... in that moment I decided, to do nothing about everything
کنکوریای 1402 | به یادِ رسم دیرینه
بعد از کلی گندکاری تو کنکور و حذف و نَصف (نصب) کردن عمومیا و دو تا، چهار تا کردن کنکور، بالاخره روز موعود داره فرا میرسه و معلوم شده کنکور چطور و چند بار قراره برگذار بشه. اینقدرم این نحوهی برگذاری خوبه که نگو! مثلا دوازدهمیایی که هنوز نصف کتابا رو تموم نکردن باید تو دی کنکور بدن! همون طوری که میدونید (یا نمیدونید) کنکور 1402 توی دو نوبت دیِ 1401 و تیر 1402 برگذار میشه. الانم چند روزی بیشتر تا کنکورِ اولی نمونده و ویرگولیای کنکوری دارن برای آخر هفته (بیست و نُهُم و سیُم (چه آخر هفتهای!)) آماده میشن.
حدود دو سال پیش، یه پست قشنگ برای کنکوریای 1400 نوشته شد؛ گفتم بد نباشه امسال هم من یه پست اونجوری بذارم تا کنکوریا رو قبل از رفتن از زیر قرآن رد کنیم و پشت سرشون گلاب بریزیم! البته صد در صد قرار نیست اینجا بشینم براشون چند آیه قرآن قرائت کنم و بعد هم یه گیفِ ریختن گلاب پشت سر بذارم، هدف بیشتر اینه که اگه یه وقت نگاهشون به این پست خورد، ازش حال خوب بگیرن.
این لیست بدون هیچ ترتیب خاصی (به جز آخر لیست که بخاطر عدم شناخت، آخرن) قرار گرفته. بریم که داشته باشیم، کنکوریای خوب (و بد (این بَد مختص پارساست کسِ دیگهای به خودش نگیره)) ویرگولو :"))
(برای هر کدوم یه آهنگ گذاشتم که بنظرم به مودشون میخورد؛ امیدوارم خوششون/تون بیاد.)
البته قبلش یه تشکر از یودین، آیرین و به خصوص پری و لیزلیز بکنم بخاطر کمک فراوانی که برای گرداوری این پست کردن.
آرتا؛ چوپون ویرگول
اگه آرتا رو نمیشناسید، برید بشناسید. از این بشر بهتر، نداریم. آرتا به همه میگه "ببعی" برای همینم خودش میشه چوپون! چوپون ویرگول همیشه، حواسش به همه هست تا مبادا ببعیای ناراحت باشه! دوست دار محیط زیست، حامی حقوق LGBTQ و حامی حقوق حیوانات و... (فکر نمیکنم کسی باشه که آرتا حامی حقوقش نباشه :"))
آرتا؛
بهترینا رو برات آرزو میکنم. امیدوارم به هر چیزی که میخوای برسی. یادمه یه بار گفتی دوست داری مثل 22 (یکی از شخصیتای انیمیشن سول) باشی، توی زمین نباشی. امیدوارم اون حسِ تنفر نسبت به زندگیت از بین رفته باشه.
برای من یکی از تاثیر گذارترین آدما بودی؛ با وجود اینکه خیلی صمیمی نبودیم (نیستیم) بازم به طرز عجیبی همیشه وقتی به کمک یکی نیاز داشتم بودی. مطمئنم قراره آدم تاثیر گذاری بشی. هیچ وقت جا نزن آرتا؛ منتظر شنیدن خبر موفقیتات هستم. (به خصوص توی زمینهی حقوق بشر و محیط زیست) امیدوارم این مرحله از زندگیت رو عالی رد کنی و بهترینها برات اتفاق بیوفته.
