در حال یادگیری دانشها یا در حال جمعآوری کتابها؟
خودمحرومیسم و AppBlock: نسخه شفا برای نشیمنگاه های ناآرام!
به نام خدا.
سلام.
امروز پنج شنبه هست و قرار ما هم جمعه ها بود، ولی خب فردا هم که عید قربانه و چون ممکن بود نتانم صبحش مقاله رو منتشر کنم، گفتم الان منتشر کنم. پیشاپیش عید همگی مبارک.
خب بریم سراغ مقاله.
تو یکی از مقاله های قبلی گفتم که «تئوری نشیمنگاه» چیه. اگه دوس داشتی برو بخوانش. اگر هم حوصلش رو نداری، خلاصش میشه اینکه آدمایی که نشیمنگاه رو زمین نمیزنن و فقط روی یه کار تمرکز نمیکنن، ثبات ندارن و دائم از این شاخه به اون شاخه میپرن و نتیجش هم میشه اینکه تو زندگی به هیچ چیزِ باارزشی نمیرسن، چون تحمل سختی کشیدن ندارن و متمرکز هم نمیتانن باشن روی یه کار.
حالا خیلی ها توی این دنیا اعتقاد دارن که «همه چی باشه و تو قوی باش». ولی من اعتقاد دارم که اتفاقاً «یه سری چیزا نباید باشه، تا تو بتانی قوی باشی».
حالا این یعنی چه؟
برای اینکه خوب فرق بین این ۲ تا رو متوجه بشی، فرض کن یه خواسته یا هدفی داری، حالا هر خواسته ای. مهم اینه که تو میخوای یه چیزی رو بدست بیاری و برای بدست آوردنش هم باید تلاش کنی دیگه. حالا من برای اینکه اینجا یه مثالِ قابل لمس بزنم، فرض کن داری برای یه امتحان درس میخوانی.
حالا ۲ حالتِ زیر رو در نظر بگیر:
- کتاب رو باز میکنی و شروع میکنی به خواندن. یه ۲۰ دقیقه میخوانی و یهو یه notification از اینستاگرام میاد. اولش به خودت میگی بابا ولش کن بزار اول درس بخوانم بعداً چک میکنم. یه چند لحظه میگذره و اون موجودِ موذی دوباره برمیگرده و بهت میگه بابا درسم میخوانی، حالا چه میشه یه لحظه چک کنی؟ شاید چیز مهمی باشه و به دردم بخوره! خلاصه اینکه میری تو اینستاگرام و میخوای برگردی سراغ کتاب که ای دل غافل، ۲ تا شخصیتِ منفور (به جای محبوب) همین الان live گذاشتن! دیگه تمام نیروهای عالم هم نمیتانن جلوی تو رو بگیرن و میشینی پای live و تا به خودت میای یه ساعت گذشته. حالا بعد از دیدنِ live، میخوای افتخار بدی و برگردی سراغ کتاب که یه پیام تو WhatsApp یا Telegram میاد و خلاصه میری اونجا و تا به خودت میای، چند ساعت گذشته و این داستان ادامه دارد . . .
- کتاب رو باز میکنی و شروع میکنی به خواندن. یه ۲۰ دقیقه میخوانی و . . . شرمنده، دیگه نه notification میاد و نه میتانی اصلاً اینستاگرام و تلگرام و واتس اَپ رو باز کنی! چرا؟
چون همینه که هست.
توی این مقاله میخوام یه اپلیکیشنِ بی نظیر به اسم AppBlock رو معرفی کنم و بگم که چرا اینقدر خوبه و میتانه به همه کمک کنه.
حالا مگه این AppBlock چکار میکنه؟
این اَپ میاد و بهت این امکان رو میده که برای یه مدت زمانِ خاصی (که زمانش رو خودت بهش میگی)، نتانی یه سری اپلیکیشن ها و وبسایت ها رو اصلاً باز کنی و حتی جلوی notification های اون اَپ ها رو هم میگیره اگه خودت بخوای.
یه قابلیت خیلی خوبی هم که داره، اینه که میتانی جوری تنظیمش کنی (حالت قفل) که حتی خودتم دیگه نتانی توی اون مدت زمان، غیرفعالش کنی!
علاوه بر این، حتی یه قابلیت بسیار عالیِ دیگه هم داره که وقتی فعال شد و قفلش هم کردی، حتی نتانی اَپلیکیشن رو uninstall هم بکنی، که خیلی خیلی جالبه و نقطه قوتش هم از دید من همینه.
