???????درکنج داستان نویسی·۳ سال پیشFriend?!پوست لبم را میکندم و محکم با پا هایم به زمین ضربه میزدم+: لعنتی چقدر سردی انگار داری میمیری نگاهم را به سمتش سوق دادم نگران نگاهم میکرد ، د…