستند؟ آیا eBay به اندازه اختراع اصلی باب متکالف، یعنی اترنت، با فناوری شبکه‌سازی کامپیوتری برابر است؟ در هیجان رونق دات‌کام، این موضوع اهمیتی نداشت. این «قانون» به عنوان ارزش یک وب‌سایت که با اضافه شدن کاربران به صورت غیرخطی رشد می‌کند، بازبسته‌بندی شد و به بخشی اساسی از بحث تبدیل گشت.

نقاط ضعف متکالف Metcalfe’s Flaws

اگر درست در همین‌جا از خواندن این کتاب دست می‌کشیدید، تقریباً تمام تفکر استراتژیک سطح بالایی را جذب می‌کردید که برای اثرات شبکه به آن ارجاع داده می‌شود. من کمی از تاریخ را پوشش دادم، چند اصطلاح تخصصی را تعریف کردم، چند مورد مطالعه را مطرح کردم که در آن یک شبکه بزرگ، یک شبکه کوچک را شکست می‌دهد، تعریفی برای قانون متکالف و برخی پیامدهای استراتژیک را بیان کردم. با این حال، این توضیحات حتی به اندازه کافی برای کسانی که در صنعت به دنبال ایجاد، مقیاس پذیری و رقابت با استفاده از این نیروی قدرتمند هستند، کافی نیست. قطعاً برای مدیران محصول، مهندسان، طراحان و مدیرانی که باید استراتژی حول اثرات شبکه را در نقشه‌های راه فصلی آینده خود ترسیم کنند، کافی نیست!

هر کسی که واقعاً یک محصول شبکه‌ای را از ابتدا ساخته باشد، به شما خواهد گفت که متأسفانه قانون متکالف به طرز دردناکی نامربوط است. اگرچه در زمان خود هوشمندانه بود، اما به خوبی عمر نکرده است. قانون متکالف فازهای مهمی از ساخت یک شبکه را نادیده می‌گیرد، مانند کاری که باید در همان ابتدا وقتی هیچ کس از محصول شما استفاده نمی‌کند، انجام دهید. همچنین کیفیت تعامل کاربر و چندجانبه بودن بسیاری از شبکه‌ها مثل خریداران و فروشندگان را در نظر نمی‌گیرد. همچنین تفاوت بین «کاربران فعال» و فقط افرادی که ثبت‌نام کرده‌اند، یا تجربه نامطلوب یک محصول زمانی که کاربران زیادی شروع به شلوغ کردن یک شبکه می‌کنند، را در نظر نمی‌گیرد. این بسیار فراتر از مدل ساده «گره‌های بیشتر بهتر است» است. قانون متکالف یک مدل ساده و آکادمیک است که در آزمون هرج و مرج زندگی واقعی شکست می‌خورد.

قانون میرکت Meerkat’s Law

اگر قانون متکالف شکسته شده است، چه چیزی بهتر است؟ یکی از اهداف اصلی این کتاب ارائه یک نظریه بهتر است، و من فکر می‌کنم یکی را پیدا کرده‌ام که بر اساس ریاضیات جمعیت حیوانات ساخته شده است. این نظریه با مطالعه میرکت‌ها شروع می‌شود. بله، شاید شما یکی را، تیمون، در فیلم «شیرشاه» به همراه دوستش پومبا، گراز زگیل‌دار، دیده باشید. یک نظریه بهتر برای درک اثرات شبکه از سال‌های دانشجویی من در دانشگاه واشنگتن در سیاتل می‌آید. در سال آخر، من یک سری کلاس در مورد ریاضیات زیربنایی در مورد مطالعه اکولوژی، به ویژه آن‌هایی که بر جمعیت گیاهان و حیوانات حاکم هستند. این ریاضیات حیوانات اجتماعی بود—مانند میرکت‌ها، ساردین‌ها، زنبورها و پنگوئن‌ها که باعث شد من به «اثر شبکه» فکر کنم.

انواع زیادی از حیوانات اجتماعی وجود دارند که از زندگی دسته‌جمعی بهره می‌برند، چه از هماهنگ کردن شکار گرفته تا پیدا کردن جفت و مقاومت در برابر شکارچیان. گره‌های بیشتر در این شبکه‌ها بهتر هستند. با این حال، اگر به هر دلیلی جمعیت این حیوانات اجتماعی کاهش یابد، مزایای آن می‌تواند به سرعت از بین برود و آن‌ها را بیشتر در معرض فروپاشی قرار دهد. اما اگر جمعیت خیلی سریع رشد کند، و حیوانات زیادی در فضای کوچکی زندگی کنند، آنگاه ازدیاد جمعیت مزایای آن‌ها را خنثی می‌کند که باعث می‌شود جمعیت به حالت ثبات برسد. به نظرتان آشنا می‌آید؟ بله، درست است: حیوانات اجتماعی هم «اثرات شبکه» دارند.

