امیرعلی·۱ سال پیشیکشنبه 14 آبان 1402از خواب بیدار شدم. ساعت هشت و نیم صبح بود. رفتم دستشویی و بعد اومدم و تکالیفم رو نوشتم. ساعت یازده شد. صبحانه آماده بود. پرده رو کنار زدم.…
امیرعلی·۱ سال پیششنبه 13 آبان 1402از خواب پریدم! ساعت تازه هفت صبح بود ! رفتم آب خوردم و سعی کردم بخوابم. اما مگر خوابم می برد دوباره رفتم آب خوردم و بعد رفتم دستشویی. ساعت…
بیتاطاهرخانی·۱ سال پیشمعجزه نوشتناغلب نوشتن دوای درده.درواقع ماهمیشه نیاز داریم ک برای آروم شدن،افکارمون نمود بیرونی پیدا کنن حالا این نمود یا عصبانیت یا استوری گذاشتن یا…
بیآند·۷ سال پیشاضطراب قدیمیمطابق چند روز گذشته صبح زود بیدار شدم. ساعت تقریبا ۴ بود! ۵:۳۸ درج ساعت ابتدای نوشته باعث چپ چین شدن شد که ناچار شدم آنرا چند خطی پایینتر قرار بدم. اضطراب قدیمی رو با همه وجود حس میکنم از همون جنسی که روزهای اول مدرسه یا شبهای امتحان پیدا میکردم و چه همزمانی جالبی چه بسا اصلا بعد چندین سال پی در پی این احساس در وجودم شکل گرفته و فارغ...