مپ ایر؛ پدر روحانیِ عزیز
اگه یه سر به صفحهی پدر عزیز بزنید فکر میکنید چقدر آدم اتو کشیده و مودب و مهربونیه و شاید باورتون نشه وقتی بهتون بگم دقیقا همین طوریه! (حداقل تا جایی که من میدونم) بین جمع نوجوونای ویرگولی اگه یه عاقل باشه، قطعا اون مپ ایره. دقیقا توی خراب کاریا همون آدمیه که وقتی میرید ازش توصیه بگیرید بهتون میگه قراره این کار احمقانه باشه و بعد در حالی که دارید اون کارو انجام میدید بهتون نگاه میکنه و در نهایت هم میگه "گفتم احمقانهست." و خیلی اگنور گونانه (وات؟ چی گفتم! واژه ای به معنی در حال اگنور کردن: توجه نکردن) رد میشه میره.
پدر روحانی؛
تو یکی از باهوشترین و عاقلترین آدمایی هستی که میشناسم. مطمئنم میتونی به تمام اهدافت برسی اگه به اندازهی کافی براشون انگیزه داشته باشی و تلاش کنی. در کنار این، اینم مطمئنم که بیشترین تلاش رو داری میکنی. ولی همهمون بعضی وقتا بیانگیزه میشیم؛ هر وقت انگیزهتو از دست دادی فقط کافیه به تعداد فیلمایی که میتونی بعد کنکور ببینی فکر کنی! مطمئنم هیچی بیشتر از این نمیتونه انگیزه بده به کسی مثل تو که خورهی فیلمِ. (البته به جز فکر کردن تعداد بازیایی هم که میتونی بعدش بکنی!) بهترین حالا رو برات آرزو میکنم؛ البته آرزو که نه، مطمئنم بهترینها رو بدست میاری. منتظر بهترینها براتم.
هیهات؛ کورالین
دلیل اینکه به هیهات لقب کورالین دادم اینهکه یه وایب کورالین (نه خودِ شخصیت کورالین، کلا انیمیشنش) طوری ازش میگیرم؛ کلا وقتی بهش فکر میکنم اولین چیزی که به ذهنم میرسه انیمیشن کورالینه :))
هر چند خیلی وقت نیست که وارد ویرگول شده، ولی به شدت آدم گرم و صمیمیایِ.
هیهات؛
با وجود اینکه خیلی وقت نیست میشناسمت؛ ولی یکی از فوق العادهترین آدمایی هستی که میشناسم. نمیدونم چرا و چطور ممکنه آدمی به محشری تو، از خودش متنفر باشه، ولی اینو بدون تو لایق هر چیزی باشی، لایق تنفر نیستی. مطمئنم قراره بهترین نتیجه رو از زندگیت بگیری. سعی کن ازش لذت ببری. نوشتهها معمولا بیشتر از هر چیز دیگهای از تفکرات و ذهن آدما میان، و تو از نوشتههات معلومه که چقدر با استعداد و باهوشی، تو قطعا و حتما برای هر چیزی که تلاش کنی، بهش میرسی. موفق باشی :))
آیرین؛ روانشناسِ شورشی
ما بیشتر از یه آیرین توی ویرگول داشتیم. کسایی که قدیمیترن در جریانن، اولی یه روانشناس بلفطره و خوره تستای روانشناسی بود. روزی روزگاری آیرین ورژن یک، ناگهان مُرد! و روزی روزگاری دیگه، آیرین ورژن دو ناگهان متولد شد! آیرین شمارهی دو یک شورشی به تمام عیار بود. (اینجا صرفا برای جلوگیری از سیـا*ـی شدن پست به جای هر واژهی دیگهای از این واژه استفاده کردم) معتقد بود باید حقشو بگیره و از دست هر احدی که جلوش وایمیستاد، به حق، خشمگین بود و هست.
آیرین؛
تو یکی از خارقالعادهترین آدمایی هستی که میشناسم. تلاش تو برای گرفتن حق، و به چالش کشیدن کسی که حقو ضایع میکنه ستودنیه. استدلالایی که توی متنها و گفت و گوهایی که میشه ارائه میدی به بینقصی میل میکنن. مطمئنم اگه کنکور واقعا بر اساس منطق و استدلال قرار بود برگذار بشه یکی از درخشانترینا میشدی. متاسفانه اینطوری نیست ولی همچنان تو قطعا و حتما میدرخشی.