ریاضی میرکت‌ها The Math of Meerkats

میرکت‌ها یک مثال عالی هستند. آن‌ها حیواناتی فوق‌اجتماعی هستند که در بخش جنوبی آفریقا زندگی می‌کنند، و وقتی در گروه‌های سی یا پنجاه نفری با هم زندگی می‌کنند، «دسته» یا «گروه» نامیده می‌شوند. میرکت‌ها دوست دارند در یک گروه باشند زیرا اگر یکی از آن‌ها یک شکارچی را در حال نزدیک شدن ببیند، روی دو پای عقبی کوچک خود می‌ایستند و یک سری صدای پیچیده برای هشدار به گروه تولید می‌کنند. آن‌ها پارس یا سوت می‌زنند تا نشان دهند که آیا یک شکارچی هوایی یا زمینی نزدیک است و آیا این شکارچی خطر کم، متوسط یا بالایی دارد. این به حفظ امنیت گروه کمک می‌کند.

این دینامیک‌ها برای اولین بار در دهه ۱۹۳۰ توسط واردر کلاید آلی، استاد دانشگاه شیکاگو و پیشگام اکولوژی آمریکا، توصیف شد. مقاله او با عنوان «مطالعات در تجمع حیوانات: حفاظت جمعی در برابر نقره کلوئیدی در ماهی قرمز» مشاهده کرد که ماهی قرمز زمانی که در گروه‌هایی قرار دارد، سریع‌تر رشد می‌کند و می‌تواند در برابر مسمومیت آب مقاومت کند. درست همانطور که پرندگان برای گیج کردن و مقاومت در برابر شکارچیان، و دسته‌های میرکت‌ها به یکدیگر در مورد خطر هشدار می‌دهند، ماهی قرمز نیز همین دینامیک‌ها را به اشتراک می‌گذارد. این موضوع به یک مفهوم مهم در زیست‌شناسی تبدیل شد زیرا برای اولین بار این ایده را مطرح کرد که یک نقطه اوج وجود دارد به نام «آستانه آلی» “Allee threshold” که در آن حیوانات امن‌تر هستند و در نتیجه به عنوان یک جمعیت سریع‌تر رشد می‌کنند. به عبارت دیگر، منحنی‌های جمعیت آلی نوعی نسخه اکولوژیک از اثر شبکه را توصیف می‌کنند.

Allee threshold
Allee threshold

وقتی میرکت‌های کافی در یک دسته برای هشدار دادن به یکدیگر در مورد خطر وجود ندارند، احتمال بیشتری دارد که یک فرد در دسته توسط یک شکارچی انتخاب و شکار شود. پس از آن، این یک دینامیک چرخشی است، زیرا با وجود میرکت‌های کمتر، آن‌ها حتی کمتر قادر به محافظت از خود هستند که منجر به جمعیتی کوچک‌تر و کوچک‌تر می‌شود. این یک جمعیت حیوانی زیر «آستانه آلی» است که تمایل دارد به سمت صفر برود. استعاره از یک محصول فناوری در اینجا آشکارا قابل مشاهده است، اگر یک اپلیکیشن پیام‌رسان به اندازه کافی افراد در آن نداشته باشد، برخی کاربران آن را حذف خواهند کرد. و با کوچک شدن پایگاه کاربران، احتمال اینکه هر کاربر ترک کند بیشتر می‌شود که در نهایت منجر به عدم فعالیت و فروپاشی شبکه می‌شود.

