نویسنده ای جوان باذهن پیر در دلنوشته های یه نویسنده روان پریش ۵ ماه پیش - خواندن ۲ دقیقه عشق دخترک کولی چندیست که میسرم راطولانی تر میکنم واز خیابان کناری کارخانه ام گذر میک...
نویسنده ای جوان باذهن پیر در دلنوشته های یه نویسنده روان پریش ۳ سال پیش - خواندن ۱ دقیقه رقص سایه ها عصا را ارام جلو میگذارم و زیر لب اهنگی زمزمه میکنم زنی از کنارم میگ...
نویسنده ای جوان باذهن پیر در دلنوشته های یه نویسنده روان پریش ۳ سال پیش - خواندن ۱ دقیقه دورگرد عشق پیرمرددوست داشتنی دورگرد