حالا من اینجا نحوه کار باهاش رو بهت یاد میدم که اگه خواستی ازش استفاده کنی. البته بعد از آموزش هم یه نکته راجبِ این میگم که چرا این «خودمحرومیسم» جواب میده و تاثیر مثبت میزاره.
آموزش استفاده
ببین، اصل قضیه اینه که تو توی این نرم افزار توی میای یه سری Profile درست میکنی و از این طریق مشخص میکنی که چه اَپ ها و وبسایت هایی و به چه شکلی محدود بشن. اگه درست متوجه نشدید، یه مثال اینجا از گوشی خودم به شما نشان میدم که کامل متوجه بشید.
اول که اَپ رو نصب میکنید، یه سری Permission ها میخواد که باید بهش بدید و ساده هم هست.
بعد که صفحه اصلیِ اَپ باز میشه، با صفحه زیر روبرو میشید:
البته برای شما خالی خواهد بود ولی میبینید که من برای خودم ۵ تا Profile درست کردم که هرکدام مربوط به اَپ ها و وبسایت های مختلف هستن.
حالا من به عنوان مثال به شما یاد میدم که چطور یه Profile بسازید و به راحتی ازش استفاده کنید.
به طور کلی ۴ مرحله داریم:
- اول میگیم تحت چه شرایطی میخوایم محدودیت ایجاد کنیم از طریق این Profile.
- بعد میگیم چه اَپ ها و وبسایت هایی باید محدود بشن توی این Profile.
- بعد میگیم چه چیزهایی از این اَپ ها و وبسایت ها رو میخوایم محدود کنیم از طریق این Profile.
- و در آخر هم یه اسم برای این Profile انتخاب میکنیم و تمام.
اول این عکس رو ببینید، بعد توضیحاتش هم زیر عکس میگم.
اول روی اون دکمه قرمز رنگِ پایینِ صفحهء اول که یه علامت + روش بود، کلیک میکنیم و صفحه شماره ۱ بالا میاد.
- شماره ۱: روی دکمه آبی که روش نوشته Select کلیک میکنیم.
- شماره ۲: این صفحه بالا میاد. اینجا ما میخوایم بگیم که «چجوری» میخوایم خودمان رو محدود کنیم. من همیشه خودم از Time استفاده میکنم و به نظرم در عمل بهتر جواب میده. پس اینجا هم روی همون Time کلیک میکنیم.
- شماره ۳: این صفحه که بالا آمد، به هیچی دست نمیزنیم و روی اون دکمه آبی رنگِ Save کلیک میکنیم.
- شماره ۴: خب الان معلومه که Time رو انتخاب کردیم، مرحله اول تمام شد. حالا توی مرحله بعدی میخوایم بهش بگیم که چه اَپ ها و وبسایت هایی رو میخوایم از طریق این Profile محدود کنیم. پس اینجا هم دوباره روی Select کلیک میکنیم.
- شماره ۵: اینجا لیست همه اَپ های ما بالا میاد. از اون بالا هم روی Websites کلیک کنید که لیست وبسایت ها هم بیاد. اونجا میتانید خودتان هم به صورت دستی اسم وبسایت هایی رو وارد کنید. (مثل همین ویرگول یا چیز دیگه!). من اینجا اَپِ Chess.com رو انتخاب کردم و همینطور وبسایتش هم انتخاب کردم. بعد از انتخابِ اَپ ها و وبسایت ها، روی گزینه Save که پایین صفحه هست، کلیک میکنیم.
- شماره ۶: حالا که مرحله ۲ هم تمام شد، توی مرحله ۳ میخوایم بگیم که چه چیزهایی محدود بشن. من برای خودم هر ۳ تا تیک رو میزنم همیشه. یعنی نه میخوام اَپ اجرا بشه، نه notification ازش ببینم و وبسایتش هم نتانم برم. پس اون ۳ تا تیک رو هم میزنیم.
- شماره ۷: من برای اون Profile اسمِ !No Chess رو انتخاب کردم که میبینید به لیستِ Profile هام اضافه شده. پس مرحله ۴ هم تمام شد.
- شماره ۸: حالا نوبت به این میرسه که چطور باید ازش استفاده کنیم. خیلی سادست، روی اون ۳ نقطهء پایین و سمتِ راستِ Profile کلیک میکنیم و یه منو باز میشه. روی Activate Now کلیک کنید.