محمد امین اسکندری؛ انرژی مطلق
اگه چهل و هشتا انرژیزا رو خالص سازی کنید (فقط کافئینش بمونه) و با هم مخلوط کنید بعدش هم، باز مقدار زیادی کافئین بهش اضافه کنید و بدید یه آدم بخوره شاید به اندازهی نصفِ محمد امین انرژی کسب کنه. بیشک یکی از حال خوب کنترینهای ویرگوله. یعنی اینجوریه که تو حالت گرفته باشه، باز بری پادکستاشو گوش بدی یا متناشو بخونی حالت خوب میشه.
محمد امین؛
من خیلی نمیشناسمت و چیز زیادی راجع به خود و زندگیت نمیدونم. ولی چیزی که میدونم اینه که انرژیای که داری، بیشک، توانایی رسوندنت به هر چیزی رو که اراده کنی داره. یادمه یه جا گفته بودی که میخوای معلم شی، نمیدونم شوخی بود یا جدی، ولی اگه معلم بشی، قطعا شاگردات با بهترین معلم دنیا رو به رو خواهند شد. امیدوارم به هر چیزی که میخوای برسی.
دختر جنوب؛ ستارهی بازگشته
چندتا چیز عجیب راجع به دختر جنوب وجود داره. اولیش اینه که اگه مگس تو ویرگول پر بزنه من میفهمم ولی دختر جنوب یک ماه پیش اومده و من تازه دو، سه روز پیش فهمیدم که برگشته! دومیشم اینه که با وجودِ اینکه اسمش دختر جنوبه تا مدت زیادی فکر نمیکردم جنوبی باشه!
دختر جنوب؛
تو همیشه از اون دسته آدمایی بودی که به وجودشون توی ویرگول افتخار میکردم. (البته دروغ چرا، همیشه سه نفرو با هم قاتی میکردم (میکنم) ستاره قطبی، نارنگی و تو ولی به وجود هر سه نفرتون افتخار میکنم پس وقتی اینو میگم، بدون از تَهِ دلِ) چند روز پیش وقتی اکانت جدیدت رو دیدم از ته دل خوشحال شدم، خیلی از رفتنت ناراحت بودم. مررسی که برگشتی :)) امیدوارم امثال شما همیشه برای ویرگول باشن و به هر چیزی که میخوان برسن. توی کنکور موفق باشی :))
لایف لاور؛ مترو سیار
این بشر یه جوری راجع به مترو حرف میزنه که بنظر میاد از 24 ساعت شبانه روز 25 ساعتشو توی متروعه! (البته نه اینکه بد باشه) یکی از نوجوونای نسبتا جدید ویرگوله ولی صمیمیتی که توی حرفاش هست از خیلی از قدیمیای ویرگول بیشتره.
لایف لاور؛
مطمئنم با اعتماد به نفس عالیای که داری، نیازی به انگیزه دادن و آرزوی موفقیتای بیخود نداری، ولی بازم، برات آرزوی موفقیت میکنم. هر چی هم که شد این اعتماد به نفستو حفظ کن. از خونگرمترین آدمایی هستی که دیدم و خیلی خوشحالم که باهات آشنا شدم. مطمئنم به هر چیزی که میخوای، میرسی.
پینوشت: البته اگه خراب کردی هم تعجب نکن، از یه "برلین دوست" چیز بیشتری انتظار نمیره! (صرفا جهت فان)
ساتو؛ بنفشِ ویرگول (شمارهی یک)
هر کس نمیدونه (بعید میدونم کسی باشه ولی خب) بدونه؛ ساتو خواهر از عزیزتر از جونِ (چَرَند!) منه. دختری که از همه جاش بنفشی میباره. (این هم ایهام داشت. بنفش رو رنگ شرارت در نظر بگیرید. و خودِ رنگ بنفش هم بخاطر اینکه همه چیزش بنفشه.)
این بخش شاید یه ذره شخصیتر باشه پس ترجیح اینه که از خوندنش صرف نظر کنید.
