سپیده اشرفی·۴ سال پیشچشمِ مطلوب!عصر که سرمون خلوت شد و کارهای خبر به سرانجام رسیده بود، من رو کشید کنار و گفت:« از این به بعد، هرچی میگم بگو چشم.» من خیره نگاهش میکردم ..…
نازنین متین نیا·۵ سال پیشروايت اول: دلتنگینوشتم: «حتی دلم براي تحريريه هم تنگ شدهو صبر كردم تا «ايزتايپينگ» آن بالا تمام شود و بخوانم: «آخه اينجا هم دلتنگی دارد؟!» و بعد «گيف» آن آ…
shkohanchi·۵ سال پیشروزنامهنگاری، شغلی که سِحر میکندمن، مسحور روح ِکلمات شده بودم. آن روزها حسابداری ساده بودم و هر روز به عشق دو "اتاق" سر کار میرفتم؛ تحریریه و فنی.