ویرگول
ورودثبت نام

داستان 55 کلمه ای

شروع نوشتن
پست‌ها: ۳.نویسندگان: ۱
جدیدترین‌ها
Z_SHOJAEI97·
۵ سال پیش

اُوردوز (داستان 55 کلمه ای)

همیشه به مازیار غبطه می خوردم، به خاطر وجدانی که استراحت داشت. وجدانِ من سالهاست که نخوابیده...اما دیروز که بعد از فاش کردنِ رازِ سینا و نا…
اُوردوز (داستان 55 کلمه ای)
داستانخواندن ۱ دقیقه
۱۱
۰