ساتویِ عزیزتر جانم، خواهر مهربونتر از پریِ مهربونم؛ (!!!!!!!!!)
ببین میخواستم نامهی عاشقانه طور برات بنویسم ولی انصافا نمیشه، نهایت زورم دیگه همون اسم بردن بود. توی بدبختی که نه اخلاق داری نه هیچی. ولی اینو بدون هر چیم بشه، تو خواهر منی و من همیشه دوست دارم همون طوری که تو منو دوست داری! (دقیقا همون طوری که منو دوست داری، نه بیشتر نه کمتر، میفهمی یا بیشتر تاکید کنم؟) مطمئنم بخاطر اون 50% ژن مشترکی که با من داری استعداد زیاد در وجودت فوران میکنه پس از اون استعداد استفاده کن و یه چیزی شو! مطمئنم قابلیت استفاده از اون هوشو داری پس برو و کنکورو بترکون! :))
پارسا؛ بنفشِ ویرگول (شماره دو)
اگه نمیدونید، بدونید که من با پارسا خصومت شخصی دارم. اما!!!! همین جا و از همین تریبون اعلام میکنم که نه تنها یه آتش بس موقت ولی قسم به ویرگولیتِ ویرگول که این دشمنی رو همین جا پایان میدم! (هنوز جملهی قبلی رو تموم نکرده بودم حس کردم یه چیزی تو زندگیم کم شده!) پارسا بیشک یکی از حال خوب کنترینای ویرگول بود و هست و من با وجود خصومت شخصیم تونستم این مسئله رو ببینیم پس شما ببینید که چقدر این بشر خوبه!
پارسا؛
تعهد دادم که دیگه باهات دشمنی نداشته باشم. پس نمیتونم کل این متنو با بدگویی ازت پر کنم? (اینجا انصافا نمیشد بی ایموجی جلو رفت) تو یکی از پر تلاشترین و مهربونترین آدمایی هستی که میشناسم و لایق بهترینایی. با تلاشی که تو کردی و هوش استعدادت قطعا به اون چیزی که میخوای میرسی. منتظرم تا شیرینی قبولی توی دانشگاه مورد علاقهتو همراهِ اون شیرینی دیگهای که قراره بدی، بخورم. موفق باشی! :))
کوکو؛ گالیلهی رفته
اگه ویرگولیا رو به چند دسته تقسیم کنیم، دستهای که کوکو و امثالش توش قرار میگیره کلا یه لول بالاتر از بقیهی ویرگولیاست. خیلی ناراحت و متاسفم از اینکه کوکو رفته. البته هنوز امیدوارم برگرده. امیدوارم این رفتن، از اون رفتنهای نوجوانانه باشه که بعد از رفت، برگشتنی در کاره. یکی میگفت "آدما وقتی حالشون خوب نیست، نیاز دارن برن تو خودشون؛ برای همین از همه جا میرن. ولی بعدش یه روزی، یه جوری از توی خودشون میان بیرون و شکوفا میشن" امیدوارم حق با اون باشه.
کوکو از اون دسته آدمایی بود (و هست) که عقایدشون هر چند گاهی تندروعانه ولی درسته. لقب گالیله از اونجا اومد که یه بار سر یه چیزی داشتم باهاش بحث میکردم. ازم پرسید که بنظرم حرفش درسته یا نه. باهاش موافق بودم ولی بنظرم جامعه آمادگی پذیرشش رو نداشت. همون طوری که توی روزگار گالیله جامعه آمادگی پذیرشِ تخت نبودن زمین رو نداشت.
کوکو؛
میدونم که رفتی و شاید هرگز این نوشته رو نبینی ولی انسان به امید زندهست و منم امیددارم که برگردی پس این نوشته، بماند به یادگار. یکی از مبارزترینهایی، بعید میدونم هرگز تسلیم بشی برای همینم میدونم که برمیگردی و برای همینم مطمئنم میدرخشی مثل همیشه. همون حالِ خوبی که خودت همیشه توی کامنتا و پستات میدادی، بَک بهت. موفق باشی کوکو توی تک تک لحظات زندگیت، موفق باشی.
