درباره Ērānšahr، خوانش ها و یاداشت هایی از یک ایران دوستِ دانش آموخته نرم افزار و نه یک ایران شناس یا باستان شناس یا زبان شناس ... امید است به یاری یزدان درست و سودمند باشد.
پیشینه نام نیشابور و نام خداوند
پیشینه نام نیشابور را می توان از دو زمینه پیشنه گی (تاریخی) و دینی بدانیم. از دید پیشنه گی، نام های نیشابور، دربرگیرنده دژ سنگی، رئونت، ابرشهر، نیشاپور و شادیاخ و از دید دینی دربرگیرنده نامهایِ رئونت و مدینةالرضا می شود.
دِژِ سَنْگی (Dež-e Sangi)، نام نیشابورِ نخستین و کهندژ (قهندز) باستانی این شهر در دوران اساطیری؛ است که آن را به عربی، قلعهٔ حجریه گویند. چنان که در تاریخ نیشابور حاکم آمدهاست کهندژِ نیشابورِ نخستین، به دست انوش پور شیث پور آدم بر روی سنگ بزرگ سفید مدوّر و املس، بنیان نهاده شد و آن را دژ سنگی نامیدند.
این قلعه کهن یا کُهندژ در دوران شخصیتهای اساطیری دیگر همچون ذوالایکه، افراسیاب، ایرج پور فریدون و منوچهر، بازسازی گردید یا بر گسترده، استحکامات و امکانات آن افزوده شد.[۲۰] بر پایهٔ نوشتار حمدالله مستوفی؛ تهمورثِ دیوبند را در شمار بنیانگذاران نیشابورِ نخستین باز میشناسیم:[۲۱] او سومین فرمانروای پیشدادی است که پس از هوشنگ، سی سال پادشاهی کرد؛ آهن، از سنگ برآورد؛ جشن سده را برپای ساخت؛ و سنگ بنای نیشابور را نهاد.
رَئِوَنت (raēvant و بخوانید رَ اِ وَنْتْ) نام اوستایی بوم نیشابور است که اوستا، کهن ترین دفتر ایرانی، آمده است.
واژه اوستایی رَئِوِنْتْ در زبان پهلوی رَیْوَنْدْ (و بخوانید رَ یْ وَنْتْ) یا رایومَند (rāyōmand) خوانده می شود.
این واژه ها به چم (معنی) شکوه و فروغ هستند.
رایومند یکی از نام های خداوند در دین مزدیسنا است.
پس از نام رَیْوَنت برای نام شهر نیشابور، نام اَبَر شهر یا اَپَر شهر و به زبان پهلوی اَپَر شَتْرْ (apar šatr) یا اَپَرُک شَتْر (aparōk šatr) پدیدار شده است.
واژه شهر امروزی در زبان پهلوی شَتْرً (šatr) گفته می شده است. همانند واژه اِران شَتْرْ که به چم ایران شهر یا شهر و کشور ایرانیان است.
از دوران ساسانی بدین سو، فرایند دگرگونی این نام را بدینگونه میتوان نشان داد: نیوْ شاهپوهر ← نیوشاپور ← نیشاپور ← نیشابور ← نشابور.
واژه نیوْ شاهپوهر (niv šāhpuhr) یا نِوْ شاهپور (nēv šāhpuhr) نام دیار نیشابور در دوره ساسانی و پس از آن؛ که با دگرگونیهایی، نام این شهر و بوم در دوران کنونی نیز به جای مانده است.
بر پایه نوشته شهرستانهای ایرانشهر به زبان پهلوی (پارسیگ - پهلوی ساسانی) شاپور ادرشیران (شاپور فرزند اردشیر بابکان بنیانگذار دودمان ساسانی) پس از پیروزی بر پهلیزک تور، فرمانروای تورانی، به همانجا دستور داد که شهر نیشابور را بسازند.
نیوشاهپور که به چم شهر زیبای شاپور یا شاپور خوب است× در کنار دژ سنگی این دیار، بنا نهاده شد و به آن متصل گردید.
واژه دیگر، نیشاپور (nišāpur) یا نیوهشاهپور یا نیوشاپور در زبان پهلوی ساسانی است که در دوره ساسانی، کانون استان ابرشهر (بخش خاوری (غربی) خراسان بزرگ) بود و فرمانروای آن، دارای پاژنام یا لقب کُنارَنگ داشت.
نوشته بالا، همگی از ویکی پدیا فارسی برداشته شده است و برای آگاهی بیشتر می توانید دنباله این نوشته را از همان بخوانید.
