Behrouz Kolbadinejad·۵ سال پیشمادراون لحظه نمی دونم ساعت چند بود. همه جا تاریک بود و فقط نور چراغ کوچیک تلفن که داشت خاموش و روشن می شد به چشم می خورد. با دلهره از جام پریدم…