نگیندرکنج داستان نویسی·۴ سال پیشرد خون (پست اسی طور...)دستکش های چرمی ام را که رد خون خشک شده به رویشان باقی مانده بود را دستم کردم... تعداد افرادی که در تکمیل این کلکسیون رد خون کمکم کرده بودن…