محدثه داوری؛ پرچمدار ویرگول
یکی از بهترین نویسندههای ویرگول، محدثهست. با وجود اینکه بنظرم 80% پستایی که میرن توی بخش منتخبا، چرت و پرتِ مطلقن ولی اون تعداد پستایی که از محدثه توی اون بخش بوده همیشه شایسته بوده. بخش زیادی از پستایِ ذخیره شدهی منو، پستای محدثه تشکیل میده!
محدثه؛
خیلی نمیشناسمت و فکر کنم تا حالا اصلا با هم گفت و گویی نداشتیم، ولی با این وجود بنظرم یکی از قشنگترین ذهنای ویرگولو داری. مررسی که با وجودِ اینکه با کنکور درگیر بودی، این چند وقت اینقدر به فکر ویرگول بودی و یکی از قشنگترین چالشو ویرگولو احیا کردی. و الان، ازت بیشتر ممنونم که یه چالش قشنگتر هم به ویرگول اضافه کردی. وجود تو، یکی از بهترینها برای ویرگولو ویرگولیاست. امیدوارم موفق باشی و وقتی ده سال دیگه نامهی الانتو میخونی، در حالی باشه که همهشو اجرا کرده باشی و بهترین اتفاقا برات افتاده باشه.
تخس دیوونه؛ مهربونِ ویرگول
بعضیا هستن تو ویرگول که نه میشناسیشون درست نه باهاشون صمیمیای و نه هیچی و کلا مکالمهی درست و بلندی با هم نداشتید ولی طرف وقتی کامنت میذاره، با کامنتش یه جوری بهتون انرژی میده که گاهی با شنیدن آهنگ مورد علاقه برابری میکنه. حالا جالبه که این دسته افراد اون کامنتِ جادوییشونو به طرز عجیبی دقیقا وقتی ارسال میکنن که بهش نیاز داری و این حتی اون کامنتا رو با ارزشتر میکنه. ایشون، یکی از این دسته آدماست.
تخس دیوونه؛
بعید میدونم آدم تخس یا دیوونهای باشی. بیشتر القاب دوست داشتنی و مهربون بهت میاد. حالِ خوب همیشه توی کامنتات و نوشتههات و بیشتر از همه پادکستای محشرت، در حال فوران کردنه. بعید میدونم بتونم حتی به اندازهی یک درصد حالِ خوبی که تو به من و بقیه ویرگولیا دادیو بهت برگردونم ولی مطمئنم کائنات این کارو میکنه پس نگران کنکورت نباش، کائنات هَو یور بک! (have your back = هواتو داره)
پوریا؛ حالِ خوب را از اینجا دریافت کنید.
کلا صفحهی پوریا که صفحهی سرزمین عجایبه. ولی خب نه از اون سرزمین عجایبای سبک آلیس، از اونایی که حتی نوشتههای حال بدکنشونم حالِ خوب داره. یعنی اصلا پوریا آهنگ بذاره، پست سیاسی بنویسه، غمگین بنویسه، هیچ فرقی نداره به هر حال تو ازشون حالِ خوب میگیری و لذت میبری.
پوریا؛
خیلی خوشحالم که توی ویرگول هستی و توی همین مدت کوتاهی که میشناسمت بنظرم آدم به شدت دوست داشتنیای هستی. مررسی از اینکه انرژی خوب حتی توی حالِ بدت ازش تراوش میکنه و باعث میشه تمام اطرافیانت بتونن ازش لذت ببرن. حس میکنم بهترین اتفاقی که برات میتونه بیوفته اینه که تمام اون حالِ خوبی که به بقیه بخشیدی بهت برگرده. امیدوارم با بهترین نتیجه از سر جلسه بلند شی.