فروپاشی، اگر آستانه آلی رعایت نشود
فروپاشی، اگر آستانه آلی رعایت نشود

این همان چیزی است که اتفاقی که برای مای‌اسپیس افتاد، زمانی که فیس‌بوک شروع به جذب کاربرانش کرد، یا زمانی که مصرف‌کنندگان و توسعه‌دهندگان اپلیکیشن از بلک‌بری به سمت گوشی‌های هوشمند گوگل یا اپل رفتند. از طرف دیگر، وقتی یک دسته خوب و سالم از میرکت‌ها وجود داشته باشد چه اتفاقی می‌افتد؟ آن‌ها به رشد و تولید مثل ادامه می‌دهند و شاید چندین دسته را ایجاد کنند. اگر شما از آستانه آلی فراتر بروید، جمعیت رشد خواهد کرد، زیرا آن‌ها می‌توانند دسته‌شان را سالم و محافظت‌شده نگه دارند. میرکت‌های بیشتر، میرکت‌های بیشتری را به وجود می‌آورند، و حتی اگر گاهی اوقات شکارچیان یکی دو نفر را شکار کنند، تا زمانی که جمعیت کلی بالا بماند، به رشد خود ادامه خواهد داد.

اما این نمی‌تواند برای همیشه ادامه داشته باشد، زیرا منابع محدودی وجود دارد، مانند غذاهای مورد علاقه میرکت‌ها، حشرات و میوه‌ها که از یک جمعیت محدود پشتیبانی می‌کنند. با افزایش جمعیت، در نهایت یک حد طبیعی بر اساس محیط زیست وجود خواهد داشت—که اغلب «ظرفیت برد» نامیده می‌شود. برای حیوانات اجتماعی مانند میرکت‌ها و ماهی‌های قرمز، ازدیاد جمعیت این‌گونه به نظر می‌رسد، ابتدا ثابت شروع می‌شود، سپس به یک نقطه اوج می‌رسد و پس از رشد سریع، دوباره اشباع شده و افت می‌کند:

رشد فراتر از آستانه آلی
رشد فراتر از آستانه آلی

ظرفیت برد با توسعه ازدیاد جمعیت
ظرفیت برد با توسعه ازدیاد جمعیت

نسخه اثر شبکه این در صنعت فناوری زمانی رخ می‌دهد که «ازدحام بیش از حد» ناشی از کاربران زیاد وجود داشته باشد. برای اپلیکیشن‌های ارتباطی، ممکن است شروع به دریافت پیام‌های زیادی کنید. برای محصولات اجتماعی، ممکن است محتوای زیادی در فیدها وجود داشته باشد، یا برای بازارهای آنلاین، تعداد زیادی آگهی وجود داشته باشد که پیدا کردن مورد مناسب را به کاری سخت تبدیل کند. اگر تشخیص اسپم، فیدهای الگوریتمی و ایده‌های دیگر را به کار نبرید، شبکه به سرعت غیرقابل استفاده می‌شود. اما اگر ویژگی‌های مناسب را برای کمک به کشف، مبارزه با اسپم و افزایش ارتباط در رابط کاربری اضافه کنید، می‌توانید ظرفیت برد برای کاربران را افزایش دهید.

وقتی جمعیت‌ها (و شبکه‌ها) فرو می‌پاشند!

هنگامی که اقیانوس‌ها بیش از حد صید می‌شوند، جمعیت ساردین‌ها، تن‌ها و دیگر ماهی‌ها می‌توانند ناگهان از بین بروند و در عرض چند سال کوتاه فرو بپاشند. محصولات فناوری با اثرات شبکه نیز به همین صورت شروع می‌شوند، زمانی که دوستان ترک می‌کنند، کمی کم‌کاربردتر می‌شوند، اما زمانی که به زیر نقطه اوج می‌رسند، به طور کامل فرو می‌پاشند. نسخه اکولوژیکی این ایده را می‌توان به وضوح با بازدید از شهری در حدود یک ساعت در جنوب جایی که من در سانفرانسیسکو زندگی می‌کنم، مشاهده کرد، جایی که یک شهر کوچک زیبا به نام مونتری، کالیفرنیا وجود دارد. این شهر به همان اندازه که به خاطر ماهیگیری فراوانش مشهور است، به خاطر زادگاه نویسنده کلاسیک آمریکایی، جان استاین‌بک، نیز شناخته شده است. در اوایل دهه ۱۹۰۰، زمانی که ماهیگیری صنعتی شد، یک خیابان کامل از کارخانه‌های کنسرو ساردین ساخته شد که به درستی «کَنِری رو» نام‌گذاری شد. صنعت ماهیگیری مونتری هر سال شروع به صید صدها هزار تن ساردین کرد. با توجه به اینکه این یک ماهی کوچک است و شاید حداکثر چند اونس وزن داشته باشد، ما در مورد چیزی در حدود ۵ میلیارد ساردین صید شده در سال در اوج صنعت صحبت می‌کنیم. این صنعت به موفقیت رسید و شهری با ده‌ها هزار نفر را پشتیبانی کرد، تا اینکه ناگهان همه چیز متوقف شد. یک سال در دهه ۱۹۵۰، ساردین‌ها به طرز مرموزی ناپدید شدند. مردم شهر صبورانه تا سال بعد منتظر ماندند تا ماهی‌ها برگردند، اما برنگشتند. و سال بعد از آن، وضعیت همین بود. و سال بعد از آن، باز هم همین بود. ساردین‌ها از بین رفتند. در سال‌های اولیه، صید ساردین تقریباً به ۸۰۰ میلیون تن می‌رسید، فقط چند دهه بعد، به ۱۷ تن سقوط کرد. صید بی‌رویه، همراه با دینامیک‌های پیچیده جمعیت حیوانات، پایان صنعت ماهیگیری مونتری را رقم زد. کارخانه‌های کنسرو در نهایت تعطیل شدند و امروز کارخانه‌های قدیمی به عنوان یک مقصد گردشگری فوق‌العاده برای جشن گرفتن استاین‌بک و همچنین مطالعه حیات دریایی در آکواریوم خلیج مونتری عمل می‌کنند. امروز نیز می‌توانید از کارخانه‌های قدیمی بازدید کنید، جایی که تابلوها و نمودارها، اوج و سقوط ساردین‌های مونتری را ثبت کرده‌اند.

