اپلای کاری، انجام بدهم یا ندهم؟

مهاجرت بحث جدایی ناپذیر برای اقشار جوان است. بیشتر ما احتمالاً دوست نزدیکی داریم که هم اکنون خارج از ایران تحصیل می‌کند. شاید خودمان مدت‌هاست به گزینه‎‏های خود خارج از ایران فکر می‌کنیم. ممکن است همین مطلب را از خارج از ایران مطالعه می‌کنید. به همین منظور قصد دارم در مورد آن بخشی از مهاجرت بنویسم که شاید کمتر درباره آن صحبت می شود و اطلاعات کمتری در مورد آن وجود دارد، اپلای کاری!

من هم اکنون در شهر استانبول زندگی و کار می کنم. از همان روزهای ابتدایی حضور در کشور ترکیه، اپلای کاری را از داخل خود خاک ترکیه آغاز کردم. در نوشته ای دیگر درباره این دوره و نحوه پیدا کردن کار مطلب نوشتم و در اینجا قصد دارم موضوع را کمی از ترکیه فراتر ببرم و از آن‌چه که در مدت اخیر نسبت به اپلای کاری متوجه شدم برای شما بگم تا شاید این گزینه را نیز در کنار اپلای تحصیلی که گزینه اول بیشتر مهاجرت هاست، در نظر بگیرید. مطلب را به چند بخش مختلف تقسیم می کنم: تجربه شخصی از اپلای در ترکیه، اپلای به آمریکا، کانادا و استرالیا و اپلای به سایر کشورهای اروپایی. (اطلاعاتم نسبت به کشورهای شرق آسیایی بسیار کم است چرا که نه دوستانی داشتم که دانشگاه‌های این کشورها را انتخاب کنند و نه گروهی که به عنوان کارآموزی یا کار موقتی به این کشورها بروند. در نتیجه اگر شما اطلاعاتی در این بخش دارید، خوشحال می‌شوم در بخش کامنت ها داستان خودتان را بیان کنید.)

تجربه شخصی

بخشی از تجربه شخصی ام را در واقعیت های پیدا کردن کار در استانبول بیان کردم، در اینجا به حواشی آن می‌پردازم. من فرآیند اپلای کاری را از روز اولی که به ترکیه آمدم آغاز کردم. به عنوان یک فارغ التحصیل از مدیریت شریف و داشتن سه چهار سال سابقه کار مدیریتی، رزومه قابل قبولی داشتم. با این حال، واقعیت های کاری ترکیه را نیز درک می کردم و اصلاً انتظار نداشتم که شغلی نزدیک به شغل قبلی خودم در شرکت "تومن" داشته باشم. به دلیل اینکه در دوره مدیریتی خود "عملیات" خوانده بودم، در تمام عنوان های شغلی که Supply Chain یا Operations می دیدم اپلای می کردم. امکان دعوت به مصاحبه خودم در این عنوان‌ها را بیشتر می دیدم چرا که بیشتر حول یک علم مشخص یعنی "علم عملیات" ساخته شده بودند و دلیل علاقه‌مندی‌ام را می‌توانستم واضح‌تر بیان کنم. ایراد کار (برای اپلای کاری در آن مقطع، نه به صورت کلی) این بود که تمام سابقه کاری من در عنوان‌های Business Development و Business Analysis یا Product Analysis بود. فعالیت هایی که بیشتر روی مهارت‌های نرم (Soft Skills) استوار هستند و زبان نقش اساسی در آن‌ها ایفا می‌کند. در اکوسیستم کسب و کاری ایران، کانکشن‌های زیادی داشتم، مدیران بسیاری را از نزدیک یا با یک فاصله کوتاه می‌شناختم و برای رفتن به جلسه مصاحبه آن‌چنان نیاز به اثبات خود نداشتم ولی موضوع اینجا فرق می‌کرد. زبان ترکی را بلد نبودم، نتوورک خاصی در اکوسیستم نداشتم و کارفرما برای استخدام من باید هزینه‌های مالی و زمانی بیشتری پرداخت می‎‌کرد، پس کار خیلی دشوارتر است.

کاری که من انجام دادم این بود که به منظور پیدا کردن کار در اکوسیستم کسب و کاری ترکیه، برای خودم زمان خریدم و این کار را به کمک نتوورک سابقم در ایران انجام دادم. پروژه‌ای کوتاه مدت پذیرفتم تا بتوانم هم مشکلی مالی خودم را حل کرده باشم هم فرصتی برای آشنایی با ترکیه و زبان ترکی پیدا کنم. هم اکنون که در حال نگارش این مطلب هستم، مجدداً در حال اپلای هستم که مصائب بیشتر آن را در بخش بعدی بیان می‌کنم که حول اپلای کردن به کشورهای اروپایی برای کار است.

