آرزو بیرانوند·۲ ماه پیشداستان کوتاه سپیده جواب نمیدهدسپیده جواب نمی دهد !سایه خوابش نمی برد.از صدای قژوقژ تختش معلوم بود که دارد توی تختش وول میخورد.سپیده تند وتند ظرفهای کثیف تلنبار شده را ف…
ریحانه برفر·۳ سال پیشباز گشت دوبارهماهرخ شیر آب را بست .در حالی که دستانش را با لباس چین دار بلندش خشک می کرد سمت در حیاط رفت . در را تا نیمه باز نشده بود ،که صدای یاالله…