ساردین‌ها دارای اثرات شبکه هستند، و منحنی‌های آلی برای فکر کردن در مورد اینکه چگونه شبکه‌ها می‌توانند از هم بپاشند و فرو بریزند، مفید هستند. درست همانطور که عبور از «آستانه آلی» برای یک دسته ساردین برای تغییر از رشد کم/منفی به یک جمعیت خودپایدار مهم است، وقتی ساردین‌ها را با شدت بیشتری صید کنید، می‌توانید آن‌ها را به زیر آستانه ببرید.

فروپاشی پس از عبور از آستانه آلی
فروپاشی پس از عبور از آستانه آلی

درست همانطور که ساردین‌ها می‌توانند فرو بپاشند، شبکه‌های محصولات فناوری نیز می‌توانند. چرا باید از یک اپلیکیشن پیام‌رسانی استفاده کنید که هیچ یک از دوستان شما از آن استفاده نمی‌کنند؟ یک اپلیکیشن خالی را به اندازه کافی باز کنید، شما هم آن را ترک خواهید کرد. خیلی زود، اثرات شبکه از بین می‌روند و با سرعت به سمت فروپاشی پیش می‌رود.

منحنی آلی در اوبر

من ایده‌های پروفسور آلی در مورد اکولوژی ریاضی را در دانشگاه واشنگتن مطالعه کردم، اما مانند بسیاری از چیزهایی که در دانشگاه یاد گرفتم، بلافاصله پس از فارغ‌التحصیلی آن‌ها را فراموش کردم. سال‌ها بعد، در مقابل یک تخته وایت‌برد در دفتر مرکزی اوبر در سانفرانسیسکو ایستاده بودم و سعی می‌کردم تجسم کنم که چگونه اضافه کردن رانندگان بیشتر به یک شهر، تجربه برای مسافران را تغییر می‌دهد. هر چه بیشتر فکر می‌کردم و طرح می‌کشیدم، یک منحنی آشنا پدیدار می‌شد.

وقتی تعداد رانندگان در یک شهر بسیار کم است، طول می‌کشد تا بتوانید یک سواری بگیرید. این وضعیت به عنوان داشتن ETA (زمان تخمینی رسیدن) بالا شناخته می‌شود. در نتیجه، نرخ تبدیل پایین است، زیرا چه کسی وقت دارد سی دقیقه منتظر سواری بماند؟ بنابراین، تا زمانی که چند ده راننده نداشته باشید؛مثلاً برای این مثال پنجاه راننده ارزش برای کاربر تقریباً صفر است. آن‌ها واقعاً از اپلیکیشن استفاده نمی‌کنند، و رانندگان نیز باقی نمی‌مانند، بنابراین کل شبکه خود به خود فرو می‌پاشد.