اپلای کاری به کشورهای اروپایی غیر انگلیسی زبان

زبان را به طور خاص عامل تفکیک کننده این کشورها می‌دانم و در ادامه دلیل آن را توضیح خواهم داد. فرض کنیم شما قصد اپلای کاری به کشوری پر از فرصت‌های کاری مانند آلمان را دارید. اینکه این کشور فرصت‌های کاری فراوانی دارد از یک طرف مایه امیدواری شما خواهد بود، ولی باید درک کنید که این کشور مقصد افراد جوانی از سراسر جهان است و اگر راه ساده‌تر است، رقابت نیز شدیدتر خواهد بود.

شما دو گزینه دارید:

1- از خود ایران فرصت کاری کشور آلمان را در لینکدین یا پلتفرم‌های مخصوص خود کشور آلمان پیدا کنید و در موقعیت‌هایی که مناسب شماست، رزومه خود را بفرستید.

2- از آلمان ویزای جستجوی کار درخواست کنید، به کشور آلمان سفر کنید و از داخل خود خاک این کشور، اقدام به فرستادن رزومه بکنید.

راه دوم مزیت‌هایی دارد. از جمله اینکه کارفرمایان در آلمان، آگهی های شغلی خود را 3 ماه در کشور خود و 3 ماه برای سایر کشورهای اتحادیه اروپا ارسال می‌کنند و سپس سراغ افرادی از سایر کشورها خواهند رفت. در صورت دعوت شدن به مصاحبه، می‌توانید حضوری بروید که شانس پذیرفته شدن شما را بیشتر خواهد کرد. از داخل خود آلمان به منابع بیشتری دسترسی خواهید داشت و می‌توانید در همایش‌ها، نمایشگاه‌ها و یا گردهمی‌های مختلفی که شرکت‌ها در آن حضور پیدا می‌کنند، شرکت کنید.

مشکل این مسیر چیست؟ طبق آخرین آمار، برای گرفتن ویزای جستجوی کار شما باید زبان آلمانی را تا سطح B1 بلد باشید و آن‌گاه درخواست دهید. این ویزا 6 ماه اعتبار دارد یا به بیان دیگر، شما 6 ماه فرصت خواهید داشت که شغل مربوطه را بیابید و قرارداد ببندید. در این مدت درآمدی نخواهید داشت و باید با سرمایه اولیه قابل توجهی وارد خاک آلمان شده باشید و به طور کلی، ریسک موضوع زیاد است.

سایر کشورهای اتحادیه اروپا نیز شرایط یکسانی را برای شما رقم می‌زنند. (می‌توانید شرایط کاری هر کشور را به صورت فارسی گول کنید.) با وجودی که کشورهایی نظیر آلمان و هلند کشورهای پیشرفته و بین‌المللی محسوب می‌شوند، بدین معنا نیست که شانس شما با شانس سایر ملیت‌های اروپایی یکسان است. این "یکسان نبودن" به صورت کمرنگ در قوانین کاری و به صورت پررنگ در خود کارفرماها و سیستم جذب آن‌ها جلوه می‌کند. بدین صورت که رزومه شما را می‌بینند ولی آگاهانه یا ناآگاهانه مردم کشور خود یا همسایگان خود را ترجیح خواهند داد! (متأسفانه)

در اینجا اگر شما رشته‌های مدیریتی خوانده‌اید و زبان بخش مهمی از کار شماست، مثلاً نیروی فروش هستید، باید توجه داشته باشید که شرکت هدف با خود فکر می‎کند که مشتریان و همکارانش ممکن است انگلیسی بلد نباشند پس چرا ریسک کنم و کسی را بگیرم که زبان کشورم را بلد نیست؟ اگر زبان را یاد بگیرید، شانس بیشتری خواهید داشت ولی باید متوجه باشید که کارفرما قرار نیست نسبت به شما لطف مضاعفی داشته باشد و اگر رزومه شما در حد و اندازه رزومه هم میهنانش باشد، حدس می‌زنید چه کسی را انتخاب می‌کند؟

اگر تخصص شما آن چیزی که بالاتر تعریف کردم نیست، مثلاً برنامه نویس کارکشته‌ای هستید و با داشتن سابقه کار در تیم‌های محصول شرکت‌های بزرگ و کوچک و تسلط به زبان‎‌های مختلف برنامه‌نویسی، یک کاندیدای قابل توجه محسوب می‌شوید. در این بخش، رزومه شما می‌تواند به راحتی نسبت به سایر کاندیدهای آن جایگاه برتری پیدا کند و موضوعات دیگر مثل ملیت و زبان به عقب رانده شوند. این اتفاق می‌تواند برای Data Analyst ها به صورت مشابه اتفاق بیافتد. (تأکید کنم که این برتری یافتن لزومی ندارد!)

در واقع هر چه به سمت مهارت‌های سخت (Hard Skill) پیش می‌روید می‎‌توانید امیدواری بیشتری داشته باشید که رزومه شما بیشتر از ملیت شما به چشم بیاید.