- شماره ۹: اینجا میخوایم بهش بگیم که این Profile برای چه مدت زمانی فعال بشه. مثلاً من میخوام مطالعه کنم و میخوام که به مدتِ یک ساعت تواناییِ شطرنج بازی کردن نداشته باشم! پس اون ساعت رو تنظیم میکنم روی «۱ ساعت» و حالا باید روی اون دکمهء Play که پایین صفحه هست، کلیک کنیم تا Profile شروع به کار کنه. فقط نکته خیلی مهم اون قفلیه که پایین سمتِ چپ هست. اگه روی اون قفل کلیک کنید، قرمز رنگ میشه و این به این معنیه که خودتم بُکُشی تا یک ساعت تمام نشه، نمیتانی شطرنج بازی کنی! پس اگه واقعاً میخواید این اَپ به شما کمک کنه، حتماً روی اون قفل کلیک کنید قبل از کلیک کردن روی دکمهء Play. البته حواستان باشه که زمان رو درست تنظیم کنید. مثلاً به جای ۳۰ دقیقه، ۳۰ ساعت رو انتخاب نکنید!!! عدد سمت چپی ساعته و سمت راستی هم دقیقه، مراقب باشید درست تنظیم کنید! من یه بار حواسم نبود و اشتباهی تنظیم کردم و به مدت ۳۰ ساعت نتانستم ویرگول رو باز کنم!
- شماره ۱۰: این شکل هم که توضیحاتش توی شماره ۹ داده شد. حالا فقط باید روی اون دکمهء Play کلیک کنید.
بعد از کلیک روی دکمه Play، با شکل زیر روبرو میشید:
حالا پروفایلِ !No Chess برای مدت زمانِ یک ساعت فعال (ON) شده و با توجه به اون قفلِ سمتِ راستِ پروفایل که جایگزینِ اون ۳ نقطه شده، مجبور میشی به مدت زمان یک ساعت شطرنج بازی نکنی و به مطالعه برسی!
حتی اگه نرم افزار رو هم ببندی، بازم فایده ای نداره و اگه تنظیماتش رو جوری تنظیم کنی که امکانِِ uninstall کردن هم نداشته باشی، دیگه این AppBlock میشه یه چیزی تو مایه های معجزه که من خودم از وقتی ازش دارم استفاده میکنم، خیلی خیلی کمک کرده که حتی اگه ذهنم هم پَرت شد به یه سمتی، «امکانش نباشه» که بتانم تنبلی کنم! فوق العادس این AppBlock.
برای جلوگیری از uninstall هم میرید توی settings و اونجا یه گزینه به اسم Blocking level رو انتخاب میکنید و هر ۴ تا تیک رو میزنید و روی Activate کلیک میکنید. البته اگه از همون منو روی Strict Mode هم کلیک کنید، همین کار رو میتانید انجام بدید.
البته بازم میگم، مراقب باشید که زمان رو درست تنظیم کنید و لذت ببرید از این خودمحدودیسمِ بی نظیر.
حالا چرا این کار لازمه اصلا؟
توضیح زیادی لازم نداره چون خیلی مشخصه. یعنی چه؟
ببین، ذهنِِ آدمیزاد دائم در حالِ «از این نقطه به اون نقطه پَریدنه» و جالب هم اینجاس که ما کنترلِِ آنچنانی روی این قضیه نداریم. البته خیلی ها توی این دنیا میخوان بگن که انسان ها قوی هستن و این اراجیف، ولی من میگم انسان ها بسیار هم ضعیف هستن و مثل آبِِ خودن هم ذهنشان تمرکز رو از دست میده و میره دنبالِ راحتی.
اینجاست که آدمی موفقه که بتانه «خودش» خودش رو مجبور کنه و خودش یه سری محدودیت ها رو برای خودش بوجود بیاره که حتی اگر هم ذهنش تمرکز رو از دست داد و آدم حواسش پرت شد و خواست دنبال راحتی بره، «امکان و شرایطش» وجود نداشته باشه.
مثلاً:
- من وقتی توی اتاق خواب مطالعه میکنم، یه طرف اتاق میزِ مطالعه هست و یه طرف هم تخت خواب. وقتی یه چند ساعت مطالعه میکنم، ناخودآگاه اون تخت خواب من رو به سمت خودش میکِشه! و من هم نمیتانم در مقابلش مقاومت کنم و میرم دراز میکشم.
