مریم رضایی·۲ سال پیشیک چیزی گم کردم... ساعت 9 و 22 دقیقه شب، سی فروردین 1402 مثل روزهای قبل خودمو در طول روز خیلی خسته کردم، خودم و با فیلم و با آدمها سرگرم کردم...ولی حالا که ک…
آهو·۳ سال پیششاخه رقاص پاییزیجغرافیای تمام بهمن های فرونپاشیده، ماسیده بر عنفوان غرور شاخه نازک مانده در زمهریر و بوران؛نای سرنای عروس گم شده در بیابانآتشفشان به گِل نش…
محمدرضا اسدی·۳ سال پیشروزگار غریبی استاگرچه امروزه در دنیا به ظاهر زندگی جاری است؛ بقال، عطار، نانوا و... هرکدام به کار خود مشغول است ولی پشت این زندگی عادی، آشفتگی خاصی در جها…