استودیوی مانلی·۳ سال پیشفرم و زیبایی در طراحی بیمارستان کودکانمعماری برای کوچولوها- https://manelistudio.ir/
حسین قربانی·۷ سال پیشنیاز نیست کاپشن بپوشیم 15 - نگهبانبعد از سفر شیراز باید سریع به کار برمیگشتیم و بابت روزهایی که نبودیم بیشتر هم کار میکردیم، هر چند همکارانم جای من را پُر کرده بودند، اما قاسم سرپرست بود و کارهایی بود که باید حتماً خودش انجام میداد بنابراین سرش به سرعت شلوغ شد و به قول معروف، افتاد توی کار. برنامه جدید ما پیدا کردن یک اهدا کننده بود، آن هم از پاکستان و البته از فامیلهای قاسم. این یعنی لازم نبود کا...
حسین قربانی·۷ سال پیشنیاز نیست کاپشن بپوشیم 4 - گولاخاولین ویزیت دکتر، خرداد ماه بود و دومین ویزیت یک ماه بعد، قرار بود "ظفیر" از شیر خشکی که دکتر نوشته بود، استفاده کند و بعد از یک ماه استفاده دوباره بچه را ببریم تا ببینیم شرایطش برای عمل پیوند خوب شده یا نه. پیدا کردن شیر خشکی که دکتر نوشته بود، یک هفتهای زمان برد، راننده شرکت به چند داروخانه بزرگ تهران سر زده بود و چیزی پیدا نکرده بود، اما به جستجو ادامه می...
حسین قربانی·۷ سال پیشنیاز نیست کاپشن بپوشیم 3 - قاسمیک روز قاسم گفت که اگر وقت دارم او و زن و بچهاش را برسانم تهران، تا بتوانند با دکتر متخصص ملاقات کنند، گفت که خانم "قنبری" (کارمند دفتر مرکزی) برایاش در بیمارستان کودکان وقت گرفته است، زمان دکتر با زمان من هم خوانی داشت، میتوانستم این کار را بکنم و انجام دادم. نمیدانستم مشکل "ظفیر" (بچه قاسم) چیست، فقط میدانستم مریض است. "ظفیر" یک سال...