- حالا در مقابلِِ این قضیه، وقتی من میرم کتابخانه درس میخوانم، دیگه اصلاً خبری از تخت خواب نیست و فقط میزِ مطالعه دارم. پس این «محدودیت» من رو «مجبور» میکنه که بجز نشستن پای میز، راه دیگه ای نداشته باشم.
این AppBlock هم همینطوره.
به جای اینکه بیای با خودت درگیر بشی و در اکثر موارد هم آخرش هم شکست بخوری، میای و یه Profile برای اینستاگرام و ویرگول و تلگرام و یوتوب و این چیزا برای خودت میسازی توی این اَپ و مثلاً هر روز صبح که از خواب پامیشی، Profile رو به مدت ۸ ساعت فعال میکنی که توی اون ۸ ساعت، حتی اگر بخوای هم نتانی بری سمت این چیزا!
من خودم اون ۵ تا Profile رو در زمان های مختلف از روز فعال میکنم که بتانم به کارها برسم و واقعاً هم تاثیر بی نظیری داشته.
یه تجربه از زندگی خودم
یه روز صبح درِ فریزر رو باز کردم و دیدم ۱۰ تا بستنی داریم. همون لحظه مقاومتِ من هم شکست و یکی از بستنی ها رو خوردم. بعدش برگشتم توی اتاق و مشغول کار شدم و یه چند ساعتی که گذشت، دوباره یادِ بستنی ها افتادم. حالا دیگه یه جنجال و کشمکشی توی وجود من شروع شده بود و یه طرفِ دعوا میگفت «دوباره نخور، بستنی ضرر داره» و طرف دیگه هم میگفت «عجب بستنی خوشمزه ای بود، بابا با ۲ تا بستنی که اتفاقی نمیفته».
خلاصه بعد از یک ساعت جنجالِ درونی و دعوایِ خونینی که بین ۲ طرف انجام شد، طرف دوم پیروز شد و اینجانب رفتم و مثلِ مَرد یه بستنی دیگه هم خودم و برگشتم توی اتاق.
اینجا بود که حس عذاب وجدان وارد عمل شد و اون طرفِ اولِ دعوا هم که شکست خورده بود، همش داشت میگفت «چقدر گفتم نخور؟ حالا که خوردی مثلاً چه اتفاقی افتاد؟». منم که حال و حوصلهء این حرفا رو نداشتم، یه «خفه شو» گفتم بهشان و رفتم دنبال کارها.
ولی چند ساعت دیگه گذشت و . . . !!!
دیگه خودتان میدانید چه شد. با عرضِ شرمندگی، تا آخرِ اون روز، اینجانب ۳ تا بستنی خوردم و همچنان هم قیافم مثل Donald Trump پُر از غرور بود که انگار هیچ کار اشتباهی هم نکردم.
البته اون روز عصرش رفتم باشگاه و به اندازه ۵ تا بستنی هم انرژی سوزاندم، ولی خب اصلاً بحث این نیست که.
بحث پس چیه؟
اون شب خوابیدم و صبحش پاشدم و با رویایِ شیرینِ دیدنِ بستنی ها، رفتم سراغ فریزر! ولی . . . اینجاست که فریزر middle finger رو نشان داد و گفت «این به جای بستنی»!
به این حقیقت رسیدم که آقا جان همیشه که نباید آدم با خودش در جنگ باشه. یه وقتهایی هم خودت میتانی خودت رو محروم کنی، عین وقتی که میری سراغ فریزر ولی بستنی ای وجود نداره.
یه داستان هم از Victor Hugo
نویسندهء معروف Victor Hugo وقتی داشته کتاب «گوژپشت نوتردام» رو مینوشته، ناشر ها بهش میگن که زمان زیادی نداره و باید زودتر تمام میشده کارش.
به نظر شما چکار میکنه؟ میاد و به خدمتکارش میگه که همه لباس هاش رو با خودش ببره و بره که Victor Hugo نتانه از خانه بیرون بره! حتی توی سرد ترین روزها هم فقط یه پتو به خودش میپیچیده و تا قبل از تمام کردنِ داستانش، هیچ لباسی برای پوشیدن نداشته!
این یه داستانِ معروفه و با یه سرچ ساده هم میتانید به زبان انگلیسی توضیحاتِ بیشترش رو پیدا کنید.
