این افراد انتشارات جزیره کتاب را دنبال میکنند:
بعضی ها هستند که می نویسند! به این ها می گویند نویسنده. به آنچه می نویسند می گویند نوشته...در اینجا شاید یک کتاب معرفی کنیم یا یک مقاله یا یک نوشته گمنام یا اگر قدمان برسد یک نقد...
همه ما عاشق اون لحظه هستیم که خیالمون به جایی دور میره و قلم رو روی کاغذ میذاریم. حس عجیبیه! کلمات شروع میکنن به رقصیدن روی صفحه و جملات به هم پیوسته و در هم قفل میشن...
آزادی! بهپای عهد با تو بسته میمانم
... in that moment I decided, to do nothing about everything
„ تو زیبایی، چو صلح در چشمان ملتی خسته از جنگها “
تضاد های مترادف. | 35.699738,51.338060
و آزادهبودن،غایتِ نهایی ما شد.
اینجا درباره هرچیزی که به نظرم جالبه مینویسم، خوش آمدید!
▪️اینجا برداشتمو درباره کتاب و گاهی زندگی میگم▪️
و عشق ضمیری پیوسته در انتهای نام توست...
نمیتوانم ادامه بدهم، ادامه خواهم داد.
گونه ای نادِر از تیره شِلخته وَشان
^_^ Enfp ^_^
همون شخصی باش که دوست داری ملاقاتش کنی ..
گویند که هر تیره شبی را سحری هست... ️
کنج کویرِ بزرگ، زیر سایهی جنگل هیرکانی. 35.699738,51.338060
این ره عشق است راه عقل نیست...
«مرا بخوان به کاکتوس ماندن»
35.699738,51.338060✨One day,I hope to become a grown up?دایانا
? ???? ??
مادر دو طفل که دوست داره بنویسه...
«تردید»یگانه راهِ «اطمینانبخشی» است که انسان در مسیر دستیابی به«حقیقت»میتواند طیکند...
دانشجوی اکنون معلم آینده
و به کجا می برد این امید ما را؟??
یه آدم مثل بقیه آدما
یک مهندس برق - الکترونیک ، علاقهمند به ادب و فرهنگ ایرانی، ادبیات فارسی و ابتکارهای مهندسی_ آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است ... با دوستان مروت با دشمنان مدارا
سحر اضافه کن، به فهم آسمانم
Aleph@mihanmail.ir
به راستی من خودم هم نمیدانم کیستم.
خدایا! گر من ندیدم تو ببین?☕?
"اسبی همیشه خسته که همیشه درحال درجا زدنه"۱۰۱
من جوادم. تو پست هام چیز های زیادی است.