ریشه واژه پَرگار

زبان اوستایی از کهن ترین زبان هایی است که در میان مردمان ایرانشهر بدان سخن گفته می شده است و بسیاری از واژگان امروزی ریشه در این زبان دارند. برای نمونه واژه دین امروزی، در زبان اوستایی daena یا دَئِنَه گفته می شده و در زبان پهلوی اشکانی (پهلویک) و پهلوی ساسانی (پارسیگ یا پارسی میانه) دین (dēn) گفته می شده است.

پَرگار ابزاری است برای کشیدن پَرهون (به چم دایره یا هر چیز گرد میان تهی) که ریشه آن در زبان اوستایی است. این نوشته بر پایه نَسَک داستان ایران از استاد فریدون جنیدی و بر گرفته از تلگرام بنیاد نیشابور برداشته شده است.

نگاره پَرگار
نگاره پَرگار

پَرگار در زبان اوستایی پَیری کَر خوانده می شود. واژه پَیری کَر دارای پیشوند پَیری به چم (معنی) پیرامون است. ریشه کَر که همان ریشه گرد و گردش و گردون باشد. این دو بر روی هم پیرامون گَرد به زبان فارسی است. این واژه به پهلوی، پَرگار و به فارسی امروزی نیز پَرگار روان گردیده است.

چه برگاه دیدش چه بر پشت زین
بیاورد قرطاس و پرگار چین
نگار سکندر چنان هم که بود
نگارید وز جای برگشت زود.
هرچند جهان سخت فراخست و بزرگست
پیش دل او تنگتر از نقطه ٔ پرگار.
که اندرعلم اشکال و مجسطی
که چون رانم بر او پرگار و مسطر.

پارسی‌گویانِ باستان زبانِ خویش را چه می‌نامیدند؟

آرایش و پیرایش

زبان های ایرانی

چهار سوی جغرافیایی در فارسی

نخستین نوشته به نام یزدان