نام کهن نیشابور، رَئِوَنت، در شاهنامه به گونه ریونیز یاد شده است، و چنین پیداست که در یکی از نبردهای میان ایرانیان و تورانیان، ویران گشته است، و در هنگام شاپور پسر اردشیر بابکان ساسانی، دوباره آنرا ساختهاند و گواهی آن، نامه شهرستان های ایران است.
نگاره بالا بخشی از نامه شهرستان های ایران شهربه زبان و دبیره ساسانی را نشان می دهد. واژه که نشان داده ایم، همان نیوشاپوهر است.
شَتْرْیستان ی نیوشاپوهر، شاپوهر ی اَرتِخشیران کَرْتْ، پَتْ (یاد پَدْ) هان گاه، که-ش پَهلیزَک ی تور، اُزَتْ، اوش هم گیواک فرموت کَرتَن
شهرستان نیشابور (را)، شاپور اردشیران کرد (ساخت)، بر زمان که پهلیزک تو را کشت (یا شکست داد). و به همان جای فرمود کردن (ساختن)ش.
اما این روشن است که شهر رَئِوَنت جایگاه پارتیان بود، و پارتیان فرمانروایی نیکشان که استوار فرمانروایی همه تیرهها و دودمانها بوده بر دست اردشیر پارسی (اردشیر بابکان بنیان گذار ساسانیان) از میان رفت، از چیرگی وی خشنود نبودند؛ و نیز با آنکه نام پسر اردشیر بر شهرستان بماند همرأی نبودند، و بدین روی، برای این شهر، صنعتی اندیشیدند که «ابرشهر» بوده باشد به چم شهر برین، شهر بالاتر، و از آنجا که در نوشتههای پهلوی این نام به گونهی اَپَرشهر آمده است، میتوان در این داوری بیگمان بود که این صفت در همان زمان ساسانیان بدان داده شده باشد، به گونهای همان نام پیشین را که دارندهی شکوه بوده باشد، زنده نگاه دارند!
در نوشتههای پس از اسلام نیز بیش از آنکه نام نیشابور آید، ابرشهر آمده و برخی از نویسندگان این هنگام نیز در چم (معنی) آن گفتهاند که چون زمین نیشابور از دیگر شهرها بلندتر است و به ابر نزدیکتر، آنرا «ابر شهر» نامیدهاند و پسانگاه اَبَرشهر خوانده شد! و اگر چه این داوری درست نیست، اما مفهوم بلندی و برتری در آن نهفته است!»
نوشته بالا از پایتختهای ایران، به کوشش محمد یوسف کیانی، سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، ۱۳۷۴، رویه ۳۲۷ و ۳۲۸
واژه رَئِوَنت
این واژه اوستایی به چم دارنده شکوه و فروغ است.
این واژه در نوشته های دیگر، به گونه هایی همچون رایومند، ریوند، ریون و رئوَئوتَه (بخوانید رَ اِ وَ او تَ) آمده است.
واژه رَئِوَنت از دوش بخش رئِ (بخوانید رَ اِ) و وَنت ساخته شده است. رئِ به چم بخشندگی و وَنت پسوند داشتاری (مالکیت) است، پس روی هم دارنده بخشندگی خواهد بود.
واژه وَنت را امروزه وَند می خوانیم و در وازه هایی همچون دماوند، الوند و راوند دیده می شود.
واژه اوستایی رَئِوَنت در زبان پهلوی رایومند گفته می شود.
واژه پهلوی رایومند یکی از گون های (صفت های) خداوند است و در سر آغاز بیشتر نوشته های پهلوی به چشم می خورد.
پَت نام ی داتار اُهرمزد ی رایومند ی خْوَرَه اُمَند (pat nām i dātār ōhrmazd i rāyōmand i xvarrahōmand) که در فارسی امروزی، به نامِ دادارِ اورمزدِ رایومندِ فرهمند گفته می شود.
نگاره زیر،، همین پَد نام ی دادار اُهرمَزد ی رایومند ی خَورَه اومند را به هام دبیره ساسانی نوشته است. این نگاره از فرهنگ هزوارش های استاد فریدون جنیدی برداشته شده است.
واژه پَد (پَت) همان است که امروزه آن را به می گوییم و امروزه در واژه ای همچون پَدرام به چم به آرام (آرامش) همچنان هست.
مطلبی دیگر از این انتشارات
کرونا از زبان یک بُخارایی
مطلبی دیگر از این انتشارات
حکمت در شاهنامه (قسمت صفر)
مطلبی دیگر از این انتشارات
نماد پزشکی ایران، مار یا سیمرغ!