نگین·۴ سال پیشخوابگزار اعظم!روی تخت پادشاهیم لم داده، لنگ خود را به روی لنگ انداخته و حبه های انگورو فوق ماهرانه داخل حلقم…
نگین·۴ سال پیشکوچه خاطراتموضوع مال 4 سال پیشه. تازه به کلاس چهارم میرفتم. مدرسمون یک کوچه با خونمون فاصله داشت. فقط یک کوچه. یک کوچه تنگ که درخت های سیب و خرمالو…
نگین·۴ سال پیشمشورت با خدا بر سر تولدم_ فقط یک دلیل بیار که منو بفرستی اون پایین+خودت چی فکر میکنی؟ _حوصلت سر رفته+حوصله؟ آره. حوصلم از خیلی چیزا سر رفته_مگه خدا. همونی که آدما…