اپلای کاری به کانادا، آمریکا، استرالیا

قطعاً حدس زده‌اید که چرا این سه کشور را در یک گروه‎‌بندی آورده‌ام. حال قصد دارم به صورت حذفی برای شما بیان کنم که چرا کانادا می‌تواند بهترین گزینه برای این مسیر باشد!

در سال‌های اخیر (به خصوص 2 سال اخیر) کشور استرالیا با ایران رسماً قهر کرده است. تعداد زیادی از دوستانم که برای ویزای این کشور اقدام کردند، یا همچنان در صف ویزا هستند یا ویزای‌شان کنسل شده است. حتی کسانی که دارای ادمیشن از دانشگاه بودند نیز از این موضوع استثنا نبودند. این مسأله کم و بیش با آمریکا نیز رخ داده است. از زمان حضور ترامپ، سخت‌گیری‌ها به مهاجرین و دانشجویان به مراتب بیشتر از قبل شده است. رفتارهای قهرآمیز نسبت به دانشجویان کمتر است و با این وجود، تعداد زیادی از دوستانم با مشکل نگرفتن ویزا مواجه شدند. گرفتن فرصت‌ کاری به اندازه کافی مسأله ساز هست و اینکه بخواهید درگیر مسائل ویزا و اقامت خود نیز باشید، به نظر من ارزشش را ندارد، البته خودتان می‌دانید.

کانادا برای من جوابش را پس داده است. سیستم PR این کشور یک مسیر ایده‌آل برای کسانی است که قصد دارند به صورت کاری به این کشور سفر کنند. آن چیزی که در این سیستم اهمیت دارد دو موضوع است:

  • سابقه کاری
  • امتحان IELTS

برای درخواست PR، گزینه‌های مختلفی وجود دارد که شما می‌توانید در هریک از آن‌ها امتیاز کسب کنید. دو مورد فوق از مهم‌ترین گزینه‌ها به حساب می‌آیند. بهترین کار گرفتن نمره خیلی عالی در امتحان IELTS هست (مثلاً ترکیب نمره‌های 8 8 8 7). در کنار داشتن امتیاز بالا از آیلز به همراه سابقه کاری خوب، اگر بتوانید سندی ارائه دهید که یک شرکت در شهر تورنتو ،به عنوان مثال،خواهان شماست، می‌توانم بدون شک بگویم که مشکل دیگری نخواهید داشت.

شاید مشکلاتی که بالاتر برای کشورهای اروپایی گفتم در کانادا کمتر صادق باشد، ولی باز باید توجه کنید که در حال اپلای کردن برای یک کارفرمای خارجی هستید. کارفرمایی که شما را نمی‌شناسد، اسم شرکتی که در آن کار می‌کنید را نشنیده است و حالا قصد دارد طبق رزومه ارسالی شما درباره پوزیشن خالی شرکت خود تصمیم‌گیری کند. کانادا کشوری فوق العاده بین‌المللی محسوب می‌شود و ملیت‌های مختلف و فرهنگ‌های متفاوت سال‌هاست در همسایگی هم و یا به عنوان همکار در کنار یکدیگر زندگی کرده‌اند. شما نیز احتمالاً مشکلی با زبان انگلیسی ندارید و تسلط شما به زبان فارسی می‌تواند مزیت شما قلمداد شود. اگر به کمک مهارت‌های سخت هم اپلای می‌کنید نیز شانس شما دو چندان خواهد شد. با این حال، بدانید که اپلای برای یک شرکت خارجی به مراتب پیچیده‌تر از اپلای برای یک شرکت ایرانی است.

انتخاب کشور مقصد

تا بدین جا، یکی از مهم‌ترین فاکتورهای انتخاب شغل را حذف کرده بودم، مکان شغل!

شاید در حال حاضر تنها این آرزو را داشته باشید که در جایی غیر از ایران کار کنید و یا داستان‎هایی از دوستان و اقوام خود در اروپا، آمریکا یا کانادا شنیده باشید و می‌خواهید شما هم داستان خود را تعریف کنید.

بر حذر باشید!

سلیقه زندگی افراد خیلی با یکدیگر متفاوت است. یک نفر کشور آرام دوست دارد، یک نفر رقابتی. یک نفر شرایط کاری متعادل کننده دوست دارد، یکی اقتصاد آزاد. یک نفر کشور آفتابی دوست دارد، یکی بارانی. یکی دوست دارد زبان و فرهنگ جدید یاد بگیرد، یک نفر بدش می آید.

اینکه چه کشوری می‌تواند انتظارات شما از زندگی را پاسخ دهد، به خود شما مرتبط است. دانشگاه و کار یک بخش از زندگی هستند و بسیار فاکتورهایی وجود دارند که شما از آن‌ها بی‌خبر هستید. پیشنهاد من این است که تمام موارد فوق را در نظر بگیرید، با دید باز به مسائل نگاه کنید و از کشورها بت نسازید.

انشالله که آن چه به دنبالش هستید، خواهید یافت!

با امید روزی دیگر،

یاهو