یلدا پشمچی؛ بیحالترین بیحالِ ویرگول
یکی از اون دست آدمای شدیدا خاکیه. حس میکنم توی اکیپ از اون دست آدمایی که خیلی بیحاله و همیشه خستهست ولی هر چند دیقهای یه بار یه چیزی میگه که باعث میشه کل اکیپ از خنده بره رو هوا. کلا یه فازِ خاکیِ صمیمیِای نوشتههاش داره.
یلدا؛
یکی از مودترین آدمای ویرگولی. با وجود اینکه خیلی نمیشناسمت ولی هر بار که کامنتت رو جایی میبینم یا نوشتهای ازت میخونم حس خوبی بهم منتقل میشه. با توجه به نوشتههات معلومه که استرس داری، حواست باشه که این استرس کار دستت نده. اینو گفتم چون بنظرم آدم خونسردی هستی و آدمای خونسرد معمولا وقتی استرس میگیرن خیلی بیشتر و شدیدتر از بقیه خواهد بود استرسشون. امیدوارم توی کنکور، بدرخشی.
ممدرضا؛ تیکهای استرس
ممدرضا اِیکِیاِی (AKA: Aslo known as= همچنین شناخته میشه به عنوانِ) عباد یکی از بچهها قدیمی ویرگولِ که این چند وقت غیبش زده. یکی از اون دسته آدما که وقتی میرن بالای منبر دیگه پایین آمدنشون با خداست! یکی از اون آدمای باحال، که حضورشون هم باعث حس خوب میشه.
عباد؛
تو هم از اون دسته افرادی هستی که بعید میدونم توی تایمش (قبل از کنکور) این متنو ببینی ولی من در هر حال حرفمو میزنم. استرس مانع کسب است! اینو سعی کن یادت باشه. تو یکی از باهوشترین آدمایی هستی که دیدم و واقعا احمقانهست که هر دفعه باهات حرف میزنم استرسِ بیخودت تمام فضا رو پر میکنه. سعی کن یکم حداقل رلکس باشی اگه یه ذره رلکس باشی مطمئنا به بهترینا میرسی. منتظر موفقیتات هستیم. برات آرزوی موفقیت میکنم.
هلیا همدانی؛ بالغترین نوجوون ویرگول
هلیا از نوجوونای خیلی قدیمیِ ویرگوله. از اون دسته نوجوونا که وقتی ما داشتیم سر امتحان و مدرسه و زندگی و بقیهی چرت و پرتا غُر میزدیم و انجمنِ نوجوونا که یه زمانی کسی (انتشاراتی) بود برای خودش رو پر کرده بودیم از این دست چیزا، داشت پستای مفید رو به انجمن اضافه میکرد.
هلیا؛
من خیلی نمیشناسمت؛ صرفا توی ویرگول از دور دیدمت. با این وجود بنظرم یکی از شگفت انگیزترین نوجوونای ویرگولی بودی و هستی. مطمئنم آدمی مثل تو سرشار از استعداده و یه روز قراره صدای استعدادش تمام جهان رو کَر کنه. منتظر اون روز هستم. بعید میدونم اصلا این متن رو ببینی ولی در هر حال، موفق باشی.
هایا؛ هافُنیُم
هایا خیلی وقت پیش از ویرگول رفته. بعید میدونم شما بشناسیدش یا اون این نوشته رو ببینه ولی در هر حال، جاش خالی بود. براش از همین جا آرزوی موفقیت میکنم.
هایا این آهنگو که میشنوم به طرز عجیبی یادِ تو میوفتم. چون اولین باری که شنیدمش داشتم باهات حرف میزدم.
نگار؛ سمِ زیستی
کلا اگه سمو برداری، بهش دست و پا بدی تبدیل میشه به نگار. کلا زیر خاکه، هر چند وقت میاد ویرگول، یه چیز سم میگه، بعد میره تا قرنِ بعدی! یکی از اون آدمایی که گاهی خیلی بیخود و بیجهت میزنه به تیپ و تاپ همه ولی منظوری نداره و کلا آدم خونسردی میشه حسابش کرد.