با این حال، پس از عبور از «نقطه اوج»، اوضاع شروع به کار کردن می‌کند. مسافران در ۱۵ دقیقه ماشین می‌گیرند و این تا حدی ناخوشایند اما هنوز قابل استفاده است. آن را به ۱۰ دقیقه یا حتی ۵ دقیقه کاهش دهید، آنگاه وضعیت حتی بهتر می‌شود. هرچه شبکه رانندگان بزرگ‌تر باشد، راحت‌تر می‌شود. شبکه حمل و نقل شهری شروع به دیدن اثر شبکه کلاسیک می‌کند!

اما در نهایت، ارزش شبکه به یک حد ثابت می‌رسد، بازدهی از داشتن تعداد رانندگان بیشتر، کاهشی است. مهم نیست که بتوانید در ۴ دقیقه به جای ۲ دقیقه، یا داشتن یک راننده فوراً در بیرون، سواری بگیرید. در واقع، این تا حدی ناخوشایند است، زیرا شما به کمی زمان نیاز دارید تا کلیدهایتان را بردارید و از در بیرون بپرید تا راننده خود را ملاقات کنید.

این منحنی را رسم کنید، چیزی شبیه این به نظر می‌رسد:

نرخ تبدیل اوبر بر اساس تعداد رانندگان
نرخ تبدیل اوبر بر اساس تعداد رانندگان

آشنا به نظر می‌رسد؟

قانون میرکت در برابر قانون متکالف - Meerkat’s Law versus Metcalfe’s Law

ریاضیات میرکت‌ها که بر حیوانات اجتماعی حاکم است، برای ما هم صدق می‌کند. در نهایت، انسان‌ها حیوانات اجتماعی هستند که با به اشتراک گذاشتن عکس‌ها، فروش کتانی‌های کلکسیونی، به اشتراک گذاشتن پروژه‌های کاری و تقسیم هزینه‌های شام با یکدیگر ارتباط برقرار می‌کنند. به جای شکار و جفت‌گیری، شبکه‌های ما به ما در خرید و فروش مواد غذایی و قرار گذاشتن کمک می‌کنند.

همان دینامیک‌های زیربنایی، گروه‌های ما و دسته‌های میرکت‌ها را متحد می‌کند، و ایده‌های زیادی برای هم‌افزایی بین این دو گونه وجود دارد. همانطور که یک شبکه اجتماعی به حداقل تعداد مشخصی از افراد برای جذاب شدن نیاز دارد، یک دسته میرکت نیز به همین صورت است. همانطور که یک اپلیکیشن پیام‌رسانی رشد می‌کند اما در نهایت بازار خود را اشباع می‌کند، رشد حیوانات نیز با زیاد شدن جمعیت محیط زیستشان کند می‌شود. در حالی که اصطلاحات متفاوت هستند، مفاهیم اصلی و ریاضیات یکسان هستند:

اثر آلی ← اثر شبکه

آستانه آلی ← نقطه اوج

ظرفیت برد ← اشباع

در فصل‌های بعدی، در حالی که من از واژگان کسب‌وکار؛ اثرات شبکه، نقاط اوج و اشباع بازار؛ استفاده می‌کنم، ایده‌های اساسی را به پروفسور آلی و مدل‌های ریاضی او در اکولوژی نسبت می‌دهم. اکولوژیست‌ها قرن‌هاست که مدل‌های جمعیت حیوانات را برای پیش‌بینی سرعت رشد آن‌ها، زمانی که جمعیتشان بیش از حد می‌شود و برای پیش‌بینی دینامیک‌های پیچیده آن‌ها ایجاد کرده‌اند. من این ایده‌ها را قرض می‌گیرم تا توضیح دهم که چگونه محصولات فناوری ممکن است راه‌اندازی، مقیاس پذیری و بازارهای خود را با استفاده از اثرات شبکه دفاع کنند.

این ایده‌ها یک پایه نظری غنی‌تر از تصور معمول ارائه می‌دهند که محصولات فناوری یا اثر شبکه دارند یا ندارند. صنعت فناوری می‌تواند مجموعه دقیق‌تر و ظریف‌تری از واژگان ایجاد کند که برای رسیدن به سطح بعدی تحلیل لازم است تا مفاهیم و معیارهای عینی در نهایت به استراتژی محصول مرتبط شوند.

آنچه صنعت به آن نیاز دارد، یک چارچوب یکپارچه است که مجموعه‌ای از مفاهیم و واژگان مرتبط را به هم گره می‌زند. این چارچوب قلب کتاب «مسئله شروع سرد» است.

مقیاس پذیری
۱
۰
طاها قاسمی
طاها قاسمی
خلاصه بگم،
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید