نیلوفرثانی·۴ ماه پیششتاب کن..وقتی_تو_باشی وحدتی میان ماست که از ما پیکری قویتر از آنچه بودیم میسازد. از آن تکبودگی که هر چقدر اختیار و اراده و آزادیِ مطلقهای نصیبما…
Aionدرعتیقه فروشی احساسات·۳ سال پیشیک واقعیتِ متواری از من! ...تاحالا نقشی رو قبول کردی؟...اگه اره، چطور اجراش کردی؟...خرابش کردی یا عالی به اتمام رسوندی؟...چطور گندت رو جمع کردی، راهی برای برگشتت بود؟.…
m_49297360·۴ سال پیشکاریکلماتورمرد فقیر ماهی را با سیلی سرخ می کرد!آهنربا چون آهن گیر نیاورد به آدم ربایی روی آورد!کلاغ می خواست پرواز هواپیما را یاد بگیرد دچار نقص فنی ش…
m_49297360·۴ سال پیشکاریکلماتوردریا پس از خوردن قرص ماه خودش را بالا آورد!چاقو حُسن یوسف را که دید دسته خودش را برید!عاشق دلشکسته محتاج یک جمله دلچسب است!آنقدر احتیاط می…
نیلوفرثانی·۴ سال پیشپاییز و چند کوتاه نوشتمیگه : پاییز باشه ، به تماشای تو محکومممیگم : پاییز آدمها رو شاعر می کنهمیگه : در ازدحام اینهمه رنگ و برگ و نسیمبه نوشیدنِ عطر تو مشغولم می…
کلوطو·۵ سال پیشزرد را به قتل رساندندآدم حوا را بوسید و زرد آغاز شد. سوزش پوست زیر تابش مستقیم خورشید و عرقهای درخشندهای که از بدنشان لیز میخورد و یا خندهی حوا میان بوسه؛ به…