نگار؛
احتمالا وقتی اینو میبینی (اگه ببینی) سه قرن از کنکورت گذشته و شایدم دمِ کنکور تیر باشه. بیشتر از اینکه با خودت وقت بگذرونم تعریفاتو از بعضیا (!) شنیدم و واقعا اون تعریفا اونقدر متفاوت بود که تو رو میتونست از برلین به توکیو و از توکیو به ریو تبدیل کنه (اگه مانی هیستو ندید، منظورم اینه که تعریفای اون فرد سوم اونقدر متناقض بود که میتونست نگارو تبدیل به چندتا شخصیتِ کاملا متفاوت کنه.) امیدوارم موفق باشی توی کنکور و تک تک مراحل زندگیت.
عقیل؛ کاربر خاک گرفته
عقیل از اون دسته کاربرایی که از وقتی یادمه بود و از وقتی بود تو سایه بود و از وقتی تو سایه بود هر از چند گاهی یه بار میومد از سایه بیرون بعد که میدیدیش دوباره میرفت تو سایه! یه مدت بیوش کاربر خاک گرفته بود و خب چه بیوی حق و برآزندهایست!
عقیل؛
از اول نفهمیدم کِی هستی و کِی نیستی و وقتی نشونهای از زنده بودنت میبینم حس میکنم دنیا داره به آخر میرسه که تو تصمیم گرفتی یه نیم نگاهی به ویرگولیا بندازی. صد بار ازت پرسیدم و جالبه که بعد از اون صد همچنان چند روز پیش وقتی دوباره از خاک بیرون اومدی، نمیدونستم کنکوریای! به هر حال الان که بالاخره میدونم کنکوریای (اگه منم که تا هفتهی بعد یادم رفته (جالبه که فقط برای کنکوری بودن/نبودن تو اینجوریه وگرنه من اینقدر آلزایمری نیستم)) برات آرزوی موفقیت میکنم.
آیدا؛ پرچمدارِ فِمنیسم ویرگولی
یکی از قدیمیترینای ویرگول که از خیلی جهات بهترینِ ویرگوله. آیدا هم دقیقا توی همون دستهای از ویرگولیا قرار میگیره که برای کوکو گفتم. (یه لِوِل بالاتر از بقیه) چه قبل از این جریانات چه بعدش آیدا توی ویرگول برای حقوق زن جنگیده و ازش حرف زده. به داشتن همچین آدمای دغدغهمند و با اخلاق و بیافراطی توی ویرگول افتخار میکنم.
آیدا؛
قبلا هم گفتم، ولی جا داره تکرار کنم که اگه قرار باشه الگوهای زندگیمو نام ببرم قطعا تو بینشون خواهی بود. یکی از بااخلاقترین ویرگولیا هستی و وجودت باعث بهتر بودن ویرگول میشه. یکی از عاقلترینای ویرگولی که حتی توی این چند مدتی که بیشتر از هر وقتی فضا متشنج شده بود، خودت و ویرگولو گم نکردی. از قویترینایی هستی که میشناسم. امیدوارم بهترین نتیجهها رو کسب کنی.
ملیکا؛ دختری با شجاعت موش طور
از قدیمیای ویرگول میشه حسابش کرد. یکی از خوش مشربترینای ویرگول که به شدت حالِ خوب منتشر میکنه. از دسته آدمایی که شجاعتشون، شجاعتِ موشای شهرِ موشاست و وایبِ حضورش آهنگِ تیتراژِشه. برای ملیکا به جای آهنگ گذاشتن، باید پستِ خودشو بذارم و همون آهنگا رو هم باید گوش کنه. امیدوارم موفق بشه چون شیرینیِ موفقیت ملیکا خیلی بیشتر از هر ویرگولیِ دیگهای خوردن داره. (کسی هست مخالف باشه؟)
مهدی
از اون دسته ویرگولیاست که با وجود اینکه خیلی جدید نیست ولی بازم من نمیشناختمش تا همین چند روز پیش. نمیدونم چرا این اتفاق میوفته ولی خب دیگه کاریش نمیشه کرد. ولی قشنگ معلومه از اون کاربرای باحالِ ویرگوله. به طرز عجیبی هم آدم مودیه :"))) براش آرزوی موفقیت میکنم.
