E.R·۴ ماه پیش«آینههای متفاوت»(قسمت چهارم)خیلی زود خانهی نرگس را پیدا کردم.نرگس دختری است که از همان برخورد اول، مهربانیاش تو را در آغوش میگیرد. مهماننوازیاش بینظیر است؛ انگار…
E.R·۴ ماه پیشصبحگاهی در ایستگاه مترو؛ خاطراتی در حرکت(قسمت سوم)مترو آرامآرام به ایستگاه مدنظرم نزدیک شد. 🚇وقتی از قطار پیاده شدم، همراه جمعیتی که بهسمت مقصدهای خود میرفتند، از مسیرهای پرپیچوخم و پل…
E.R·۴ ماه پیشاز ترمینال جنوب تا ایستگاه خاطرهها(قسمت دوم)دوباره راهی تهران شده بودم.اما این بار نه با ماشین، نه با خانواده؛ بلکه بعد از ۲۳ سال، سوار اتوبوس شدم. تجربهای فراموششده که حالا دوباره…
کیمیا طاهران پور·۴ ماه پیشویترین مغازه ( داستان)دختر سر به زیری که اندامش را با لباسش به نمایش گذاشته. اما صورتش پیدا نیست.نه که نباشد، اما از صورت هم لب هایش پیداست.مو هایش آشفته شده،جلو…
حسین روشن نژاد مؤدب·۴ ماه پیشحسین روشن نژاد مؤدب/ انتشار اول.این پست انتشار اول داستان من هستش و خیلی ممنون از سایت ویرگول. بخش اول از داستان جنگل پر ماجرا. و بخش دوم در حال ساخت است. ممنون خداحافظ 😘
محمدرضا·۹ ماه پیشفیلم کوتاه ساز و سربازساز سرباز فضای خشونت بار جنگ را در یک موقعیت دراماتیک با هنر موسیقی تلطیف می کند اما پایانی تراژیک را رقم می زنداین فیلم به نویسندگی و کار…
پلوتون!pluton·۲ سال پیش||خانم تامپسون عزیزم...ظاهری سختگیر و جدی و روحی مانند پرنده حبس شده در قفس..:)