حرف آخر
خب، حالا واقعاً نمیدانم لازم باشه که ما هم همه لباس هامان رو بدیم کسی ببره یا نه، ولی چیزی که من بعد از چندین سال بهش رسیدم، اینه که آدمیزاد اونقدر ها هم که فکر میکنه قوی نیست و کنترل چندانی هم روی افکارش نداره و شیطان هم که دائم وسوسه ها رو به آدمیزاد القا میکنه.
پس راه چاره برای من این بوده که «خودم» بیام خودم رو محروم کنم و تاثیرِ این کار هم بی نظیر بوده برام و خواندنِ بیشتر از ۲۰۰ تا کتاب توی چند سالِ گذشته، فقط یکی از تاثیراتش بوده.
البته من قبلاً این AppBlock رو نداشتم و قبلش از طریق های دیگه اینکار رو میکردم (مثلاً گوشی و لپتاپ رو میزاشتم توی گاوصندوق و از اینجور کارها)، ولی خب الان دیگه با این AppBlock خیلی راحت تر شده اوضاع.
( راستی، این نرم افزار مال من نیست که بخوام براش تبلیغ کنم و برای دانلود هم در دسترسه از سایت های ایرانی مثل farsroid. خودم ازش استفاده میکنم و نتیجه های خوبش رو هم دیدم و احتمالاً برای شما هم این نتیجه ها رو خواهد داشت. )
خلاصه اینکه بحث اینه که یه جاهایی (یا شاید بیشترِ جاها) از زندگی، اگه آدم این «خودمحرومیسم» رو داشته باشه، نتیجه های بی نظیری خواهد داشت.
درسته که آزاد و رها و راحت بودن، همگی حس های خوب و لذتبخشی هستن، ولی این هم یه واقعیتیه که آدمیزاد وقتی توی محدودیت و سختی و ناراحتی بیفته، به فکر چاره میفته. کسی که کاملاً صبح تا شب راحته و هیچ محدودیتی هم نداره، دیگه انگیزهء «واقعی» هم نداره برای بهتر شدن. خوبه که یه وقتایی هم آدم «خودش» خودش رو محروم و مجبور کنه.
در آخر هم یه حدیث از حضرت علی (علیه السلام) که از دید من بی نظیره:
حضرت علی (علیه السلام):
برترین کارها، کاری است که نفس خود را بر انجام آن مجبور گردانی.
البحار: ۲۰/۶۹/۷۸
یک دنیا حرف توی همین جملهء کوتاه از حضرت علی (ع) هست و حتی از دید من همین یه جملهء کوتاه میتانه یه تنه وایسه جلوی تمام اون هزاران جلد کتابِِ چرت و پرتِ Self Help آمریکایی که چاپ شدن و میخوان بگن همه چیز باید لذت بخش و fun و راحت و رویایی باشه و برای همه چیز هم باید انگیزه و علاقه باشه.
این جمله میاد و این چرندیات رو رد میکنه و «حقیقت» رو میکوبه توی صورت های لوس و نازپرورده و ضعیف و راحت طلبِ ما انسان های قرن بیست و یکمی.
هزار صفحه کتاب میشه راجب همین یه جملهء کوتاه نوشت، ولی کیه که حتی درِ اون نهج البلاغه رو هم باز کنه و بخوانه؟
خب، به هر حال مخلصات پرمنگناتیم.
امروز هم راستی بهش میگن روز عرفه. توی این لینک توضیحات خیلی خوبی راجب این روز و ارزش زیادش و همینطور اعمالش، داده شده.
ان شاء الله که این نسخه شفای حکیم سهیل به شما هم کمک کنه!!
راستی، اصلاً هم ماسک نزنید و تا میتانید هم توی جمع ها برید و رعایت هم نکنید، که کرونا مهار بشه.
تا جمعه آینده،
یا علی.
مثل همیشه هم برای ارتباط با من میتانید از ID تلگرام solyinho@ یا آدرس ایمیل odiwxe@gmail.com استفاده کنید.
مطلبی دیگر از این انتشارات
شهرستان نیست، استانه.
مطلبی دیگر از این انتشارات
راحتطلبی: دلیل بزرگی که نمیخوایم بپذیریم
مطلبی دیگر از این انتشارات
مرضی به اسم SAS: یکی از بلاهای جان انسان های قرن بیست و یکمی