مژده رستمی
مژده رو نمیشناسم حقیقتا. تازه همین چند روز پیش فهمیدم کنکوریه پس چیز زیادی نمیتونم راجع بهش بگم. صرفا از همین جا براش آرزوی موفقیت میکنم.
علی
از بچهها باحال و جدید ویرگول. خیلی نمیشناسمش ولی از استایلش میشه گفت از اون دسته ویرگولیای باحاله که قرارِ ویرگولو بترکونه. امیدوارم توی کنکورش موفق باشه و بعد از اون با انرژی بیشتر به ویرگولی بودنش ادامه بده.
دلتا
از بچههای نسبتا جدیدِ ویرگوله. از اون دست آدمای پر انرژیِ که هدفشون مشخصه و برای رسیدن بهش خیلی منظم تلاش میکنن. از اون دسته افرادی که صد در صد نتیجه میگیرن و باید حواست باشه تا شیرینی رو ازشون بگیری. موفق که میشه بدون آرزوی موفقیت ولی خب بازم، آرزوی موفقیت براش :"))
ایریدیم
یکی از اونایی که دو ماه پیش اومده، یه ذره نوشته، دیگه ننوشته! از همون دوتا پستش معلومه از خوش قلمای ویرگولِ. امیدوارم کنکورشو عالی بده و بعدشم توی ویرگول فعالیتشو بیشتر کنه. از این خوش قلما خیلی تو ویرگول نیاز داریم.
میر سبحان
از اون ویرگولیای متفکر که راجع به مرگ، تولد و روح مینویسه. از اونایی که پست نوشتنشون به صورت نقطه خطیه. (یعنی اینکه مینویسه. بعد یه دوره دیگه نمینویسه. باز یه دوره مینویسه. بعدش دوباره نمینویسه) براش آرزوی موفقیت میکنم و امیدوارم بعد از ترکوندن کنکور، یه حضور پایدار و ثابتی تو ویرگول داشته باشه.
سائر
یکی از مومنترینای ویرگول. یکی از اون دسته ویرگولیای منطقی که سعی میکنه همه چیزو با استدلال و منطقی پیش ببره. از اونایی که وقتی میخوان بحث کنن یه جوری دو طرف بحثو باهم نابود نمیکنن که نشه جمعش کرد. امیدوارم بهترین نتیجه رو از کنکورش کسب کنه.
مهسا
یکی از دوستای قدیمی یودین که قبلا گاهی با هم دیگه سریال هندی میدیدن (!!!) آدم به شدت مهربون و انسان دوستیه. از اون دسته افراد از خود گذشتهست که حاضره خودِشو برای گِرِیتِر گود (greater good: چیزِ خوبِ بزرگتر (بیشتر اصطلاحیه)) فدا کنه. از همین جا براش آرزوی موفقیت میکنم.
اما نکتهی مهم!
دوستان عزیز، ویرگولیای محترم شما موظفید کنکورتونو خوب بدید چون من شیرینی میخوام و خب لازمهی شیرینی هم موفقیتتونه طبیعتا! پس برید و گُل بکارید و با شیرینی برگردید. (خامهای باشه ترجیحا ولی اگه نشد هم خیلی مهم نیست به هر نوع شیرینیای که بدین راضیم. (اصلا شام یا بستنی هم جاش بدین قبوله (من اصلا در این مسئله سختگیری نمیکنم.))
پاورقی: اگه اسم کسی توی این لیست جا مونده احتمال زیاد یا نمیدونستم کنکوریِ یا اون شخصو نمیشناختم پس لطفا بگید تا به این لیست اضافهش کنم.
مطلبی دیگر از این انتشارات
دوپینگ مجاز برای کنکوریای ۱۴۰۳ :) (آپدیت شده)
مطلبی دیگر از این انتشارات
سخنی با کنکوری های عزیز (۲)
مطلبی دیگر از این انتشارات
زندگی به سبک کنکوری ها